به نام خدای مهدی عج
امام صادق (ع) فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد محبت حسین (ع) و زیارتش را در دل او می اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین (ع) و خشم زیارتش را در دل او می اندازد.
http://aftabnews.ir/fa/news/218318
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
به گزارش رجانیوز، در مقاله نیویورک تایمز آمده است که وی در سه دهه گذشته اقدام به آزار و اذیت جنسی ده ها زن اعم از هنرپیشه و مدل کرده است.درپی این افشاگری اعضای هیئت مدیره شرکت فیلمسازی وینستین، تصمیم گرفتند که وی را از این شرکت اخراج کنند.وی ۴۲ درصد از سهام این شرکت فیلمسازی را در اختیار دارد؛ آکادمی علوم و هنرهای اسکار هم پس از برگزاری جلسه ای ویژه برای بررسی اتهامات مطرح شده علیه وینستین، وی را از آکادمی علوم و هنرهای فیلمسازی آمریکا کنار گذاشت. وینستین نقش پر رنگی در برگزیده شدن فیلم فروشنده اصغر فرهادی در اسکار ایفا کرد. وی سال گذشته و بعد از صحبت های دونالد ترامپ علیه کشورهای مسلمان، به عنوان حرکتی اعتراضی علیه دولت جمهوری خواه آمریکا از فیلم «فروشنده» حمایت کرد تا این فیلم در نظر سنجی های پیش از اسکار به ناگاه از رتبه سوم به رتبه نخست بیاید و با وجود این که تقریبا هیچ کدام از جوایز پاییزه سینمای جهان (مثل گلدن گلوب) را نبرده بود به مجسمه اسکار برسد.
هاروی وینستین ۶۵ ساله از تولیدکنندگان مشهور فیلمهایی چون «مالنا»، «دار و دسته نیویورکیها» و «شکسپیر عاشق» و همچنین تهیه کننده اجرایی چون «بیمار انگلیسی»، «شکلات»، «ارباب حلقهها»، «شیکاگو»، «کتابخوان» و فیلمهای دیگری بوده است که برنده هفتاد و یکمین جایزه اسکار بهترین فیلم برای فیلم شکسپیر عاشق شد.
اما با مطرح شدن اتهامات تعرض جنسی و حتی تجاوز علیه هاروی وینستین، سیل واکنش ها و اعترافات شخصیتها و هنرپیشه های سینما نسبت به این رسوایی تا کنون ادامه دارد. کوئینت پالترو، آنجلینا جولی، روزانا آرکت، رز مک گاوان، اشلی جود، اما تامپسون و جین فوندا از مشهورترین افرادی هستند که علیه وینستین مصاحبه و وی را به آزار جنسی متهم کردهاند. برخی از جمله آنجلینا جولی و کوئینت پالترو از قربانیان آزار جنسی وینستین بوده اند؛ پالترو می گوید این تهیهکننده وی را که برای ایفای نقش در فیلم « Emma » انتخاب شده بود به اتاقش در هتل فرا خوانده و خواسته بود او را ماساژ دهد؛ آنجلینا جولی نیز گفت که در سال ۱۹۹۸ هنگامی که ۲۲ ساله بود در اتاق هتل آقای واینستین با او دیدار میکند و «وی به صورت غیرعادی» به آنجلینا جولی نزدیک میشود. جولی در توضیح این اتفاق میگوید: «من در جوانی تجربه خیلی بدی با هاروی واینستین داشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم دیگر با او کار نکنم و به دیگران هم هشدار دهم.» ایما دکون و ژودیت گدرش، دو هنرپیشه فرانسوی هالیوود نیز از جمله کسانی هستند که اتهام آزار جنسی از سوی این تهیهکننده را مطرح کردهاند.
در همین راستا، جین فوندا، هنرپیشه هالیوود و صاحب دو جایزه اسکار تاکید کرد که حدود یک سال پیش در جریان آزار و اذیت جنسی و تعرض از سوی هاروی واینستین بوده اما برای جلوگیری از فاش شدن نام یکی از قربانیان سکوت اختیار کرده است. وی در اظهاراتی معنادار که نشان دهنده حقیقت شعار رویای آمریکایی در هالیوود است گفت: اگر قربانیان درباره تعرضی که برآنها شده صحبتی نکرده اند به خاطر قدرتمند بودن این تهیه کننده سرشناس بوده و آنها با داشتن موضعی ضعیف نگران از بین رفتن زندگی حرفه ای خود بوده اند.
در ادامه، اما تامپسون طی اظهاراتی که نشان دهنده فساد سیستماتیک در هالیوود است، در مصاحبه با بی بی سی گفت: «این موارد مرا شگفت زده نکرده، زیرا جزوی از این سیستم شده است. نمی توان وی را معتاد به داشتن روابط جنسی دانست بلکه او یک شکارچی درنده بوده است. او در راس سیستمی قرار دارد که برمبنای آزاد جنسی استوار است. این جزوی از دنیای زنان شده است.»
گفتنی است پیش از این رهبر معظم انقلاب 8 آبان 1395 در دیدار دانشجویان و دانش آموزان با اشاره به انتخابات آمریکا اظهار داشتند: خود آمریکا دچار بحران است؛ این را چرا نمیگویند؟ این را همهی دستگاههای مهمّ قضاوتکنندهی در اینگونه مسائل در دنیا، حتّی خود آمریکاییها دارند میگویند. آمریکا دچار بحران است؛ بحران اقتصادی، بحران بینالمللی، بحران سیاسی، بحران اخلاقی؛ خودش دچار بحران است. پیش از این نیز معظم له 28 مهر 1395 در دیدار با نخبگان علمی جوان کشور فرمودند: آفت بزرگ دنیای قدرتمندِ امروز این است که آنجایی که قدرت هست، ایمان نیست. شما نگاه کنید این وضع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را؛ به دو نفر رسیدهاند، شما نگاه کنید مناظرات اینها را، ببینید با هم چه کار دارند میکنند، به هم چه میگویند! یکی از این دو نفر هم رئیسجمهور خواهد شد؛ در کجا؟ در یک کشور بزرگ، پُرجمعیّت، ثروتمند و قلّهی دانش بشری. یکی از همین دو نفری که هستند، رئیسجمهور این کشور خواهد شد؛ بیشترین سلاح اتمی در اختیارش، بیشترین ثروت عالم در اختیارش، بزرگترین رسانههای دنیا در مشتش. رئیسش یکی از این دو نفریاند که شما میبینید چه هستند و که هستند. این بهخاطر نبودن معنویّت است، این بهخاطرِ نبودن ایمان است.
http://www.rajanews.com/news/278005/%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C-%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%AA%D9%87%DB%8C%D9%87-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D9%81%D9%88%D8%B0-%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%88%D8%AF-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-
به نام خدای مهدی عج
از
معنا و مفهوم آیه استفاده نمی شود که جراحی هایی که روی صورت برای اصلاح
بینی یا زیباسازی آن انجام می شود تغییر مخلوق باشد. زیرا اولا هیچ یک از
مفسران به معنای فوق اشاره ای نکرده اند.
دوم اینکه فقیهان هم که نسبت به این مسائل حساسند و نظر تیز بینی دارند نه
تنها به این معنا اشاره ای نکرده، بلکه بر این نظرند که آیه مربوط به
توحید و شرک است و ربطى به جرّاحى صورت و شبیهسازى ندارد و گفته اند آیه
اشاره به فطرت اللّٰه است، یعنى من اینها را وسوسه مىکنم تا فطرت اللّٰه
را تبدیل به کفر کنم، چون مىفرماید: «فِطْرَتَ اللّٰهِ الَّتِی فَطَرَ
النّٰاسَ عَلَیْهٰا لٰا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللّٰهِ؛ که در ذیل آیۀ فطرت
است «و فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّٰهِ» را تفسیر مىکند، پس آیه مربوط به
توحید و شرک است و ربطى به جرّاحى صورت و شبیهسازى ندارد.(1)
و جراحی صورت فی حد نفسه چه برای زیباسازی چه برای معالجه اشکال ندارد .
به هر حال آیه فوق به چند قسم تفسیر شده است که در زیر به آن اشاره می شود.
«وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ
فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» ، و آن ها را به تغییر آفرینش خداوند
وادار خواهم کرد.
1- منظور تغییر خلق خدا به سبب تغییر صورت ظاهرى آن است واین کار بدون اذن
خدا صورت می گیرد، مانند بریدن گوش از انسان و حیوان و کور کردن چشم حیوان
نرى را که پیر شده بود و سوار شدن بر آن را ممنوع مىدانستند و اخته کردن
،عقیم کردن آنها و زن را به مرد و مرد را به زن تبدیل کردن و مثله کردن همه
اینها است،رسم آنها این بود که هر گاه ناقه و یا گوسفندى پنج شکم مىزایید
و در شکم پنجم نر مىآورد گوش آن را مىشکافتند و رها مىکردند و ابن
مسعود گوید: منظور خالکوبى بدن است.
2- مقصود تغییر یافتن صفت ظاهرى است مثل تبدیل کردن صورتهاى انسانى آن ها
به صورتهاى بوزینهها و خرسها به سبب فریبى که از شیطان مىخورند.
3- منظور تغییر صورت باطنى است مانند تغییر صورت انسانیّت.
4- تغییر صفت او ،مانند تغییر استقامت او از طریق الهى به کجى و اعوجاج و تغییر دین مستقیم او به ادیان منحرف،
5- تغییر فطرت او از اسلام به فطرت کفّار و لازمه آن تغییر اوامر و نواهى
خداست، پس صحیح است آنچه که در خبر آمده است که تغییر دین خدا به تغییر
اوامر و نواهى او، تفسیر شده که همه اینها کار شیطانی است و حرام . (2)
بنابر این با این توضیحات روش شد که آیه جراحی های معقول و عرف پسند چه
برای زیباسازی چه برای معالجه را شامل نمی شود و این گونه جراحی ها تغییر
مخلوق خدا نیست.
پی نوشت ها:
1- آیت الله ناصر مکارم، کتاب النکاح، قم ، انتشارا ت نسل جوان سال 13380،ج 2،ص،133،و مصباح الفقاهة (المکاسب)، ج 1ص ، 258.
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
آیه 104 از سوره انبیاء :
«
یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا
أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ »
ترجمه این آیه چنین است :
روزی که آسمان را همچون طومار در هم پیچیم و آنگونه که آفرینش را آغاز
کردیم ، آن را باز گردانیم . وعده ای است بر عهده ما که به یقین آن را
انجام خواهیم داد.
http://tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=21&AYID=104&TPIV=T1
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
http://www.mehrnews.com/news/4055346/
به نام خدای مهدی عج
.#آیت_الله_مجتهدی #مجتهدی_تهرانی #آیت_الله #داش_مشتی #داش_مشدی #استخاره #شیخ_مجتهدی #کربلا #عاشورا #نینوا #بسیج #محرم #ماه_محرم #ماه_خون_بر_شمشیر #مقدس_نما #امام_حسین_ع #جنگ #دفاع_مقدس #داعش #عراق #سوریه #ایران #امریکا #غیرت #زنجیر_زنی #عزاداری #عقرب #خاکوبی #تتو #عکس
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
شعار مرگ بر آمریکا ریشۀ قرآنی دارد؛ «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ»
استاد علیرضا پناهیان:
متأسفانه کسانی هستند که خواسته یا ناخواسته در جهت یاری رساندن به دشمن، به زمزمههایی برای ترک کلمۀ «مرگ بر آمریکا» شروع کردهاند. ریشۀ قرآنی صریح این شعار بسیار کوبنده و مؤثر که ناشی از قدرت ما است، آیهای در سورۀ محمد(ص) است. در این آیه خداوند متعال میفرماید: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُم» (محمد/۸) یعنی کسانی که کافر شدند و با دین مقابله میکنند؛ مرگ بر آنان باد. دقیقاً معنای فارسی «فَتَعْساً لَهُمْ» این است: «مرگ بر آنان باد» و یعنی «نابود باشند». در اینجا «مرگ» حتی معنای ظاهری را نمیدهد، بلکه مرگ به معنای «نابودی» است. در آیۀ فوق، کلمۀ بعد از «فَتَعْساً لَهُمْ» این است: «وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُم» یعنی مرگ بر آنان باد و آنان بیاثر باشند. همچنان که در آیۀ اول این سوره نیز میفرماید: «أَضَلَّ أَعْمالَهُم»
http://www.mehrnews.com/news/2959101
خداوند در آیه8 سوره محمد میفرماید: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُم» یعنی کسانی که کافر شدند و با دین مقابله میکنند؛ مرگ بر آنان باد. دقیقاً معنای فارسی «فَتَعْساً لَهُمْ» این است: «مرگ بر آنان باد» و یعنی «نابود باشند!
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدیی عج
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
http://www.shafaf.ir/fa/news/183148
http://mehrkhane.com/fa/news/37433
به نام خدای مهدی عج
حلقوم ها را میتوان برید اما فریادها را هرگز، فریادی که از حلقوم بریده برمیآید، جاودانه میماند.
سید مرتضی آوینی در مقاله صلیبی از خون سرخ
http://www.yjc.ir/fa/news/4390363/
https://old.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/SalibiAzKhoon.aspx
به نام خدا مهدی عج
رهبر انقلاب در جمع خانواداه های شهدای مرزبان و مدافع حرم 96/3/28:
شماها خانوادههای شهدا هستید، البتّه رنج میبرید؛ فرزندتان، برادرتان، پدرتان، همسرتان از دستتان میرود، [آنها را] دوست دارید، محبّت دارید، بدیهی است که داغدار میشوید؛ در این تردیدی نیست. امّا با این نگاه وقتی نگاه کنید، خواهید دید که شما هم برندهاید. چرا؟ برای خاطر اینکه او که عروج پیدا کرد و رفت به درجات عالی، او قدرت دارد شفاعت کند؛ او میتواند در برزخ و در قیامت نقش ایفا کند. همین الان هم کسانی که در دنیا هستند، بعضیها که با شهدا اُنس بیشتری دارند، در مشکلات زندگی متوسّل به شهدا میشوند و شهدا جواب میدهند. در این شرحِحالهایی که ما میخوانیم از خانوادهی شهدا، ازاینقبیل زیاد هست که همسر شهید، پدر شهید، مادر شهید دچار یک مشکلی میشوند، به شهید متوسّل میشوند؛ میگویند «تو که دستت باز است، تو که میتوانی، کمکمان کن»، و او کمک میکند. در برزخ هم همینجور است. شماها میروید دیگر؛ شماها هم که ماندنی نیستید؛ من و شما همه رفتنی هستیم؛ ما هم همین عالم برزخ را، همین دالان را، همین وادی را در پیش داریم، به آنجا خواهیم رسید. وقتیکه رفتید، آنجا گرفتاریها زیاد است؛ اگر انسان آنجا بتواند شفیعی داشته باشد که این شفیع به درد آدم بخورد، خیلی قیمت دارد. این شهید، شفیع شماها است.
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=36894
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
جانباز مدافع حرم حبیب عبداللهی:
دل کندن از آدمها و چیزهایی که دوستشان داریم اصلاً کار سادهای نیست. کاری که تمام رزمندگان و شهدای مدافع حرم کردهاند. آقای عبداللهی میگوید زمان جنگ تمام چیزهایی که دوستش دارید روبرویتان ظاهر میشود: «به نظر شما ساعت مچی در بهترین حالت چقدر ارزش دارد. به خدا شیطان در جنگ ساعت مچی شما را جلوی چشمتان میآورد. مدام توی گوش شما میخواند یعنی میخواهی ساعتت را رها کنی. حالا فکر کنید هر دلبستگی که داشته باشی جلوی چشمت میآید. من زن و بچه نداشتم. اما همان شیطانی که این چیزها را جلوی من میآورد برای بقیه زن و بچههایشان جلوی چشمشان میآید. خیلی ایمان قوی میخواهد که اهمیت ندهی. شب عملیات به محمد گفتم برو به خانوم و دخترت زنگ بزن. مدام بهانه میآورد و زنگ نمیزد. گفتم یعنی تو از «حلما» دل کندی؟ گفت آره دل کندم. هر کاری کردم تماس نگرفت. آخر گفت تو را به خدا اذیت نکن. من احساس دارم زنگ بزنم حسابی به هم میریزم. دلم گیر میکند. به خدا شهدا احساس داشتند. زن و بچههایشان را خیلی دوست داشتند.
منبع:
http://yon.ir/janbazm
به نام خدای مهدی عج
اینجا نیجریه ؛ عید ولایت مولا دارند و تابع ولایت فقیه هستند
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی (عج)
امام هادى (علیهالسلام) : اگر نه این بود که پس از غیبت قائم آل محمد، برخى از علما وجود دارند که به سوى او دعوت مىکنند و مردم را به حضرتش سوق مىدهند و از دینش با استدلالهاى الهى حمایت مىکنند و ضعیفان از بندگان خدا را از افتادن در دام ابلیس و یارانش، رهایى مىبخشند، پس به تحقیق هیچکس نمىماند جز اینکه از دین خدا بر مىگشت. ولى آن عالمان زمان قلوب ضعفاى شیعه را مىگیرند همان گونه که ناخداى کشتی، سکان و فرمان کشتى را مىگیرد و پس آنها نزد خداى عزوجل از همه برترند.
منبع: بحارالانوار، ج51،ص156
علمایی که در آخر زمان ناجی مردمند
به نام خدای مهدی عج
قرآن هدایت است، قرآن بیان است، تبیان است؛ قرآن با انسان حرف میزند، با دل انسان حرف میزند، با باطن انسان حرف میزند. با قرآن باید مأنوس شد، به قرآن باید نزدیک شد، اوّلین بهره را دلِ آماده و مستعدّ انسان میبرد؛ اگر دیدید دلتان به قرآن نزدیک است، خدا را شکر کنید؛ اگر دیدید معارف قرآنى را بهآسانى قبول میکنید و در دل میپذیرید و تحمّل میکنید، بدانید که خداى متعال اراده کرده است شما را هدایت کند؛ فَمَن یُرِدِ اللهُ اَن یَهدِیَهُ یَشرَح صَدرَهُ لِلاِسلمِ وَ مَن یُرِد اَن یُضِلَّهُ یَجعَل صَدرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَاَنَّما یَصَّعَّدُ فِى السَّماء.(۱) خاصیّت قرآن این است: اگر دل شما به قرآن نزدیک شد، اگر اُنس با قرآن پیدا کردید، بدانید خداى متعال اراده کرده شما را هدایت کند و این بزرگترین نعمت الهى است.
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26600
به نام خدای مهدی عج
امام خمینی:
مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت - ارواحنافداه - است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.
منبع: صحیفه نور جلد 21 صفحه 327
http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=21&page=327
به نام خدای مهدی عج
شهید سید مرتضی آوینی:
از شقایقهای وحشی باز پرس که محرم اسرار ما هستند. آنها با تو خواهند
گفت که شرط شیدایی حق، آزادگی است و داغدار بودن و غسل خون. و عجیب
اینجاست که چگونه اسرار حق در این صورتهای خاکی جهان کثرات ممثل شده
است. شقایق را وحشی میخوانند، چرا که آزاده است و رنگی از تعلق ندارد.
در دشتهای دور، لابهلای سنگها میروید و به آب باران قناعت میکند
تا همواره تشنه باشد و بسوزد. داغ دلش و گلبرگهای به خون آغشتهاش،
راستی که او را به شهید ماننده میکنند و عجبا از این تمثیل که چه
بجاست!
http://dl.aviny.com/multimedia/aviny/rf4/sadeghie-05.mp3
http://old.aviny.com/Multimedia/aviny/index_04.aspx
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
دوست من ؛ لطفا اینو بفهم اگه تو سوریه و عراق نجنگیم باید تو تهران و کرج بجنگیم!
به نام خدای مهدی عج
منبع:
http://yon.ir/13979
http://www.mehrnews.com/news/4054713
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13951017000190
به نام خدای مهدی عج
سخت ترین چیز عالم اینه به مرفهین بی درد که فقط به فکر تفریح و افزایش ثروت شون هستند ؛ بفهمونی مدافعان حرم برای امنیت ناموس و وطن شون رفتند تو غربت بجنگند
به نام خدای مهدی عج
شهید سید مرتضی آوینی:
نفس های انسان گام هایی است که به سوی مرگ برمی دارد. حضرت علی (ع) سخنانی از این دست که مالامال از مرگ آگاهی باشد بسیار دارند.
مرگ آگاهی کیفیت حضور مردان خدا را در دنیا بیان می دارد. تا آنجا که هر که مقرب تر است مرگ آگاه تر است. و بر این قیاس باید چنین گفت که حضور علی علیه السلام در عالم ،عین مر گ آگاهی است. مرگ آگاهی یعنی که انسان همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را پیش رو دارد آگاه باشد و با این آگاهی زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد.
مردمان این روزگار سخت از مرگ می ترسند و بنابراین شنیدن این سخنان برایشان دشوار است. اما حقیقت آن است که زندگ انسان با مرگ در آمیخته است و بقایش با فنا. پیش از ما میلیاردها نفر بر روی این کره ی خاکی زیسته اند و پس از ما نیز.
اگر مولا علی علیه السلام می فرماید: « والله ابن ابی طالب با مرگ انسی آن چنان دارد که طفلی به پستان مادرش.» این انس که مولای ما از آن سخن میگوید چیزی فراتر از مرگ آگاهی است؛ طلب مرگ است. طلب مرگ نه همچون پایانی بر زندگی. مرگ پایان زندگی نیست.
مرگ آغاز حیاتی دیگر است؛ حیاتی که دیگر با فنا و مرگ در آمیخته نیست. حیاتی بی مرگ و مطلق. زندگی این عالم در میان دو عدم معنا می گیرد؛ عالم پس از مرگ همان عالم پیش از تولد است و انسان در بین این دو عدم فرصت زیستن دارد. زندگی دنیا با مرگ در آمیخته است؛ روشنایی هایش با تاریکی، شادی هایش با رنج، خنده هایش با گریه، پیروزی هایش با شکست، زیبایی هایش با زشتی، جوانی اش با پیری و بالاخره وجودش با عدم.حقیقت این عالم فنا است و انسان را نه برای فنا، که برای بقا آفریده اند:
« خلقتم للبقا لا للفناء واسمعو دعوه الموت آذانکم قبل ان یدعی بکم»؛ دعوت مرگ را به گوش گیرید، پیش از آنکه مرگ شما را فرا خواند.
و همه ی این سخنان از سر مرگ آکاهی است و راستش، لذت زندگی مرگ اگاهانه را جز اولیای خدا کس نمی داند؛ این لذتی نیست که به هر کس عطا کنند. تنگ نظری است اگر به مقتضای تفکر رایج به این سخن پشت کنیم و بگوییم :
« تا کجا از مرگ می گویید؟ کمی هم در وصف زندگی بسرایید! دل بستن در دنیا دل بستن در فناست و مرگ بر ما سایه افکنده است.»
این علی است که چنین می فرماید. همانکه راه های آسمان را بهتر از راه های زمین میشناسد. سخنان او سروده هایی شاد و مفرح در وصف زندگی است. آن زندگی که با زهر فنا و مرگ در نیامیخته است. منتهی غفلت زدگان بیشتر می پسندند که با غفلت از مرگ، به سراب شادی های آمیخته با غصه دل خوش کنند. بگذار چنین باشد. اما اگر اولیای خدا در جستجوی فنای فی الله هستند، بقای حقیقی را طلب کرده اند. بودنی را که از دسترس مرگ و فنا و رنج و غصه و شکست دور باشد.
به سخن علی علیه السلام گوش بسپاریم:
«دلهاتان را از دنیا بیرون کنید، پیش
از آنکه بدن های شما را از آن بیرون ببرند. »
http://old.aviny.com/article/aviny/Chapters/MargAgahi.aspx
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
سوشینت یا سوشیانت یا سوشیانس یا استوت ارت (سودرسان، دانا) به عنوان رهایی بخش است که در دین زرتشت یا مزدیسنا، منجی نهائی زمین بشمار میرود. کلمه «سوشیانس» که از ریشه «سو» به معنی سودمند است، در اوستا سِئوشیانت (Saoshyant) آمده و در پهلوی به اشکال گوناگونی چون: سوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سوشیوس یا سیوشوس آمده است. واژهٔ سوشیانت (سئوشینت) گاه به معنای «منجی» ترجمه شده است، این واژه به معنی «کسی که خیر میرساند» یا «خیر» است
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%B3
http://yon.ir/WLOpp
برپایه ی یشت سیزدهم ،بند 62م :زردشت از روی زمین رخت بر نبسته و نطفه ی بر جای مانده و آن را 99999 فروشی نگاهبانی میکنند روزی ؛در هنگام به پایان رسیدن زمان،دوشیزهای ازین نطفه بارور خواهد شد که بر تمام دشمنی دیوها و مردم پیروز خواهد شد نام این دوشیزه اِرِدَت فِذری میباشدواز دو دوشیزه ی دیگر به نام های(( سروتَت فِذری)) و ((وَنگهوفِذری)) نیز یاد میشود . این سه از نطفه زردشت بارور دشه و سه موعود مَزدَیَسنان که آخرین شان سوشیانت است ؛از آنها زاده خواهد شد. نام دیگر این رهایی بخش اَستوَت اِرِتَه میباشد که با ظهور وی ،رستاخیز مردگان شروع شده و عمر جهان مادی به سر میرسد. این نام بخصوص (سوشیانت) براى تعیین آخرین موعود تخصیص یافته و او آخرین مخلوق اهورامزدا خواهد بود.
http://imangh.blogfa.com/post/71
http://yon.ir/V9j9h
واژۀ فراشگرد (فروش گرد) و فرشوکرتی از ریشۀ فراشا (frasa) به معنای جان تازه بخشیدن است، و از این روی به روز رستاخیز یا آخرالزمان فراشگرد می گویند که در آن زمان، حیات جدیدی به جهان داده می شود. طبق اعتقادات زرتشتیان درباره آفرینش جهان، پس از این که اهوارمزدا موجودات دنیوی را آفریده، اهریمن (خدای شر) نیز دست به خلقت مشابه زده و در کنار هر یک از مخلوقات اهورامزدا که سراسر نیکی بوده اند، آفریده ای سراسر بدی را همراه می کند.
جهان دچار آمیزشی میان خوب و بد شده است. به هنگام فرشوکرتی (آخرالزمان) سوشیانت، یا همان منجی موعود، شرایط را برای شکست کامل اهریمن و نابودی او فراهم می کند. دنیا مرحله «جدایش» را تجربه می کند و دست اهریمن بار دیگر از این جهان کوتاه می شود.
بنابر متون پهلوی، در آن روز و پس از به ثمر نشستن تلاش سوشیانت پیکرهای بی
جان زنده می گردند و جهان نو می شود؛ بدی از بین می رود و نیکی سراسر جهان
را فرا می گیرد؛ دیگر اهریمنی وجود ندارد و اهورامزدا بر همه چیز سلطه می
یابد و قوانین او بر جهان حکم فرما می شود. این حالت در طبیعت نیز اثر می
گذارد. دیگر مردم از قحطی و فقر نمی هراسند، زیرا به مرحله ای از کمال می
رسند که خوراکشان معنوی خواهد شد. طبق اعتقادات زرتشت، فرشوکرتی نه تنها
پایان خوب این جهان بلکه همان رستاخیز است، زیرا در آن روز جهان با ویژگی
های کنونی اش از بین خواهد رفت و جهانی دیگر پدید می آید.
http://www.book.tahoor.com/fa/Article/View/113518?term=%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%B3%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA
http://yon.ir/01Tg0
#زرتشت #ظهور #امام_زمان_عج #منجی #بشارت #اوستا #دین #ایران #باستان #سوشیانت #سوشیانس آخرالزمان #اوخواهدآمد #اسب_سوار #فرشوکرتی #پایان_دوران #علائم_ظهور #نشانه_ظهور #ولیعصر #مهدی_عج
به نام خدای مهدی عج
http://www.ghanoondaily.ir/fa/news/detail/29312
آقای یوسف اصلانی از سال 1377 تاکنون با همکاری سازمان بهزیستی مشغول سرپرستی کودکان بی پناه میباشد ؛ او اکنون پدر 146 کودک میباشد که علاوه بر تامین نیازهای مالی و رفاهی ؛ به عواطف و روحیات تک تک آنها رسیدگی میکند.
http://www.yjc.ir/fa/news/6042835
نرگس_کلباسی #یوسف_اصلانی #کودک #فقرا #سرپرست #انساندوستی #انسان #بی_پناه #بهزیستی #موسسه #خیریه #هند #شکایت #وکیل #خامنه_ای #رهبرانقلاب #وکیل_مدافع #رسیدگی #ایران #ولایت_فقیه #انسانم_آرزوست #انسانیت
به نام خدای مهدی عج
علی داداشی برادر روح الله داداشی قوی ترین مرد جهان در پاسخ به وی گفت:
خانواده داداشی قلبا راضی به مرگ احدی نیست ولی ما تنها مدعیان این پرونده نبودیم و بخشی از هزاران نفر خواهان قصاص قاتل روحالله بودیم و در واقع ما فقط خواسته مردم را اجرا کردیم.
بر اساس احکام اسلام، مجازات کسی که مرتکب قتل شده قصاص است و در همه دنیا هم برای کسی که انسانی را به قتل میرساند، به نوعی مجازات مرگ در نظر میگیرند.
موضوع قصاص یک قاتل اصلا موضوعی سیاسی نیست و ربطی به رئیس سازمان ملل ندارد بلکه موضوعی اجتماعی و از حقوق صاحبدم مقتول است.
"وقتی کسی با قتل یک قهرمان جهانی که میتوانست مددکار صدها انسان مظلوم و نیازمند باشد و نسلی با مرام پهلوانی برای کشور تربیت کند، ناجوانمردانه جان او را گرفته، رئیس سازمان ملل جوابگوی عمل اوست که حالا برایش دلسوزی هم می کند؟"
علی داداشی ادامه داد: رئیس سازمان ملل از داغ خانواده داداشی یا داغ میلیونها ایرانی علاقمند به یک قهرمان و داغ خانوادههایی خبر دارد که فرزندان عزیزشان قربانی خشونت جانیان و خلافکاران میشوند؟
علی داداشی افزود: روحالله شخصیتی ملی و قصاص قاتل او خواستی عمومی بود و بارها مردم تلفنی از ما خواستند رضایت ندهیم و حتی تهدید میکردند که اگر ما این کار را بکنیم، آنها نخواهند گذشت
وی تصریح کرد: مدعیان حقوق بشر بگویند اگر قاتلی قصاص شود حقوق بشر حفظ میشود یا اینکه به یک جنایتکار بگویند برو زندان و 10- 15 سال آنجا مثل هتل خوش بگذران و گردن کلفت کن و بعد هم با یک عفو بیا بیرون و آزادانه در خیابان بگرد و باز جنایت کن؟
"قاتل روحالله قبلا در بروجرد مرتکب سرقت مسلحانه شده بود و در دادسرا پرونده داشت اما به دلیل گذشت مسئولان یا خانواده شاکی آزاد شد و به راحتی در خیابانی در کرج مرتکب قتل شد و امیدوارم این تجربه تلخ باعث تغییر در نحوه بخشش کسانی شود که در زندان هستند تا هر جنایتکاری به راحتی به جامعه برنگردد."
http://www.rajanews.com/news/86345
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900704000049
به نام خدای مهدی عج
شهید سید مرتضی آوینی:
چه روزگار شگفتی! تاریخ آیندهی کرهی ارض بارور حوادثی بس شگفت است، حوادثی که مجد و عظمت جهانگیر اسلام را در پی خواهد داشت. و اینهمه را تنها کسی در مییابد کهمنتظر است و بوی یار را از فاصلهای نه چندان دور میشنود و هر لحظه انتظار میکشد تا صدای «انا المهدی» از جانب قبله بلند شود و او را به سوی خویش فرا خواند.
کتاب گنجینهی آسمانی / ص 63
به نام خدای مهدی (عج)
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
http://fararu.com/fa/news/74235/
به نام خدای مهدی عج
امام موسی کاظم(ع):
وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
مردی از قم مردم را به حق دعوت کند، افرادی پیرامون او گرد آیند که قلب هایشان همچون پاره های آهن استوار است. بادهای تند حوادث آنان را نلغزاند، از جنگ خسته نشده و نترسند، اعتمادشان بر خدا است و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است.
منبع:
بحار الانوار ج65 ص 139
بحارالأنوار، ج 57، ص 215
http://www.alvadossadegh.com/fa/article/44-alaeme-zohoor/88-mardi-az-ghom.html
http://www.mashreghnews.ir/news/317343
مردی از قم مردم را به حق دعوت کند، افرادی پیرامون او گرد آیند که قلب هایشان همچون پاره های آهن استوار است. بادهای تند حوادث آنان را نلغزاند، از جنگ خسته نشده و نترسند، اعتمادشان بر خدا است و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است.
به نام خدای مهدی عج
سنجش امام خمینی توسط آیت الله قاضی برای توانایی قیام منتهی به ظهور امام زمان (عج)
برخورد عجیب آیت الله قاضی و خواندن کتابی درباره پیش بینی انقلاب در ملاقات با امام خمینی (ره)
آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی: ما در خدمت مرحوم آیت الله حاج سید علی
قاضی که استاد اخلاق بزرگانی مانند آقای بهجت، مرحوم آقای قوچانی، مرحوم
آقای میلانی و... بودند حاضر بودیم. هر روز به محضر ایشان می رفتیم و
استفاده می کردیم. یک روز دو نفر از شاگردهایی که هر روز به محضر مرحوم
قاضی مشرف می شدند خبر دادند که آقای حاج آقا روح الله خمینی (امام در آن
زمان به این لقب معروف بودند) به نجف آمده اند (4) و می خواهند با شما
ملاقات کنند. ما که سمت شاگردی امام را داشتیم خوشحال شدیم که در این
ملاقات استاد ما (حضرت امام) در حوزه قم معرفی می شود. چون اگر شخصی مثل
مرحوم قاضی ایشان را می پسندید برای ما خیلی مهم بود. روزی معین شد و امام
تشریف آوردند ما هم در کتابخانه آقای قاضی نشسته بودیم وقتی امام به آقای
قاضی وارد شدند به ایشان سلام کردند . روش مرحوم آقای قاضی این بود که هر
کس به ایشان وارد می شد جلوی او هر کس که بود بلند می شد و به بعضی هم جای
مخصوصی را تعارف می کرد که بنشینند ولی وقتی امام وارد شدند آقای قاضی جلوی
امام بلند نشدند و هیچ هم به ایشان تعارف نکردند که جایی بنشینند امام هم
در کمال ادب دو زانو دم در اتاق ایشان نشست. طلاب و شاگردان امام که در آن
جلسه حاضر بودند ناراحت شدند که چرا مرحوم آقای قاضی در برابر این مرد بزرگ
و فاضل و وارسته حوزه قم بلند نشدند. آن دو نفری که معرف امام به آقای
قاضی بودند هم وارد شدند و در جای همیشگی خودشان نشستند. بیش از یک ساعت
مجلس به سکوت تام گذشت و هیچ کس هم هیچ صحبتی نکرد. امام هم در تمام این
مدت سرشان پایین بود و به دستشان نگاه می کردند. مرحوم قاضی هم همینطور
ساکت بودند و سرشان را پایین انداخته بودند. بعد از این مدت ناگهان مرحوم
قاضی رو کردند به من و فرمودند آقای حاج شیخ عباس (قوچانی) آن کتاب را
بیاور. من به تمام کتابهای ایشان آشنا بودم چون بعضی از این کتابها را شاید
صد مرتبه یا بیشتر خدمت آقای قاضی آورده بودم و مباحثی را که لازم بود
بررسی کرده بودم. تا ایشان گفتند آن کتاب را بیاور من دستم بی اختیار به
طرف کتابی رفت که تا آن وقت آن کتاب را در آن کتابخانه ندیده بودم حتی از
آقای قاضی نپرسیدم کدام کتاب. مثلا کتاب دست راست، دست چپ، قفسه بالا .
همانطور بی اراده دستم به آن کتاب برخورد آن را آوردم و آقای قاضی فرمودند
آن را باز کن. گفتم آقا چه صفحه ای را باز کنم؟ فرمودند هر کجایش که باشد
من هم همین طوری کتاب را باز کردم دیدم که آن کتاب به زبان فارسی است و لذا
بیشتر تعجب کردم. چون طی چند سالی که من در خدمت آقای قاضی بودم این کتاب
را حتی یک مرتبه هم ندیده بودم حتی جلد آن را هم ندیده بودم کتاب را که باز
کردم دیدم اول صفحه نوشته شده حکایت. گفتم آقا نوشته شده حکایت. فرمود،
باشد بخوان. مضمون آن حکایت آن بود که یک مملکتی بود که در آن مملکت سلطانی
حکومت می کرد. این سلطان به جهت فسق و فجور و معصیتی که از ناحیه خود و
خاندانش در آن مملکت رخ داد به تباهی دینی کشیده شد و فساد در آنجا رایج شد
عالم بزرگوار و مردی روحانی و الهی علیه آن سلطان قیام کرد. این مرد
روحانی هر چه آن سلطان را نصیحت کرد به نتیجه ای نرسید لذا مجبور شد علیه
سلطان اقدام شدیدتری بکند. پس از این شدت عمل، سلطان آن عالم دینی را
دستگیر و پس از زندان او را به یکی از ممالک مجاور تبعید کرد. بعد از مدتی
که آن عالم در مملکتی که در مجاور مملکت خودش بود در حال تبعید به سر می
برد آن سلطان مجددا او را به مملکت دیگری که اعتاب مقدسه (قبور ائمه اطهار)
در آن بودند تبعید کرد. این عالم مدتی در آن شهری که اعتاب مقدسه بود
زندگی کرد تا اینکه اراده خداوند بر این قرار گرفت که این عالم به مملکت
خود وارد شد و آن سلطان فرار کرد و در خارج از مملکت خود از دنیا رفت و
زمان آن مملکت به دست آن عالم جلیل القدر افتاد و به تدریج به مدینه فاضله
ای تبدیل شد و دیگر فساد تا ظهور حضرت بقیة الله به آن راه نخواهد یافت.
مطلب که به اینجا رسید حکایت هم تمام شد. عرض کردم آقا حکایت تمام شد،
حکایت دیگر هم هست فرمود: کفایت می کند کتاب را ببند و بگذار سر جای خودش.
گذاشتم. همه ما که هنوز از حرکت آقای قاضی ناراحت بودیم که چرا جلوی امام
بلند نشدند بیشتر متعجب شدیم و پیش خود گفتیم که چرا به جای اینکه ایشان یک
مطلب عرفانی، فلسفی و علمی را مطرح کنند که آقای حاج آقا روح الله آن را
برای حوزه قم به سوغات ببرند فرمودند حکایتی خوانده شود. نکته مهمی که در
برخورد آقای قاضی با امام خیلی مهم بود این است که آن دو نفری که امام را
همراهی می کردند وقتی از جلسه بیرون آمدند چون این برخورد آقای قاضی با
امام برای آنها خیلی سنگین بود به امام عرض کردند: آقای قاضی را چگونه
یافتید؟ امام بی آنکه کوچکترین اظهار گله ای حتی با اشاره دست یا چشم
بکنند، سه بار فرمودند: من ایشان را فردی بسیار بزرگ یافتم . بیشتر از آن
مقداری که من فکر می کردم. این عبارت امام نشان می داد که کمترین اثری از
هوای نفس در امام نبود. چون هر کس در مقام و موقعیت علمی ایشان در حوزه قم
بود و با او این برخورد و کم توجهی می شد اقلا یک سر و دستی تکان می داد که
با این حرکت می خواهد بگوید برای من این مهم نیست ولی آن حرکات آقای قاضی
(که قطعا حساب شده و شاید برای امتحان و اطلاع از قدرت روحی امام بود)
کوچکترین اثری در ایشان ایجاد نکرد که نفس امام را به حرکت وادارد و این
خیلی قدرت می خواهد که ایشان نه تنها با آقای قاضی مقابله به مثل نکردند
بلکه به او تعظیم هم نمودند و ما در تمام ابعاد و حالات امام (اعم از حالات
چشم و سکنات ایشان) به حقیقت دریافتیم که این مطلب را که در مورد آقای
قاضی می فرمایند از روی صدق و صداقت است. بر عکس ما که تمام وجودمان بسته
به تعارفات بی پایه و ساختگی است، امام تمام این حالات نفسانی را پی کرده و
در خود کشته بودند. این قضیه مربوط به قبل از جریان پانزده خرداد است که
امام به ایران بازگشتند و به قم آمدند. هر کس از فضلا و طلاب از امام در
مورد آقای قاضی می پرسیدند ایشان بسیار از او تجلیل می نمود و می فرمود
کسانی که در نجف هستند باید از وجود ایشان خیلی استفاده بکنند.
بعدها مرحوم آقای قوچانی در جریان مقدمات انقلاب هر حادثه ای که پیش می آمد
می فرمود این قضیه هم در آن حکایت بود بعد مکرر می گفتند که آقای حاج آقا
روح الله قطعا به ایران باز می گردند و زمام امور ایران به دست ایشان خواهد
افتاد. لاجرم بقیه چیزها هم تحقق پیدا خواهد کرد و هیچ شکی در این نیست.
لذا پس از پیروزی انقلاب که امام به قم آمدند مرحوم قوچانی از اولین کسانی
بود که به ایران آمد و با امام بیعت کرد. (5)
منبع:
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/5889
http://yon.ir/13975
باز نشر:
http://www.afsaran.ir/Link/845010
http://mehrdadz.blogfa.com/post/735
http://razesorkh.com/view/post:5088367
http://sangariha.com/view/post:6662297/1424127414/
http://hadinet.ir/view/post:8281728
امام خمینی و همه بزرگان میدانستند که عاقبت کار چطور میشود از همین باب است که امام خمینی میفرمایند:انتظار فرج از نیمه خرداد کشم ...
و ایضا امام خامنه ای
این روزگار، روزگار قدرتنمایی خدای متعال است و حضور جمهوری اسلامی ایران در این منطقه از جهان مبدأیی برای حوادث باورنکردنی درسراسر عالم میباشد.
90/11/26 :
اسلام در حرکت عظیم خود به نقطه ای حساس رسیده است
نسل های آینده خیلی چیزهای بزرگ و مهمی را خواهند دید
دنیا از این رو به آن رو خواهد شد ...
#روایت_دیدار_آیت_الله_قاضی_دیدار_با_امام_خمینی_در_نجف_حوزه_علمیه
#آیت_الله_حاج_شیخ_عباس_قوچانی_استاد_آیت_الل-_بهجت_میلانی
#احترام_کتاب_خاص_عجیب_تا_به_حال_ندیده_فارسی_زبان
#بلند_شدن_در_مقابل_مهمان_سکوت_تعارف
#حکایت_سلطانی_فساد_تا_ظهور_امام_زمان_وعده_صادق_منجی
#من_آیت_الله_قاضی_را_مردی_بزرگ_یافتم_ایشان_را_مردی_بزرگ_یافتم
#دانلود_عکس_نوشته_مذهبی_محتوا_مهدوی_منجی_علائم_ظهور
#امام_زمان_عج_سایت_افسران_جنگ_نرم
#امام_خمینی_انتظار_فرج_از_نیمه_خرداد_کشم ...
خلاصه مطلب:
آیت الله حاج شیخ عباس قوچانی :
در نجف خدمت
آیت الله قاضی از اساتید آیت الله بهجت و میلانی بودیم.خبر دادند آقا روح
الله خمینی به نجف آمده و می خواهند با آیت الله قاضی ملاقات کنند.وقتی آقا
روح الله وارد شدند؛سلام کرده و در کمال ادب دو زانو دم در اتاق
نشستند.ولی آقای قاضی جلوی امام بلند نشده و حتی تعارف نکردند که امام جایی
بنشینند.طلاب و شاگردان امام که در آن جلسه حاضر بودند از این صحنه ناراحت
شدند.بیش از یک ساعت مجلس به سکوت تام گذشت و هیچ کس حتی آقا روح و یا آیت
الله قاضی صحبتی نکردند.بعد از این مدت ناگهان آیت الله قاضی به من فرمود
آقای قوچانی آن کتاب را بیاور.با انکه با کتابخانه ایشان کاملا آشنا بوده
وبعضا100 بار آنهارا برسی کرده بودم بی اختیار کتابی را آوردم که تابه حال
در آن کتابخانه ندیده بودم آقای قاضی فرمودند آن را بخوان.کتاب به زبان
فارسی بود بیشتر تعجب کردم. زیرا یکبار هم آنرا ندیده بودم باز کردم گفتم
نوشته شده حکایت.فرمودند، باشد بخوان.
سلطانی به جهت فسق و فجور و
معصیتی که از ناحیه خود و خاندانش در آن مملکت رخ داد به تباهی دینی کشیده
شد و فساد در آنجا رایج شد عالم و مردی روحانی علیه آن سلطان قیام کرد. آن
روحانی سلطان را نصیحت کرد به نتیجه ای نرسید ؛ سلطان آن عالم دینی را
دستگیر و پس از زندان او را به یکی از ممالک مجاور تبعید کرد. آن سلطان
مجددا او را به مملکت دیگری که اعتاب مقدسه در آن بودند تبعید کرد. این
عالم مدتی در آن مکان زندگی کرده تا اینکه به اراده خداوند این عالم به
مملکت خود وارد شد. آن سلطان فرار کرده و در خارج از مملکت خود از دنیا رفت
و زمان آن مملکت به دست آن عالم جلیل القدر افتاد و به تدریج به مدینه
فاضله ای تبدیل شد و دیگر فساد تا ظهور حضرت بقیة الله به آن راه نخواهد
یافت.فرمود: کفایت می کند کتاب را ببند و بگذار سر جای خودش.بعد از مجلس
همراهان امام ناراحت وضع پیش آمده بودند ولی آقا روح الله فرمود من آیت
الله قاضی را مردی بزرگ یافتم.بعد ها با اوج گرفتن انقلاب پی بردم که
اینکار آیت الله قاضی برای امتحان و اطلاع از قدرت روحی امام برای مسئولیت
بزرگ انقلاب بوده است.
خاطره ای از دیدار امام (س) و آیت الله سید علی قاضی
-لطفا درباره آشنایی تان با امام (س) را توضیح دهید.
درباره امام (س) ترجیح می دهم اولین ملاقات و ارتباطی را که در محضر حضرت امام (س) داشتم، بیان کنم. علمای نجف، بر طبق معمول آن ایام، هر پنج-شش سال یک بار سفری به ایران می کردند.تصور می کنم سال 1341 یا 1342 شمسی بود که به همراه پدرم به ایران آمدیم و به زیارت مشهد و نیز دیدار اقارب پدرم در قوچان رفتیم، سپس به قم مشرف شدیم.آن ایام هم زمان با دوره ای بود که حضرت امام (س) از زندان آزاد شده بودند و در قم تشریف داشتند.*با اقامت ما در قم، چند تن از علمای قم به دیدن ابوی آمدند، حضرت امام (س) نیز برای ملاقات با پدرم به منزل ما تشریف آوردند.
به خاطر دارم که آن روز آقایان آیات (حسن) صانعی، (هاشم) رسولی و شاید (محمدرضا) توسلی هم هنگام عصر در خدمت ایشان بودند.پس از دیدار و ملاقات اولیه، پدرم خاطره ای را از امام (س) سوال کرد و پرسید که آیا شما به خاطر دارید زمانی که به نجف اشرف مشرف شدید و ملاقاتی با آیت الله سید علی قاضی (از علمای بزرگ اخلاق و استاد اخلاق مرحوم ابوی) داشتید؟ حضرت امام (س) در پاسخ گفتند: بله، یادم هست که روزی خدمت ایشان رسیدیم.پدرم دوباره درباره مطالبی که آقای قاضی ذکر فرموده بود، سوال کرد و امام (س) با تاملی فرمودند: چیزی به خاطر ندارم.ولیکن آنچه من شخصا به یاد دارم این است که من و مرحوم ابوی طبق معمول هر روز خدمت آقای قاضی شرفیاب می شدیم.ایشان دو جلسه داشتند؛ یک جلسه برای افراد خاص که یک ساعت قبل از غروب تشکیل می شد و به نماز مغرب و عشا ختم می شد، جلسه ای هم در ساعت های قبل از ظهر داشتند که در آن جلسات افراد متفرق هم می توانستند شرکت کنند.
آن روز خدمت آقای قاضی بودیم که سید بزرگواری تشریف آوردند و مرحوم آقای قاضی خیلی از ایشان تجلیل و تکریم کردند و به ایشان احترام فراوانی گذاشتند. ما آن آقا را نمی شناختیم، علی رغم اینکه مرحوم قاضی اغلب از نظر اخلاق و عرف با همه برخورد یکسانی داشت، با آن سید صحبت هایی می کرد که برای ما اصلا مفهوم نبود.از سلطان و پادشاه و پسر پادشاه و برخورد با مسائل و...صحبت می کرد که خیلی مبهم بود و ما متحیر بودیم که این چه حرف هایی است که آقای قاضی به این آقا می زند.ایام نهضت و پس از سال 1342 شمسی بود.ابوی گفتند که من الان می فهمم آن مطالبی را که آن روز مرحوم قاضی به ایشان ( حضرت امام خمینی .س.) متذکر می شدند، اشاره به چنین مسائل امروزی بوده که برای امام (س) پیش آمده است.
در هرصورت، آن روزهایی که ما در قم بودیم، خدابیامرز حاج آقا مصطفی خیلی با پدرم مانوس شده بود و هرشب به دیدن ایشان می آمد.یعنی آن ده شبی را که در قم اقامت داشتیم، مرحوم حاج آقا مصطفی دو-سه شبی پیش ما بودند. شبی بعد از نماز مغرب و عشاء هم ما خدمت امام (س) شرفیاب شدیم و زیارت من از امام (س) در قم د همان دو جلسه بود و لاغیر.
پاورقی
* حضرت امام خمینی (س) در تاریخ 21/01/1343 از حصر آزاد و به قم آمدند.بنابراین ذکر سال های 41 و 42 اشتباه است.
منبع: کتاب خاطرات سال های نجف، جلد اول.بخش چهارم (خاطرات آیت الله محمود قوچانی)، صفحه 127 و 128
http://www.imam-khomeini.ir/fa/c13_31636/
خلاصه مطلب:
آیت الله قوچانی: درنجف خدمت
آیت الله قاضی بودیم.خبر دادند آقا روح
الله خمینی به نجف آمده و می خواهند با آیت الله قاضی ملاقات کنند.وقتی آقا
روح الله وارد شدند؛سلام کرده و در کمال ادب دو زانو دم در اتاق
نشستند.ولی آقای قاضی جلوی امام بلند نشده و حتی تعارف نکردند که امام جایی
بنشینند.طلاب و شاگردان امام که در آن جلسه حاضر بودند از این صحنه ناراحت
شدند.بیش از یک ساعت مجلس به سکوت تام گذشت و هیچ کس حتی آقا روح و یا آیت
الله قاضی صحبتی نکردند.بعد از این مدت ناگهان آیت الله قاضی به من فرمود
آقای قوچانی فلان کتاب را در کتابخانه بیاور. آوردم تابه حال آن کتاب را ندیده بودم! فرمودند آنرا بخوان ،باز کردم،
نوشته شده بود حکایت؛
سلطانی به جهت فسق و فجور و
معصیتی که از ناحیه خود و خاندانش در آن مملکت رخ داد به تباهی دینی کشیده
شد و فساد در آنجا رایج شد عالم و مردی روحانی علیه آن سلطان قیام کرد. آن
روحانی سلطان را نصیحت کرد به نتیجه ای نرسید ؛ سلطان آن عالم دینی را
دستگیر و پس از زندان او را به یکی از ممالک مجاور تبعید کرد. آن سلطان
مجددا او را به مملکت دیگری که اعتاب مقدسه در آن بودند تبعید کرد. این
عالم مدتی در آن مکان زندگی کرده تا اینکه به اراده خداوند این عالم به
مملکت خود وارد شد. آن سلطان فرار کرده و در خارج از مملکت خود از دنیا رفت
و زمان آن مملکت به دست آن عالم جلیل القدر افتاد ، و دیگر فساد تا ظهور حضرت بقیة الله به آن راه نخواهد
یافت.فرمود: کفایت می کند کتاب را ببند و بگذار سر جای خودش.بعد از مجلس
همراهان امام ناراحت وضع پیش آمده بودند ولی آقا روح الله فرمود من آیت
الله قاضی را مردی بزرگ یافتم.بعد ها با اوج گرفتن انقلاب پی بردم که
اینکار آیت الله قاضی برای امتحان و اطلاع از قدرت روحی امام برای مسئولیت
بزرگ انقلاب بوده است.
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
امام موسی صدر:
محل کار بنده را خداوند متعال در جایی قرار داده که سینه به سینه در مقابل دشمن هستم و کاملاً تلخی کوتاهی کردن بینظمی و عدم تشکیلات را حس میکنم. به اصطلاح جنگی، در خط آتش هستم.
http://naami.blogfa.com/post-4.aspx
دلنوشته شهید چمران خطاب به امام موسی صدر:
ای محبوب،من
عشق به تو را قسمتی از عشق به خدا می دانم.
همچنانکه خدای را می پرستم و عشق می ورزم، به تو
نیز که نماینده او در زمینی عشق می ورزم.
https://old.aviny.com/Occasion/Enghelab_Jang/Chamran/87/Vasiat.aspx
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج