به نام خدای مهدی ع

به نام خدای مهدی ع
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
همانا هیچکس عظمت خدا را درست درک نمیکند. و همانا من از وصف این عظمت به خود میلرزم . ولی واجب است این موضوع را برای شما توضیح دهم. باید بگویم آسمانها هفت مرتبه هستند. به طوری که آنها از هم فاصله دارند همانطور که زمین از آسمان اول دور است . باید بگویم که زمین نسبت به آسمان اول مانند سر سوزن است. همچنین آسمان اول نسبت به آسمان دوم مانند یک نقطه است . و همین نسبت در آسمانهای دیگر هم برقرار است! باید بگویم تمام حجم زمین و همچنین حجم همه آسمانها نسبت به بهشت مانند یک دانه ریگ میباشد!
منبع: انجیل برنابا صفحه215 و ص 322
به نام خدای شنهای طبس
رهبر معظم انقلاب:
عزیزان من! میخواهم عرض کنم که، بارِ
سنگینِ حفظِ این امانتِ الهی - یعنی جمهوری اسلامی - بر دوش شماست.
من میخواهم به شما جوانان عزیز، به شما پاسداران عزیز، به شما سازمانِ با عظمت و پرشکوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به شما بسیجیها، به شما ارتشیهای مؤمن و دلسوز و ساخته و پرداخته انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، به شما جوانان قشرهای مختلف این کشور و به خانوادههای گوناگون، از متوسّطها، پایینتر از متوسّطها و بالاتر از متوسّطها، عرض کنم که عزیزان من! بارِ سنگینِ حفظِ این امانتِ الهی که امانت پیغمبران است، بر دوش شماست. جمهوری اسلامی، امانتِ تاریخىِ انبیای عظام الهی است. آرزوی موسی و عیسی و آرزوی همه اولیا و ائمّه بزرگوار ماست که امروز تحقّق پیدا کرده است؛ ولو ناقص. (کاملش هم، انشاءاللَّه، در دوران حکومت کبری و ولایت عظمای حضرت بقیةاللَّه فیالارضین، ارواحنالترابمقدمهالفداه، ظاهر و آشکار خواهد شد.) این، بارِ خیلی سنگین و محموله پر ارزشی است. این را شما باید حفظ کنید و این میسّر نیست مگر با حفظ نفس. مراقب باشید و دشمن را ناکام کنید.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2738
عزیزان! من میخواهم به شما جوانان قشرهای مختلف و به خانوادههای گوناگون کشور عرض کنم که جمهوری اسلامی، امانتِ تاریخىِ انبیای عظام الهی است. آرزوی موسی و
عیسی و آرزوی همه اولیا و ائمّه بزرگوار ماست که امروز تحقّق پیدا کرده
است؛ ولو ناقص! (کاملش هم، انشاءاللَّه، در دوران حکومت حضرت بقیةاللَّه ظاهر و
آشکار خواهد شد) حفظِ این امانتِ الهی یعنی جمهوری اسلامی بر دوش شماست.
به نام خدای مهدی ع
به نام دای مهدی عج
پنج شش ماه پس از پیروزی انقلاب، طی مأموریتی از تهران به شهر خودم مشهد آمدم. در آن هنگام عضو شورای انقلاب، و نماینده ی شورای انقلاب در وزارت دفاع، و نماینده ی امام در تعدادی از سازمانهای کشور بودم. خدای متعال خواست که پس از سالهای سختی ستم و آزار و اذیت واستضعاف، با احساس عزت اسلام و مسلمین و سربلندی مجاهدین راه خدا، وارد این شهر شوم. مقامات شهر از من خواستند تا از ساختمان «کمیته ی مرکزی انقلاب» بازدید کنم. کمیته های انقلاب در آن زمان اداره ی بیشتر امور شهرهای ایران را برعهده داشتند. ساختمان «حزب رستاخیز» در مشهد برای این منظور انتخاب شده بود. این ساختمان، یک ساختمان بزرگ و مجلل چند طبقه بود که حزب شاه آن را به عنوان مقر خود بنا کرد و ساختمان را هم تکمیل کرد. اما خدا آن حزب را به بدترین وجهی متلاشی کرد و ساختمان به دست انقلابیون افتاد و آنها هم ساختمان را مقر مرکزی کمیته ی انقلاب مشهد قرار دادند. به من گفتند: آخرین طبقه ی این ساختمان در حال حاضر مخصوص زندانیان خطرناک است. اسامی آنها را ذکر کردند و من بیشترشان را می شناختم؛ ازجمله ی آنها فردی به نام «بابایی» بود که نام دیگری هم داشت: «برومند». و من نمیدانم کدام یک از این دو نام، حقیقی بود. او از شکنجه گران من در پنجمین زندان بود. گفتم: سبحان الله ولاحول ولا قوة الا بالله! به همراه آقای طبسی -رئیس کمیته ی انقلاب و نماینده ی امام در آستان قدس رضوی- و نیز فرماندار، به ساختمان کمیته رفتیم. این فرماندار با من در این زندان بود و شکنجه هم شد. به طبقه ی بالا رفتیم. آنجا اتاقهای بزرگی بود و بازداشتی ها در آن اتاقها نشسته بودند. اتاقها پنجره هایی بزرگ رو به خیابان و بدون نرده ی آهنی داشت. دیدم این اتاقها برای بازداشت مناسب نیست، زیرا ممکن است فرد بازداشتی خطرناک خود را از پنجره به بیرون پرت کند. اما ظاهرا مسئولان کمیته ی انقلاب میدانستند که این بازداشتی ها «أحرص الناس على حیاة» از همه ی مردم سخت تر به زندگی چسبیده اند! و احتمال اینکه جان خود را به خطر بیندازند، وجود ندارد. از این رو آنها را در اتاقهای بزرگی که پنجره های عریض دارد، رها کرده اند.
در یکی از اتاقها را باز کردند. برخی از آنها را شناختم. سلام کردم و به
آنها توصیه کردم اطلاعاتی را که دارند، بدهند و با انقلابیون همکاری کنند، و
هیچ امیدی به بازگشت رژیم ساقط شده نبندند، و اینکه این انقلاب پیروز شده و
به اذن خدا به پیروزی های خود ادامه خواهد داد؛ لذا تنها کاری که باید
بکنند، اعتراف و همکاری است.
در گوشه ی اتاق مردی را مشغول نمازدیدم. او را شناختم؛ «بابایی» بود. به
بازداشتیها گفتم: این بابایی است؟ گفتند: بله. گفتم: عجب! من با او خاطراتی
طولانی دارم.
نگاه ها متوجه او شد و او نماز خود را رکعت بعد رکعت ادامه میداد، بدون
آنکه سلام بدهد! او از من هراس داشت و احساس خطر میکرد؛ لذا خودش را مشغول
یک نماز دروغین کرده بود تا با من روبرو نشود!
به اتاق دیگری رفتم و به بازداشتی های آن اتاق سرزدم. سپس به اتاق قبلی
برگشتم. ناگهان در اتاق را باز کردم؛ بابایی تا مرا دید مبهوت و دستپاچه شد
و فرو ریخت.
شروع کرد به التماس کردن و خوردن قسمهای شدید و غلیظ، که جوانی سبک مغزو
فریب خورده بودم. من بدون آنکه به او پاسخی بدهم، ایستادم و به حرفهایش گوش
دادم.
بعد به او گفتم: به یاد داری با من در زندان چگونه رفتار میکردی؟ فقط یک
مورد را به یادت می آورم.
یادت هست که در اتاق شکنجه محاسن من را میگرفتی و مرا به زمین می انداختی،
بعد با کشیدن محاسنم مرا بلند میکردی و کلماتی زننده به من میگفتی و مرا به
زمین میکوبیدی، و باز همین طور ...؟ گفت: بله، اینها را به یاد دارم.
در این حال همراهان من از خشم برافروختند و اگر من آنها را آرام نکرده
بودم، میخواستند کار او را بسازند.
سپس در ادامه گفتم: من حاضرم تو را نجات دهم، و میدانی که قدرت این کار را
دارم؛ اما به یک شرط، و آن شرط این است که ما را از محل اختفای رئیست آگاه
کنی.
این رئیس که سراغش را از بابایی گرفتم، یک شخصیت ساواکی خطرناک بود. همو
بود که پایه ی ساواک مشهد را گذاشت و از آغاز تأسیس تا ساعتی که منهدم شد،
در موقعیت خود باقی ماند؛ با آنکه رؤسا مرتبا تغییر میکردند.
همه ی اطلاعات مربوط به مشهد و بلکه خراسان، در این مرکز ساواک متمرکز بود.
من میدانستم که بابایی میداند رئیس ساواک خراسان کجا است زیرا این جماعت
حتی در ایام پیروزی انقلاب هم باهم ارتباط داشتند، اما او اصرار میکرد که
نمیداند. بعد هم گفت به گمانم از ایران خارج شده است.
به هر حال، بابایی محاکمه و اعدام شد. او جنایاتی مرتکب شده بود که به خاطر
هریک از آنها مستحق کیفر اعدام بود.
سرانجام، آن رئیس زندان ساواک نیز پس از چند سال مخفی شدن، دستگیر و زندانی
شد.
من از گستاخیها و وقاحت بابایی در پنجمین زندانم خیلی چیزها به یاد دارم.
روز بعد از شکنجه ام -که شرح آن را دادم- این مرد به سلول من آمد.
با وجود تاریکی شدید فضای سلول، او را شناختم. روی زمین نشست. و البته
نشستن در داخل سلول، برای افرادی جز زندانیان، ممنوع است.
او با لحنی توأم با احترام و ادب(!) سخنانش را با احوالپرسی شروع کرد: آقا
سید! حالتان چطور است؟! امیدوارم از زندان بدتان نیاید!
و ادامه داد: من میخواهم به حضرتعالی نصیحتی بکنم، و آن اینکه هر اطلاعاتی
را که در اختیار دارید، ارائه بفرمایید و به همه ی پرسشها پاسخ صریح بدهید؛
وگرنه خدای ناکرده، خدای ناکرده، با شما کاری میکنند که شایسته ی جایگاه و
شخصیت حضرتعالی نیست!
کسی که همین دیروز مرا مورد بدترین شکنجه های بدنی و روانی قرار داده بود،
با چنین لحن وقیحانه ای با من سخن میگفت! از حرفهایش خنده ام گرفت و پاسخی
به او ندادم ... و او رفت.
منبع کتاب: خون دلی که لعل شد ص 214
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
منبع کتاب: خون دلی که لعل شد ص 212
همچنان که هر چیز دیگری چه گرفتاری، چه لذت پایانی دارد و تمام میشود، این نوبت شکنجه هم به پایان رسید. پایم را باز کردند. برخاستم، تلوتلو میخوردم و قادر به راه رفتن نبودم. هردو پایم ورم کرده بود و درد سراسر وجودم را فراگرفته بود. یکی از آنها گفت: به سلولت برو؛ ولی تو را به اینجا برمیگردانیم تا آنکه اعتراف کنی. وقتی به سلول برگشتم و وارد آن شدم، احساس راحتی عجیبی کردم! احساس نوعی امنیت و اطمینان به من دست داد. پس از آن خشونت ددمنشانه و شکنجه ی نفرت انگیز که در اتاق شکنجه با آن مواجه شدم، اکنون چهاردیواری ای که مرا احاطه میکرد و دری که پس از ورودم بسته شد، در من نوعی آرامش روحی می آفرید! خدا را شکر کردم که این سلولم را که معمولا جای احساس تنهایی و غربت است مایه ی آرامش و اطمینان ساخته است. روی زمین نشستم، و از اینکه بدون شکنجه شدن پایم را دراز میکردم، و بدون آنکه کلمات گزنده و زننده گوشم را بیازارد، سرم را به دیوار تکیه میدادم، احساس لذت میکردم. نمیتوانم همه ی جزئیات شکنجه را بیان کنم؛ چون فراتر از آن است که در بیان بگنجد. شرح آن، ضرورتی هم ندارد؛ زیرا دردآور و ناراحت کننده است.
کتاب: خون دلی که لعل شد ص212
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای مهدی عج
یکی از معانی قذف بارش سنگ از آسمان است که نشانه عذاب الهی است برخی نیز بارش هر چیزی مثل سنگ چون بمب، تیر و ترکش را نیز بدین معنا میدانند. این عذاب در امتهای پیشین رخ داده است و در قرآن بدان اشاره شده است. لشکریان ابرهه که قبل از به دنیا آمدن رسول خدا (ص) برای خرابی خانه کعبه، به مکه یورش بردند با بارش سنگهایی از "سجین" توسط پرندگان نابود شدند و این قصه را در سوره فیل میتوان یافت. در امت آخرالزمان نیز این عذاب خواهد بود. درباره علت نزول این عذاب روایت مختلفی وارد شده است.
رسول خدا فرمود: هیچ عذابی در میان بنیاسرائیل نبوده مگر اینکه آن عذاب در امت من نیز روی خواهد داد، حتی خسف و قذف و مسخ[۵]. در روایتی دیگر حضرت قسم یاد میکند که این حادثه روی خواهد داد و علت آن را ارتکاب گناهانی همچون زنا و هم جنسگرایی و نوشیدن شراب و آوازخوانی زنان و گواهی ناحق و.... بیان میکنند[۶].در روایتی وقوع این عذاب در شهر بغداد و مصر پیشبینی شده است[۷][۸].
به نام خدای شنهای طبس
https://www.aparat.com/v/fgv51wm
در شرایطی که اسرائیل پس از ...
به شهادت رساندن سید حسن نصرالله...
رهبر انقلاب را تهدید کرده بود!!
در یک موضع شگفت آور رهبر معظم انقلاب اعلام میکنند
که نماز جمعه آتی را ایشان خواهند خواند!...
پس از این تصمیم رهبری ...
بیش از 2میلیون مردم ولایتمدار ایران از شهرهای مختلف...
خود را به تهران رسانده تا به مردم عالم اعلام کنند
در راه حفظ کشور و انقلاب و پشتیبانی از رهبر خود
جان و مال نمیشناسد و همواره آماده است.
به نام خدای شنهای طبس
https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=20981
رویارویی مستکبران زمانهی ما با اسلام
و طلوع این خورشید تابان ...
یک رویارویی است که بدون شک...
با پیروزی اسلام به پایان خواهد رسید.
نظام جمهوری اسلامی، وظیفهی
بزرگی را
در این زمینه بر عهده دارد و ...
شما جوانان عزیزی که در این میدان ...
و در سرتاسر نیروهای مسلّح اجتماع کردهاید
بخش حسّاسی از این مسئولیّت را بر عهده دارید.
به نام خدای مهدی عج
تماس با فوریت های پلیس در ایران با شماره گیری 110 انجام میشود ، و این عدد در حقیقت ابجد نام مولا علی(ع) می باشد. همچنین تماس با فوریت های پلیس در آمریکا با شمـاره گیری
911 انجام میشود ، که بر اساس آموزه های فراماسونری عدد 911نعوذ بالله به معنی (عبور از خداوند) میباشد که دراین رابطه میتوان به طور گسترده در منابع خارجی و داخلی تحقیق نمود!
به نام خدای شنهای طبس
با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر یعنى اسراییل بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود
برادرها! تمامى مردم لبنان، شما را مرجع و ملجأ خود مىدانند و معتقدند که فقط شما مىتوانید آنها را نجات دهید. الان در لبنان مردم مدام مىپرسند: کى مىآیید؟ کى عمل مىکنید؟! هر لبنانى را که مىبینیم، اولین حرفش این است که آیا شما پاسداران انقلاب اسلامى ایران هستید؟ وقتى پاسخ مثبت مىدهیم، بلافاصله مىپرسند: پس کى به اینجا مىآیید؟! عزیزان، انشاءالله با به کار بردن تمام تاکتیکهایى که تاکنون آموختهایم و به کار بردن تمامى امکاناتى که در اختیار داریم، با ایمان به الله و اعتقاد به خدا، تن به این آتشبسها نخواهیم داد. با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر "یعنى اسراییل" بجنگند، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود و اکنون برادران سوریمان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى مىکنیم و مىجنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم.
با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد/اسرائیل را به سقوط میکشانیم
انشاءالله خداوند به همه شما برادرها توفیق بدهد و به همه ما نیز این توفیق را بدهد که بتوانیم قوانین انفرادى و اجتماعى اسلام را هم درون خودمان و هم در اجتماعمان پیاده کنیم... این حرکت جدید ما نیز در منطقه نه صرفا به عنوان یک حضور سمبلیک و صورى است، بلکه حضور ما در این منطقه، عمل نیز در پى دارد. با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد و عملیاتمان را علیه آنها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست؛ بسمالله! هرکس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مىجنگیم؛ جندالله با ایمانش مىجنگد. بگذار بوقهاى تبلیغاتى رسانههاى صهیونیستى و سران اسرائیل به ما بگویند شما براى خودکشى آمدهاید. ما ثابت مىکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.
جهان صادر کنیم.
با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد/اسرائیل را به سقوط میکشانیم
انشاءالله خداوند به همه شما برادرها توفیق بدهد و به همه ما نیز این توفیق را بدهد که بتوانیم قوانین انفرادى و اجتماعى اسلام را هم درون خودمان و هم در اجتماعمان پیاده کنیم... این حرکت جدید ما نیز در منطقه نه صرفا به عنوان یک حضور سمبلیک و صورى است، بلکه حضور ما در این منطقه، عمل نیز در پى دارد. با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد و عملیاتمان را علیه آنها شروع خواهیم کرد. هرکس با ماست؛ بسمالله! هرکس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مىجنگیم؛ جندالله با ایمانش مىجنگد. بگذار بوقهاى تبلیغاتى رسانههاى صهیونیستى و سران اسرائیل به ما بگویند شما براى خودکشى آمدهاید. ما ثابت مىکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهاى مقدس اسلامى از دست امپریالیزم آمریکا و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستى آزاد بشود.
به نام خدای شنهای طبس
https://www.rokna.net/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-78/784641-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B4-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
مردم کوفه به امام زمان خود نامه نوشتند که بیا ولی بعد چند روز خیانت کردند و حادثه عاشورا رقم خورد ، ملت ایران پای حرف و عمـل نائـب امام زمان خود ایـستادند و بـعد از چهل سال با همه مشکلات و فتنه ها اسقامت کرده و آرزویـشان ظـهور منجی است ...
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
سند رسوایی داعش ایرانی!
کیان پیر فلک کودک معصوم ایرانی در کنار مدافعان امنیت گلوله جنگی خورد و با آنها بر زمین افتاد و به شهادت رسید تا دیگر برای آن هموطنی که برایش سوال بود چه کسی در اغتشاشات جنایت میکند پرسشی نماند!
#ایذه #داعش #جنایت #خیانت #اغتشاش #ترور #هموطن #خوزستان #اصفهان #آبان۹۸ #فتنه #رسوایی #سند
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
از هیتلر پرسیدند، پست ترین انسانها کیستند؟
گفت:کسانی
هستند که در تصرف کشور هایشان با من که بیگانه بودم همکاری کردند، چون وطن
مادر است و آنها زمینهسازی کردند تا من حتی برمادرشان مسلط شوم!!
قابل توجه کسانی که جهت خیانت به مادر وطن یک روز در آغوش صدام وکشورهای غربی بودند وامروز برای تجدید خیانت در آغوش سفاک ترین دشمن ایران یعنی عربستان سعودی عشوه گری وطنازی می کنند
به نام خدای شنهای طبس
جهت اطلاع موسوی لارگانی و حسین میرزایی عوامل اصلی افشاگری و تحقیق و تفحص ماجرای چپاول دولت روحانی از فولاد مبارکه بودند که اتفاقا نماینده مجلس هم هستند، وقتی منابع خبریت میشه عنترنشنال عربستان باید هم هشتک بزنی (نماینده بیشرف) یعنی هم جیبت رو زدند هم مختو!
https://www.kebnanews.ir/news/451601/
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای شنهای طبس
بررسی پوشش بانوان ایرانی در سنگ نوشتهها و نقاشیهای برجامانده از ادوار مختلف تاریخی نشان میدهد که پوشش زنان ایرانی حتی قبل از ورود اسلام به ایران، پوششی کامل و منحصر بهفرد بوده است؛ به طوری که مورخ بزرگی مانند ویل دورانت - فیلسوف و تاریخنگار آمریکایی- مینویسد: «حجاب آنچنان در ایران باستان برجسته بود که میتوان گفت حجاب از ایران به کشورهای دیگر راه پیدا کرده است.»
__________________________
منبع: تاریخ تمدن، ج۲، ص۷۸.
https://tabnakbato.ir/fa/news/199074
به نام خدای شنهای طبس
در شرایطی که مشکل اصلی جامعه ، اقتصاد و مشکلات معیشتی ، مسکن و ازدواج است ، وقتی سطح اعتراضات به سمت گشت ارشاد و حواشی آن میرود ، باید به همه چیز شک کرد!🤔
این روزها ، دقیقا همانهایی که لیدری اغتشاشات را بر عهده دارند ، گرای تحریم جدید علیه ملت ایران میدهند...🧐
کانال انرژی مثبت @ba
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
مردم محلی لواسان خروج اکثریت اموال و وسایل ویلای کریمی در خیابان صحرای ناران لواسان را تایید میکنند و پیگیریهای تکمیلی درباره این موضوع ادامه دارد.
https://fararu.com/fa/news/577231
https://www.eghtesadnews.com/fa/tiny/news-524059
به نام خدا
بررسی پوشش بانوان ایرانی در سنگ نوشتهها و نقاشیهای برجامانده از ادوار مختلف تاریخی نشان میدهد که پوشش زنان ایرانی حتی قبل از ورود اسلام به ایران، پوششی کامل و منحصر بهفرد بوده است؛ به طوری که مورخ بزرگی مانند ویل دورانت - فیلسوف و تاریخنگار آمریکایی- مینویسد: «حجاب آنچنان در ایران باستان برجسته بود که میتوان گفت حجاب از ایران به کشورهای دیگر راه پیدا کرده است.»
__________________________
منبع: تاریخ تمدن، ج۲، ص۷۸.
https://tabnakbato.ir/fa/news/199074
به نام خدای شنهای طبس
و آنها خدا را آن گونه که باید ، نشناختند که گفتند: خدا بر هیچ کس از بشر کتابی نفرستاده. بگو: کتاب توراتی را که موسی آورد و در آن نور ( علم ) و هدایت خلق بود چه کسی بر او فرستاد که شما آیات آن را در اوراق نگاشته ، بعضی را آشکار می نمایید و بسیاری را پنهان می دارید و آنچه را شما و پدرانتان نمی دانستید به شما آموختند؟ بگو: خداست ( که رسول و کتاب فرستد ) ، سپس آنها را بگذار تا به بازیچه خود فرو روند.
http://tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=6&AYID=91
بگو: کتاب توراتی را که موسی آورد و در آن نور (علم) و هدایت خلق بود چه کسی بر او فرستاد که شما آیات آن را در اوراق نگاشته ، بعضی را آشکار می نمایید و بسیاری را پنهان می دارید و آنچه را شما و پدرانتان نمی دانستید به شما آموختند؟
به نام خدای هفت آسمان
دانی که چرا آب فرات است گل آلود ؟
شرمنده گی اش از لب عطشان حسین است ..
دانی که چرا چوب شده قسمت آتش ؟
بی حرمتیش برلب و دندان حسین است ..
دانی که چرا جغد به ویرانه نشیند همه ی عمر ؟
خاکم به دهن باد که آن جای یتیمان حسین است ..
دانی که چرا کوفی و شامی شده بد نام ؟
خائن به حریم و هدف و راه حسین است ..
دانی که چرا ماه رخش گشته مکدر ؟
تابیده سه شب بر تن عریان حسین است ..
دانی که چرا آب روان زمزمه دارد ؟
این زمزمه از غربت طفلان حسین است ..
دانی که چرا وقت تمنای دلت آب ؟
سوزد جگر از سوز علمدار حسین است ..
دانی که چرا کرببلا کوی منا شد ؟
چون ذبح عظیم غایت ایثار حسین است ..
دانی که چه سریست به شش گوشه مزارش ؟
دوگوشه ی آن قبر علی جان حسین است ..
دانی که چرا گریه کند سید سجاد همه ی عمر ؟
چون شاهد لبهای عطش بار حسین است ..
دانی که چرا یاد خرابه به دل ماست ؟
چون تربت نورانی زهرای حسین است ..
دانی که چرا ذکر حسین بر لب دانا ؟
جاری شده از بهر تولای حسین است ..
دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش ؟
گویی که خدا نیز عزادار حسین است ..
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
زمینه های تاسیس وزارت اطلاعات که مطرح شد طبیعتا یکی از نهاد هایی که در این زمینه نقش داشت از این نظر که وقتی ساواکی ها تظاهرات می کردند می گفتند که اینها تظاهرات می کنند دم در ، بروید ببینید چه خبر است که این هم از موضوعات جالب است که انقلاب به پیروزی رسیده و جمهوری اسلامی تاسیس شده و خیلی از مقامات این نظام جدیدتوسط ساواک شکنجه شده بودند اما ساواکی ها می آمدند جلوی در نخست وزیری و تظاهرات می کردند .
حق و حقوق شان را می خواستند ؟
بله . خیلی از ساواکی های معترض زمانی هست که الان هم باشد و شما بشناسید ؟
نه نمی شناسم . اما اوایل انقلاب که اینها می آمدند و می رفتند خیلی از ساواکی ها را می شناختم .
کسی از این ساواکی ها را هم جذب اطلاعات نخست وزیری کردید؟
اصلاً بخشی از ساواک را ما مجددا را اندازی کردیم اطلاعات کشور در حوزه امنیتی کار سخیفی می کرد.
مثلاً؟
فرض کنید اگر ضد جاسوسی در ساواک بود و به این دلیل که این سیستم را آمریکایی ها طراحی کرده بودن در حوزه شرق بیشتر تمرکز و قدرت داشتند .
ثمره اش را هم بعدا در منحل شدن حزب توده دیده ایم .
شاید . این هم گفتم به دلیل این بود که آمیرکایی ها اینجا بودند و طبیعتاً روی شرق باید بیشتر کار می کردند
چند درصد از ساواکی ها ار جذب کردید ؟
خاطرم نیست ولی تعدادی از اینها که در حوزه امنیت در مسائل خارجی کار می کردند به ویژه در حوزه جاسوسی و ضد جاسوسی به کار گرفته شدند که اطلاعات از آنها گرفته شود و مشخص شود که چه کارهایی انجام شده است .
پیشنهاد این کار را چه کسی داد و چه کسی نظارت بر این کار داشت ؟معاونت امور انقلاب نخست وزیری متصدی این کار بود که معاون نخست وزیر محسوب می شد و بالطبع خود نخست وزیر که شهید رجایی بودند مسولیت این کار را بر عهده داشتند ایشان هماهنگی های لازم را با امام در این زمینه داشتند .
مسعود کشمیری را هم شما در اطلاعات نخست وزیری دیده بودید ؟
من خوشبختانه ورودم در آنجا در یک مقطعی بود که انفجار صورت گرفت بود و درست همزمان شده بود با رزوهایی که می خواستمم وارد محیطی شوم که کار آنها بود مثلا شورای امنیت کشور.
پس مسعود کشمیری را می شناخید؟
بله ، او دبیر شورای امنیت کشور بود .
جانشین مسعود کشمیری در شورای امنیت چه کسی بود ؟
آقای سعیدی که در حال حاظر در قم هستند و جالب اینجاست که دیدم پسرشان در دفتر آقای لاریجانی در قم کار می کنند .
https://www.mashreghnews.ir/news/181153
آبا ساواکی ها را جذب اطلاعات نخست وزیری کردید؟ بله ، بخشی از ساواک را ما مجددا را اندازی کردیم! چند درصد از ساواکی ها ار جذب کردید؟ خاطرم نیست ولی تعدادی از اینها که در حوزه جاسوسی و ضد جاسوسی به کار گرفته شدند که اطلاعات از آنها گرفته شود! از آن ساواکی ها کسی هست که شما بشناسید؟ نه نمی شناسم . اما اوایل انقلاب که اینها می آمدند و می رفتند خیلی از ساواکی ها را می شناختم!