دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

تمامی تلاش ها در این وبلاگ ؛ جلب رضایت امام حاضر و ناظرمان مهدی عج است ؛ امید است با عنایت ایشان موفق باشیم ...

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۳۱۴ مطلب با موضوع «شهدا و دفاع مقدس» ثبت شده است

به نام خدای شنهای طبس





به نقل از هم محلی شهید هادی:

یکی از مساجد محل ما امام جماعتی داشت که بسیار مومن و در عین حال مخالف انقلاب بود.
این پیرمرد کاری به کار انقلاب نداشت.فقط دنبال نماز بود. برای همین مسجد ایشان پاتوق نیروهای مخالف انقلاب در سطح محل شد!
به صورتی که اگر کسی به آن مسجد میرفت میگفتند فلانی هم رفته قاطی مخالفین انقلاب!
من مشاهده کردم که ابراهیم در همان مرخصی مدتی به آن مسجد رفت!
خصوصا برای نماز صبح ، با امام جماعت آنجا گرم گرفته بود و مرتب با هم صحبت میکردند.
وقتی در مسجد محمدی این حرف را زدم برخی بچه های بسیج با تعجب گفتند ابراهیم هم رفته مسجد ضد انقلابها؟!
مدتی از رفت و آمد ابراهیم گذشت . خبر رسید که از سوی امام جماعت همان مسجد تقاضای تشکیل بسیج شده!
چند روز بعد هم امام جماعت آن مسجد در منزل چند خانواده شهید حضور پیدا کرد و رفته رفته به یکی از انقلابی ترین روحانیون محل تبدیل شد.
ابراهیم حرفی نمیزد ولی من شک نداشتم این ها ثمره تلاش خالصانه ی اوست.
بسیج آن مسجد نیز بسیار فعال و قوی تشکیل شد و در طول جنگ بیش از سی شهید تقدیم کرد.
تا پایان جنگ نیز پشتیبان واقعی بسیجیان آن مسجد امام جماعت آنها بود.

منبع: کتاب شهید بر ابراهیم جلد دوم ص110 و 111


اوایل انقلاب امام جماعت مسجدی با اینکه مومن بود با انقلاب مخالف بود! برای همین آن مسجد پاتوق مخالف انقلاب شده بود! ابراهیم در مدت مرخصی اش به آن مسجد رفت! خصوص برای نماز صبح و با امام جماعت آنجا گرم گرفته و مرتب با هم صحبت میکردند. وقتی خبر به بچه های بسیج رسید گفتند ابراهیم چرا رفته مسجد ضد انقلابها؟! مدتی بعد کار ابراهیم اثر کرد ، امام جماعت ان مسجد تقاضای تشکیل بسیج داد و در منزل چند خانواده شهید حضور پیدا کرد. کم کم به یکی از انقلابی ترین روحانیون محل تبدیل شد. طوریکه در طول جنگ بیش از 30شهید تقدیم انقلاب نمود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۰۳:۴۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)


 





شهید سید مرتضی آوینی:
آخرین مقاتله ما به مثابه سپاه عدالت نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است ، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیر پاتر است . اگر چه این یکی نیز و لو «هزار ماه» باشد به یک «شب قدر» فرو خواهد ریخت و حق پرستان و مستضعفان وراث زمین خواهند شد.

منبع:
http://www.aviny.com/article/aviny/Chapters/DolatePaydareHaq.aspx

#شهید_مرتضی_آوینی #سید_مرتضی #شهید_آوینی #سید_شهیدان_اهل_قلم
#آخرین #مقاتله #ما  #نه_با #دموکراسی #غرب ، #که_با #اسلام_آمریکایی است. #انتخابات #آخوند_انگلیسی
#عمامه #انگلیسی #نبرد #آخر_الزمان #آرماگدون #ظهور #امام_زمان_عج #مستضعفین #عالم


http://www.afsaran.ir/link/1360438
http://mehrdadz.blog.ir/post/203
http://www.afsaran.ir/link/1118147
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/121547115
http://hadinet.ir/view/post:8321322
http://sangariha.com/view/post:6795979/1445386523/

آخرین مقاتله ما ، نه با دموکراسی غرب ، که با اسلام آمریکایی است.




آخرین مقاتله ما ، نه با دموکراسی غرب ، که با اسلام آمریکایی است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۷ ، ۲۳:۰۴
مهرداد بچه مثبت
به نام خدای مهدی (عج)







هوا خیلی سرد بود و ما غواص ها آماده عملیات بودیم...
به خاطر مجروحیت هایی که داشتم ؛ فک من برای چندمین بار قفل شده بود ؛ هر بار حدود 15 روز طول میکشید تا باز شود و من در این مدت فقط میتوانستم مایعات بنوشم و این زیاد مرا نگه نمیداشت و بعد چند ساعت باز هم گشنه میشدم.
برای همین به اورژانس که نزدیک گردان بود رفتم.
پیش پزشک رفتم و گفتم دهانم قفل شده!
دکتر: خوب دهانتو باز کن ببینم!
فقط میتوانستم لب هایم را باز کنم چون دندانهایم با فشار به هم چسبیده بودند! دکتر دوباره گفت: میگم دهنتو باز کن!
گفتم: اگه میتونستم که اینجا نمیومدم
دکتر: واقعا دندونات این طوری قفل شدن؟
برایش جالب شده بودم ؛ پرسید پس این مدت چی میخوری؟
گفتم: هیچی چای شیرین درست میکنم و توش نون خیس میکنم!
دکتر: تو چرا تا حالا این جا موندی ؛ باید تو را عقب میفرستادن ... بیمارستان ...
با هم حرف زدیم و او به حرف هایم که از بین دو ردیف دندان به هم فشرده ادا میکردم گوش میداد؛ فهمید عقب برو نیستم!
برای معاینه پیراهنم را بالا زدم ؛ همین طور که مشغول معاینه بود متوجه شدم گریه میکند ...
بهم گفت تو با این بدنت وارد آب میشوی فکر نمیکنی فردا بدنت چرک میکند میافتی ؟
باورش نمیشد تا آنروز 22 بار بدنم را جراحی کرده باشم میگفت اصلا با عقل جور در نمیآید.
حالا دیگر من مشغول روحیه دادن به دکتر شدم !!!
بعد ها راهی برای قفل شدن دندانهایم پیدا کردم...
دو تا از دندان هایم را شکستم تا بتوانم راحت تر غذا بخورم!!!
برگرفته از کتاب نور الدین پسر ایران صفحات 528/529

www.afsaran.ir/link/729535
[تصویر: zeinab-2.gif]

پاسداشت پدیدآورندگان کتاب «نورالدین پسر ایران» در خبرگزاری فارس
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910217000330

http://www.afsaran.ir/link/729535
http://mehrdadz.blogfa.com/post/599
http://sangariha.com/view/post:6564291
http://hadinet.ir/view/post:8248302
http://razesorkh.com/view/post:4191495
http://forum.bidari-andishe.ir/thread-36506.html
http://qm313.com/forum/showthread.php?tid=10191

#کتاب_نور_الدین_پسر_ایران_نور_الدین_عافی

#رزمنده_جبهه_جنگ_جانباز_دفاع_مقدس_

#خاطره_گویی_ایثار_بچه_های_تبریز

#غواص_سرما_فک_قفل_شدن_دکتر_گریه


به خاطر مجروحیت هایی که داشتم ؛ فک من برای چندمین بار قفل شده بود ؛ هر بار حدود 15 روز طول میکشید تا باز شود و من در این مدت فقط میتوانستم مایعات بنوشم و این زیاد مرا نگه نمیداشت و بعد چند ساعت باز هم گشنه میشدم.
بعد ها راهی برای قفل شدن دندانهایم پیدا کردم! دو تا از دندان هایم را شکستم تا بتوانم راحت تر غذا بخورم!!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۷ ، ۰۰:۳۳
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس







نوشته شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی درباره اوضاع منطقه و ظهور ...

شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی
بسم الله الرحمن الرحیم
باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان بدنیا آمده‌ایم و شیعه هم بدنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتاً.

نمی‌خواهم حرفهای آرمانگرایانه بزنم و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه! حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفته‌ایم. هم من، هم تو. بحمدالله. خدا را باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم.

چه بگویم از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آل‌الله را محاصره کرده‌اند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به اسارت آل‌الله نخواهیم داد چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.

واضح‌تر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقاً در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش

تمام دنیا جمع شده‌اند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیست‌ها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بی‌شرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل داده‌اند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینه‌سازان ظهور است و بس. و در این فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین نا آگاه و افراطی نیز همراه شده‌اند تا این عَلَم و این نهضت زمینه‌ساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه خود دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند.

جبهه جدیدی که از تفکر اسلام آمریکایی، صهیونیسم و ارهاب از کشورهای مختلف از جمله افغانستان، پاکستان، آمریکا، اروپا، یمن، ترکیه، عربستان، قطر، آذربایجان، امارات، کویت، لیبی، فلسطین، مصر، اردن و… به نام جهاد فی سبیل الله تشکیل شده است، هدف نهائیش فقط و فقط جلوگیری از نهضت زمینه‌سازان ظهور و در نهایت مقابله با تحقق وعده الهی ظهور می‌باشد و هیچ ابایی هم از کشتن و مثله کردن و سر بریدن زنان و کودکان بی‌گناه شیعه ندارد، کما اینکه این اتفاق را الان به وفور می‌توان مشاهده کرد و من دیده‌ام.

ان شاء الله در پناه حق و تا [تحقق] وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.

منبع:
http://www.daszarrin.ir/1393/01/14/6632/
http://beyzai.ir/1392/11/10/2481

باز نشر:
http://www.afsaran.ir/Link/844350
http://mehrdadz.blogfa.com/post/741
http://razesorkh.com/view/post:5088309
http://sangariha.com/view/post:6662141/1424114029/
http://hadinet.ir/view/post:8281712

#دست_نوشته_دل_نوشته_شهید_مدافع_حرم
#محمود_رضا_بیضایی_مدافع_حرم_شام_سوریه_عراق_مبارزه
#سهیل_کریمی_عکس_با_رزم_لپتاب_لبتاپ_سلاح
#تولید_محتوا_مذهبی_مهدوی_انقلابی_سایت_افسران_جنگ_نرم

خلاصه:
شهید بیضایی: ما حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفته‌ایم.باید خدا را بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم.واضح‌تر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است. ما در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده و باید آنرا به سرانجام برسانیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۰۳:۰۰
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






شهید سید مرتضی آوینی:
اما اکنون به‌راستی هیچ افسانه‌ای عجیب‌تر از حقیقت نیست. در زیر آن آتش بسیار شدید، در آن هنگامه‌ی غریبی که با هیچ زبان و بیانی قابل توصیف نیست، آنجا که هر لحظه در کنارت گلوله‌ی توپ و خمپاره‌ای به زمین می‌خورد و بالای سرت منوری روشن می‌شود، همه‌ی شب کار ادامه دارد.
http://www.aviny.com/article/aviny/Chapters/Matnefilm/part_3/Jadeh.aspx

پیچیدگی شیوه‌های معمول جنگ که ناشی از توسعه‌ی صنایع تسلیحاتی است، مسئله‌ای است که به مهندسی _ رزمی معنا و گسترش خاص کنونی آن را بخشیده است. ماشین جنگ روز به روز، به تبعیت از قدرت‌طلبی استکبار جهانی، پیچیدگی و وسعت عمل بیش‌تری پیدا می‌کند و به همراه آن، از مقیاس‌های انسانی دور و دورتر می‌گردد. آنها قدرت را مطلقاً در پناه تکنولوژی می‌جویند و اگر اینچنین باشد، با این فرض که تکنولوژی منحصراً در اختیار آنهاست، دیگر هیچ‌گاه امید آنکه سیاره‌ی زمین از سیطره‌ی شیاطین و ارباب جور خارج شود وجود نخواهد داشت. اما اینچنین نیست. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، عصر استخلاف صالحین و مستضعفین آغاز شده است و ما اگرچه به ماشین جنگ و تکنولوژی پیچیده‌ی آن اصالت نمی‌دهیم، اما به‌ناگزیر باید با همان تسلیحات و تجهیزاتی نبرد کنیم که مستکبرین ساخته‌اند.
http://www.aviny.com/article/aviny/Chapters/Matnefilm/part_4/YadiAzAghaTaghi.aspx?&mode=print


پاسخ کوبنده ایران به تجاوزات آبی آمریکا
http://www.yjc.ir/fa/news/5459655

#شهید_آوینی #سید_شهیدان_اهل_قلم #مرتضی_آوینی #آمریکا #دستگیری #سربازان #امریکایی #آبهای #ایران #تجاوز #خطر #عصر #استخلاف #جمهوری_اسلامی #متجاوز #اسارت #اسیر #پیچیدگی #سلاح #صنایع #تسلیحاتی #امید #سیاره_زمین #ارباب_جور #ماشین_جنگ #توسعه

http://www.afsaran.ir/link/1359236
http://mehrdadz.blog.ir/post/897
http://wisgoon.com/pin/19084718/
http://sangariha.com/view/post:6914222
https://hammihan.com/post/14792510

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۷ ، ۰۲:۵۶
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)






کربلا ما را به سوی خود فرا می‌خواند و ارواح مشتاق ما بی‌تابانه، همچون کبوتران حرم، به‌ سوی کربلا بال می‌گشایند. بار دیگر صدای «هل من ناصر» امام عشق در دل تاریخ بلند است و این بار حضور امت به‌راستی شگفت‌آور است. هر آن‌کس در هر زمان و در هر جا به این صلا لبیک گوید کربلایی است و کربلا میزان عشق است و اهل الله را از اغیار جدا می‌کند.
کربلا، آغوشت را بگشای، حزب الله به سوی تو می‌آید.

از که باید سخن گفت؟ از آن جوان کارگر بلورسازی و یا از آن پیرمرد هفتاد ساله‌ای که حسین را و آن فوز عظیم را یافته است و خود را چهارده ساله می‌پندارد؟ نه، اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از حضور است، حضور امتی که عاشورا را باز یافته و دعایش که «یا لیتنا کنا معکم»، به استجابت رسیده است.

راهیان کربلا را بنگر. آنان خوب دریافته‌اند که زندگی به خون وابسته است و پیکر تاریخ، بی‌خون خدا (ثار الله) مرده‌ای بیش نیست و سر مبارک امام شهید بر فراز نی، رمزی است بین خدا و عشاق، یعنی که این است بهای دیدار.

به یاد آر فرموده‌ی صاحب الزمان را که ما را به اعمالی فرا خوانده‌اند که به محبتشان نزدیک‌تر است: «فلیعمل کل امرء منکم ما یقرب به من محبتِنا.» و به‌راستی مگر محبت آنان در چیست؟ در محبت حسین. محب حسین محبوب خداست و کدام راه از این نزدیک‌تر؟

جلوه‌های شگفت‌آور حضور امت، همه حکایت از این دارد که آنان حضور تاریخی خود را می‌شناسند و سر آنچه عاشورا را جاودانه ساخته است دریافته‌اند.

حب حسین‌(ع) سر‌الاسرار شهداست. فاین تذ‌هبون؟ اگر صراط مستقیم می‌جویی بیا؛ از این مستقیم‌تر راهی وجود ندارد: حب حسین علیه السلام.

مردان سخن از کربلا می‌گویند و زنان از حجاب عفتی که پاسدار حرمت خون کربلاییان است.

بگذار اغیار هرگز در نیابند که این‌همه در کام ما چه شیرین است. بگذار اغیار هرگز در نیابند که این قلب‌های ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و سر ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی‌شناسد.

قرن‌هاست که فریاد «هل من ناصر» سیدالشهدا(ع) پهنه‌ی زمان را پیموده است و چون نفخات حیات‌بخش روح القدس بر هر زمین مرده‌ای که گذشته است آن را به حیات عشق بارور ساخته و اینچنین، همه‌ی تاریخ تو گویی روزی بیش نیست و آن روز عاشوراست. راهیان کربلا را بنگر و به یاد آر ورق‌پاره‌های تقویم تاریخ را که می‌گوید هزار و سیصد و چهل و پنج سال است که از عاشورا می‌گذرد. و تو از خود می‌پرسی: پس این‌همه شور و اشتیاق و این‌همه شتاب در این راهیان شیدایی کربلا از چیست؟

تو گویی هنوز کاروان سال ۶۱ هجری قمری به بیابان پردرد و بلای کربلا نرسیده است. مگر آنان سر مبارک امام شهید را بر فراز نیزه ندیده‌اند؟ اما نه، از عاشورای سال ۶۱ هجری قمری، دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه‌ی روزها عاشوراست. زمان بر امتحان من و تو می‌گردد تا ببینند که چون صدای «هل من ناصر» امام عشق برخیزد چه می‌کنیم...

و شیرین‌تر از این لحظات را کجا می‌توان سراغ کرد؟ کدام چشمی است که از شوق به گریه نیفتد؟
آن دیگری هم بر فراز کوهی از آهن نشسته بود و خاکریز می‌زد و با خود زمزمه می‌کرد: «رزمندگان تا کربلا راهی نمانده.» و همه جا جلوه‌های شگفت‌آور حضور تجلی داشت؛ حضور امت را می‌گویم.

چه روزگار شگفتی! همه تاریخ در اینجا حاضر است.

منبع:
yon.ir/rjoQ
http://www.aviny.com/multimedia/aviny/index_01.aspx
http://www.aviny.com/article/aviny/chapters/matnefilm/part_6/05.aspx

دانلود صوت شهید آوینی درباره سفر کربلا

http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/audio/2i6Cikr1Av5CJ0pPJfV-X5-NK2ByPSeJ0f1INSy7jq-h8JZXvx7KbQ/d/aviny_karbala.mp3
یا
yon.ir/yQDL

#شهید_آوینی #سید_مرتضی #پیاده_روی_اربعین #کربلا #زیارت #هل من ناصر
#حزب_الله #کربلا_میزان_عشق_است #رواح مشتاق #امام عشق #فایل_صوتی #دانلود _صدا

http://www.afsaran.ir/Link/1142431
http://mehrdadz.blog.ir/post/174
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/121949002
http://hadinet.ir/view/post:8323112



کربلا ما را به سوی خود فرا می‌خواند و ارواح مشتاق ما بی‌تابانه، همچون کبوتران حرم، به‌ سوی کربلا بال می‌گشایند. بار دیگر صدای «هل من ناصر» امام عشق در دل تاریخ بلند است و این بار حضور امت به‌راستی شگفت‌آور است. هر آن‌کس در هر زمان و در هر جا به این صلا لبیک گوید کربلایی است و کربلا میزان عشق است و اهل الله را از اغیار جدا می‌کند.
کربلا، آغوشت را بگشا، حزب الله به سوی تو می‌آید.

آنان را که از مرگ می‌ترسند از کربلا می‌رانند.

http://www.aviny.com/article/aviny/chapters/matnefilm/part_6/05.aspx


حب حسین‌(ع) سر‌الاسرار شهداست. فاین تذ‌هبون؟ اگر صراط مستقیم می‌جویی بیا؛ از این مستقیم‌تر راهی وجود ندارد: حب حسین.

راهیان کربلا را بنگر. آنان خوب دریافته‌اند که زندگی به خون وابسته است و پیکر تاریخ، بی‌خون خدا _ ثار الله _ مرده‌ای بیش نیست و سر مبارک امام شهید بر فراز نی، رمزی است بین خدا و عشاق، یعنی که این است بهای دیدار.


به یاد آر فرموده‌ی صاحب الزمان را که ما را به اعمالی فرا خوانده‌اند که به محبتشان نزدیک‌تر است: «فلیعمل کل امرء منکم ما یقرب به من محبتِنا.»(١) و به‌راستی مگر محبت آنان در چیست؟ در محبت حسین. محب حسین محبوب خداست و کدام راه از این نزدیک‌تر؟

جلوه‌های شگفت‌آور حضور امت، همه حکایت از این دارد که آنان حضور تاریخی خود را می‌شناسند و سر آنچه عاشورا را جاودانه ساخته است دریافته‌اند. کدام چشمی است که از شوق به گریه نیفتد؟ مردان سخن از کربلا می‌گویند و زنان از حجاب عفتی که پاسدار حرمت خون کربلاییان است.

چه روزگار شگفتی! بگذار اغیار هرگز در نیابند که این‌همه در کام ما چه شیرین است. بگذار اغیار هرگز در نیابند که این قلب‌های ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و سر ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی‌شناسد.

بگذار اغیار در نیابند. آینده در کف این بچه‌هایی است که از پشت میله‌های مهد کودک، همراه با راهیان کربلا، شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» سر می‌دهند.

بگذار اغیار هرگز در نیابند و فردای روشن ما را در حضور امروز بچه‌های ما نبینند. بچه‌های ما امروز در تظاهرات و هیئت‌ها و روضه‌خوانی‌ها بزرگ می‌شوند و شیر مادر را مخلوط با اشک‌های حسینی می‌مکند و عشق حسین (ع) با جانشان آمیخته می‌گردد و آینده‌ی انقلاب را تا فرداهای دور و حکومت جهانی عدل در سراسر کره‌ی زمین استمرار می‌بخشند.

بگذار دشمن خود را بفریبد و از پیوند تاریخی ما با عاشورا غافل بماند. اگر امام تنها نماند اسلام هم پیروز خواهد شد، و ما اهل کوفه نیستیم که امام را تنها بگذاریم.

بگذار دشمن هرگز در نیابد آینده در کف آن حزب‌اللهی کوچکی است که کفن «هیهات منا الذله» در بر کرده است و قلک پس‌اندازش را چون نارنجکی به قلب دشمن می‌کوبد.

بگذار دشمن خود را بفریبد و در انتظار از پا نشستن ما باشد. آینده از آنِ فرزندان ماست

http://www.aviny.com/multimedia/aviny/index_01.aspx




کربلا ما را به سوی خود فرا می‌خواند و ارواح مشتاق ما بی‌تابانه، همچون کبوتران حرم، به‌ سوی کربلا بال می‌گشایند.هر آن‌کس در هر زمان و در هر جا به صدای «هل من ناصر» امام عشق لبیک گوید کربلایی است.کربلا، آغوشت را بگشا، حزب الله به سوی تو می‌آید.






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۷ ، ۰۳:۵۳
مهرداد بچه مثبت
به نام خدای شنهای طبس









۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۷ ، ۰۰:۵۳
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





شهید احمد کاظمی: ما اهل اینجا نیستیم، ما اهل جای دیگر هستیم، باید برای اونجا خیلی ما تلاش بکنیم
شهید احمد کاظمی:
ما اهل اینجا نیستیم ما اهل جای دیگر هستیم باید برای اونجا خیلی ما تلاش بکنیم ، ما یک صف بزرگی جلومون وایسادن ماها رو تحویل می‌گیرن اون صف رو ما کاری نکنیم رو برگردونه از ما ، دلها رو بسپارید به خدای متعال متوسل بشید به ائمه اطهار در راس اونها امام حسین شهید عزیز ، پرچم دار این حرکته ما و افتخار بکنیم که ما سربازان فرزند او حضرت مهدی هستیم و امروز زیر پرچم حضرت ایت الله العظمی‌خامنه ای داریم این لشکر و این سپاه و این سازمان رو اداره می‌کنیم که تحویل بدیم به حضرت مهدی .

http://shahidkazemi.ir/?p=4003
#شهیدکاظمی #احمد_کاظمی #شهید_احمد_کاظمی #شهدا #بهشت #جبهه #دفاع_مقدس #جنگ_تحمیلی #ایثار #شهید #شهادت #حزب_الله #جهاد #اصفهان #نجف_آباد #گلزار_شهدا #امام_زمان_عج #مهدی_موعود #منجی #بشارت #رهبر_انقلاب #سید_علی #خامنه_ای #انتظار #فرج #مدافع_حرم #مدافعان_حرم #علائم_ظهور #ایران #احمدینژاد
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۷ ، ۰۱:۲۳
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





واکنش عاشورایی مادر شهید مغنیه به شهادت فرزندانش.

فاطمه مغنیه می گوید: مادر من یک زن فوق العاده است. خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند. همه ما را مامان آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت الحمدلله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند.
خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور. دلم سوخت وقتی دیدمش. مثل بابا شده بود. خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود. جای کبودی و خون مردگی ها. تصاویر شهادت و بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم. باز مادر غیر مستقیم آرام کرد من و مصطفی را، وقتی صورت جهاد را بوسید و گفت : ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده. البته هنوز به ارباً اربا نرسیده، لا یوم کیومک یا اباعبدالله . باز خجالت آراممان کرد.
بعد هم مادرم خودش توی قبر جهاد رفت. همان قبر! سه ساعت قرآن و زیارت عاشورا و دعا خواند در قبر.

(لا یوم کیومک یا أباعبدالله) یعنی ...
یا ابا عبدالله هیچ روزی همانند روزتو  مصیبت بار نیست.

منبع:
http://wisgoon.com/pin/5683304/
http://fashnews.ir/fa/print/34271/


#سلام_علی_قلب_زینب_صبور  #مادر_شهید_مغنیه ،#واکنش_عاشورایی #جهاد_مغنیه #جهاد
#مادر_شهید #مادر #شهادت #واکنش_عاشورایی_مادر_شهید_عماد_جهاد_مغنیه
#مصیبت_مصائب_عاشورا_تاسوعا #جهاد_مغنیه_عماد #شهید_شهادت


فاطمه مغنیه: خبر شهادت بابا که رسید وقتی دید ما بی تاب شده ایم،گفت الحمدلله وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمیکند! همین یک جمله ما را  آنقدر خجالت داد  که آرام شدیم! خبرشهادت جهاد را هم که شنید همین طور. وقتی جهاد را دیدم؛مثل بابا جای زخم ها و کبودی و پارگیها بود! دیگر نمی توانستم تحمل کنم.مادر صورت جهاد را بوسید و گفت: ببین دشمن چه  بلایی سرجهادم آورده! البته هنوز به ارباً اربا نرسیده! (لایوم کیومک یا اباعبدالله) باز خجالت آنها آرام مان کرد!!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۷ ، ۰۰:۳۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس











۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۷ ، ۰۱:۰۲
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی ع










شهید احمد کاظمی: ما تا رسیدیم اینجا از ما یک تشت بزرگ برای امام حسین (ع) گریه گرفتند.
حاج حسین یکتا جانباز و راوی جبهه و جنگ:
روزی که حاج احمدی کاظمی شهید میشود سردار باقر زاده ایشان را در خواب میبینند و و به او میگوید چه خبر؟ و ایشان میگوید ما تا رسیدیم اینجا یک تشت بزرگ برای امام حسین (ع) گریه از ما گرفتند و بعد ما را بالا بردند.

آقای اکرمی میگفت: یک ساعتی از شبهای جمعه مربوط به دیدار شهدا و امام حسین ع است ؛ پرسیدند در این دیدار چه میگذرد؟
گفتند: اول آقا سید روح الله (امام خمینی) صحبت میکنند بعد آقا اباعبدالله رو به شهدا میکنند و میگویند خاطره رزم تان را بگویید ؛ بعد خاطره گویی؛ بچه ها رو میکنند به اباعبدالله میگویند ؛ آقا میشه شما خاطره روز عاشورا برای ما بگویید؟ بعد اباعبدالله پرده ها را کنار میزنند و یک روز شهادت علی اکبر میبینند ؛ یک روز شهادت علی اصغر میبینند ... و ...
بساط شهدا ؛ بساط ابا عبدالله هست ...

دانلود فیلم مربوطه:
http://www.aparat.com/v/1Gh7X
شهید_احمد_کاظمی #حاج_احمد #شهید_کاظمی #خاطره_گویی #شهدا #جبهه #جنگ #شهادت #اباعبدالله #امام_حسین_ع #روز_عاشورا #تاسوعا #صحنه_شهادت #حضرت_علی_اکبر #علی_اصغر #تشت_گریه #امام_حسین #روح_الله_خمینی #گریه #لحظه_شهادت #یکتا #حاج_حسین_یکتا
http://www.afsaran.ir/link/1119984
http://mehrdadz.blog.ir/post/214
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/121572456
http://hadinet.ir/view/post:8321456
http://sangariha.com/view/post:6796663/1445561041/


۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۷ ، ۰۳:۲۳
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






کتاب «فرنگیس» شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال 1341 است. در سال 1359 پس از حمله عراق محل تولد فرنگیس، مردم به دره‌های اطراف فرار می‌کنند. فرنگیس که در آن زمان 18 سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز می‌گردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته می‌شوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد.


مهناز فتاحی نویسنده رمان «فرنگیس» در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس پیرامون دیدار شب گذشته خود در جمع شاعران با رهبر انقلاب گفت: شب گذشته فرصتی فراهم شد تا در کنار شاعران به دیدار رهبر انقلاب رفته و افطار را مهمان ایشان باشیم.

وی در ادامه با بیان اینکه پس از اتمام نماز خدمت رهبر انقلاب رسیدم و رمان «فرنگیس» را خدمت معظم له تقدیم کردم، اضافه کرد: رهبر انقلاب در مواجهه با این کتاب به سرعت فرمودند: این همان بانویی است که تندیس‌شان در شهر نصب شده است؟ که من توضیح دادم: بله.

فتاحی بیان کرد: رهبر انقلاب فرمودند: شما ایشان(فرنگیس حیدرپور) را می‌شناسید؟ که خدمت ایشان عرض کردم اول نمیشناختم اما پس از فرمایشات شما و هنگامی که قصد تالیف کتاب را کردم سه سال با ایشان بودم و آشنا شدم.

این نویسنده با بیان اینکه رهبر انقلاب رمان فرنگیس را ندیده بودند و تازه آن را تورق کردند گفت: اما با مطرح شدن نام فرنگیس به سرعت به برخی موارد اشاره فرمودند.


به گزارش فارس کتاب «فرنگیس» خاطرات فرنگیس حیدرپور از مقاومت‌اش در مقابل حمله دشمن در دوران دفاع مقدس که به قلم مهناز فتاحی به نگارش در آمد و توسط انتشارت سوره مهر عرضه شده است.


خاطرات فرنگیس به دست رهبر انقلاب رسید/ آقا فرمودند «فرنگیس حیدرپور» را می‌شناسید؟
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950401000072


روایت دختری که در جنگ با تبر سرباز عراقی را کشت/ من، فرنگیس 18 سال داشتم
http://www.entekhab.ir/fa/news/367207



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۷ ، ۰۱:۱۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس







گاف وحشتناک آمدنیوز درباره حادثه تروریستی روز گذشته اهواز + عکس


ر حالی که حجت الاسلام و المسلمین محمد افچنگی رئیس عقیدتی سیاسی منطقه پدافند هوایی جنوب غرب کشور، در نخستین دقایق آغاز حمله تروریست‌ها  در روز گذشته توسط گروهک تروریستی در اهواز، به شهادت رسیده بود، آمدنیوز با انتشار پیامی دروغین و بی پایه و اساس، سعی در خراب کردن وجهه روحانیت داشت و از مخفی شدن وی در این حمله خبر داده بود.

رسانه معاند و دروغ پراکن آمد نیوز با انتشار خبری در خصوص حجت الاسلام و المسلمین حجت الاسلام محمد افچنگی، بار دیگر سعی در فضا سازی به نفع خود داشت که اینبار نیز خورشید حقیقت پشت ابر نماند و به رسوایی مزدوران این رسانه دروغ پرداز منجر شد.

لازم به ذکر است در حمله روز گذشته سی و یکم شهریور ماه تروریست‌ها به مردم و نیروهای نظامی در شهرستان اهواز 24 تن به شهادت رسیدند و همچنین 69 نفر نیز در این حمله مجروح شدند.


https://webgardi.yjc.ir/fa/news/226734





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۷ ، ۰۱:۰۳
مهرداد بچه مثبت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۷ ، ۰۲:۱۹
مهرداد بچه مثبت
به نام خدای مهدی عج





بخشی کلیدی از زیارت عاشورا که هر ملتی و هر زمان باید توجه کند ...

بار ها و بار ها زیارت عاشورا خوانده ایم و شنیده ایم ...

در جمع زیارت عاشورا خوان ها هم بوده ایم ولی خدایی چقدر به این قسمت از لعن دقت کرده ایم ؟؟؟

چقدر توجه کرده ایم هر بار در این قسمت چه کسانی را مورد لعن و نفرین ابدی خود قرار میدهیم ؟؟؟

به راستی چه کسانی را ؟؟؟

کسانی که حتی فقط اسب هاو افسار ها و لعن ها را آماده کردند برای جنگ ؟؟؟

به راستی هر شخصی که در نتیجه عمل او سبب تحقق حادثه عظیم و اندوه بار عاشورا شده مستحق لعن و نفرین است چرا که در نهایت هر ذره از اعمال باعث این رویداد عظیم شده است ...

راستی امروز روز چه کسانی **خون به دل امام زمان **خود میکنند ؟؟؟

چه کسانی ؟؟؟

آیا آنها هم مستحق لعن و نفرین ابدی هستند ...؟؟؟**

خدایا اگر هدایت میشوند و متوجه مسیر اشتباه خود میشوند ؛ هر چه سریعتر هدایتشان فرما و اگر خیر هر چه سریعتر با آمدن گل عالم ؛ امام مهدی عج ؛ نیست و نابودشان بفرما

آمین یا رب العالمین

و خدا لعنت کند مردمی را که اسبها را زین کردند و دهنه زدند و به راه افتادند برای پیکار با تو

وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ



http://www.afsaran.ir/link/1140042
http://mehrdadz.blog.ir/post/239
http://hadinet.ir/view/post:8322950
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/121910187





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۵۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس







دانلود با کیفیت بالا
http://sangariha.com/getfile/tmpid:1sndnzf1nd/avini_aashora.jpg

زمانه عجیبی است!

برخی مردمان امام گذشته را عاشقند ، نه امام حاضر را...

میدانی چرا؟

امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند

اما امام حاضر را باید فرمان برند!

و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند...

#شهید_آوینی #سید_مرتضی #سید_شهیدان_اهل_قلم #برخی_مردمان #امام_گذشته #تفسیر #فرمان_برند #عاشقند #امام_حاضر #کوفیان #عاشورا #رقم
#زمانه_عجیبی_است #عکس_آوینی

http://www.afsaran.ir/link/1115696
http://mehrdadz.blog.ir/post/198
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/121507500
http://sangariha.com/view/post:6794927/1445120025/
http://hadinet.ir/view/post:8321190



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۵۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







شهید آوینی: کربلا ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آن گاه روانه ی دیار قدس شویم.

امام خمینی: راه قدس از کربلا میگذرد.

شهید سید مرتضی آوینی:
کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر.
ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آن گاه
روانه ی دیار قدس شویم.

منبع:
کتاب گنجینه ی آسمانی / ص 19

دانلود صوت کربلا داریم میاییم+ شهید آوینی
http://yon.ir/quds

اللهم عجل لولیک الفرج

بازنشر:
http://www.afsaran.ir/Link/1193178
http://mehrdadz.blog.ir/post/286
http://hadinet.ir/view/post:8327078
#شهید_مرتضی_آوینی #سید_مرتضی #شهید_آوینی #کربلا #قدس #بیت_المقدس #ظهور_امام_زمان #منجی #ایران #اسرائیل #عراق #جهاد #پیاده_روی_اربعین #صوت_کربلا_کربلا_ما_داریم_میاییم #کربل_ما_را_نیز_در_خیل_کربلاییان_بپذیر.
#ما_می_آییم_تا_بر_خاک_تو_بوسه_زنیم_و_آن_گاه
#روانه_ی_دیار_قدس_شویم.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۷ ، ۰۳:۳۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس





https://www.aparat.com/v/8irzp



سردار قاسمی:

مردان بزرگ روز و نوع شهادت شان را خودشان انتخاب میکنند ؛ تو خیلی از وصیت نامه ها شاید دیده باشید ...

شهید محسن حاجی بابا روز قبل شهادت رو به دوستش حسین میگوید ؛ اینجور شهادت که یک تیر به آدم بخوره ؛ آدم کشته بشه ؛ من بهش میگم شهادت سوسولی ...شهادت سوسولی فایده نداره ...

بچه تهران محله پیروزی , مثل خودمون صحبت میکنه ...

حسین به او میگوید خوب چه فرقی میکنه ؛ اینم شهادت است دیگر ...

بعد او میگوید ؛ میدانی آخه به این حال بری پیش آقا ابوالفضل (گریه سردار) من یک تیر خوردم فایده ندارد...

حسین گفت خوب حالا یعنی چی...

محسن حاجی بابا گفت: یعنی یک جوری آدم شهید بشود که هزار تکه بشود آدم رو خواستند آن دنیا به حضرت ابوالفضل معرفی کنند خودت یک تیکه بدنت دستت باشه بگویی آقا من اینم ...

به روز نکشید ؛ زیر منطقه ازگله بمو یک گلوله آمد صاف روی سقف ماشین ؛ محسن حاجی بابا به همراه 2نفر دیگر از فرماندهان محور  (شوندی و بیابانی)به شهادت میرسند ؛ ...

شدت حادثه طوری بوده که پیکر شهید هزار تکه میشود ...

جنازه را جمع کرده به تهران میفرستند برای تدفین ...

مدتی بعد که باقیمانده ماشین را میآورند به محل قرارگاه فرماندهی ایشان ؛ یک تکه دست از پیکر شهید را در آن پیدا میکنند ؛در ادامه  از پدر شهید اجازه میخواهند که ان را در همان منطقه جنگی تدفن کنند.

و اینطور میشود ایشان در دو نقطه سنگ یادبود دارد ...

تهران و منطقه سر پل ذهاب در کرمانشاه ...

دانلود صوت مربوطه سردار:
http://www.afsaran.ir/media/download/1086960

مطلب مرتبط:
وصیت نامه و شرح حال شهید محسن حاجی بابا
http://tehranpress.com/fa/news-details/4818/

بازنشر:
http://www.afsaran.ir/Link/995331
http://mehrdadz.blog.ir/post/63
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/119626293
http://hadinet.ir/view/post:8306489
http://sangariha.com/view/post:6742827/1436008763/
http://razesorkh.com/view/post:5201154

#شهید_محسن_حاجی_بابا
#سخنرانی_سردار_سعید_قاسمی
#تکه_تکه_شدن_شهید_شهادت_خاطرات_شهدا
#منطقه_عملیاتی_کرمانشاه_غرب_سرپل_ذهاب_بازی_دراز
#وصیت_نامه_شهید_تدفین_دست_پیکر_شهید_سر_پل_ذهاب
#بازی_دراز_استان_کرمانشاه




وصیت نامه و شرح حال شهید محسن حاجی بابا

http://tehranpress.com/fa/news-details/4818/


http://sangariha.com/getfile/tmpid:xkedibt3if/M%20haji%20baba_qasemi.mp3

پدر شهید:

http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/giB-8c_4AHnBqYNTf5ER37WljJN5XCDmSs6BpbFv8Uf-yhnDfwQ-Xw


سردار در کنار مزار:

http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/image/CdjESVSg4jQ6zMrNFMJ8JtGHmbnDsBAO-sBu835lxNDfLyCrwPLCnw



سردار قاسمی:
شهید محسن حاجی بابا روز قبل شهادت رو به دوستش حسین میگوید ؛ اینجور شهادت که یک تیر به آدم بخوره ؛ آدم کشته بشه ؛ من بهش میگم شهادت سوسولی
حسین به او میگوید خوب چه فرقی میکنه؟ اینم شهادت است دیگر!
محسن: میدانی آخه به این حال بری پیش آقا ابوالفضل من یک تیر خوردم فایده ندارد...
حسین: خوب حالا یعنی چی؟
محسن: یعنی یک جوری آدم شهید بشود که هزار تکه بشه آدم رو خواستند به حضرت ابوالفضل معرفی کنند خودت یک تیکه بدنت دستت باشه بگویی آقا من اینم ...
به روز نکشید ؛ یک گلوله آمد صاف روی سقف ماشین محسن حاجی بابا و پیکر شهید هزار تکه میشود!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۰۲:۵۴
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس







شهید سید مرتضی آوینی:

در عصر جاهلیت، عدالت مفهوم ازیادرفته‌ای است. اهل دنیا را خواب مستی در ربوده است و دزد و شحنه نیز دست در دست هم دارند. آیا چشمی بیدار نمانده است؟ همه چیز در کف نمرود و نمرودیان است. آنها مهلت یافته‌اند تا جهان را میان خویش قسمت کنند و شحنه و قاضی را نیز خود بر گزینند. حکومت ظاهر در کف نمرود است، اما کعبه‌ی عشق را ابراهیم بنا کرده است. ای ابراهیمیان، فریب ظاهر را نخورید! گلستان عدالت در باطن آتشی است که نمرود بر افروخته است.

https://old.aviny.com/Multimedia/aviny/index_05.aspx?&mode=print

http://dl.aviny.com/multimedia/aviny/rf5/halabche-dar-atash-01.mp3



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۷ ، ۰۱:۱۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس







«سلام پسرم،‌ چند کلمه‌ای می‌خواستم با تو حرف بزنم. ببخشید بابا جان که در سن کودکی رهایت کردم و رفتم. اگر ما نمی‌رفتیم به حرم حضرت زینب(س) جسارت می‌شد. یا خدای ناکرده همان خرابه‌های شام برای حضرت رقیه(س) دوباره اتفاق می‌افتاد.

علی جان من خیلی دلم می‌خواهد در این راه روسفید و شهید شوم. خیلی دلم می‌خواهد که یک بار قبل از ظهور امام زمان(عج) و یک بار بعد از ظهور ایشان شهید شوم. پیش خودم می‌گویم این زرنگی است. دو بار برای اسلام شهید شدی. ان‌شاالله که بتوانم به این آرزو برسم، اما باز هم راضی هستم به رضای خدا. اگر به آرزویم رسیدم و شهید شدم که شکر خدا. اگر هم به آرزویم نرسیدم و لایق نبودم، حتماً صلاح خدا چیز دیگری است.

علی جان جامعه هر روز سخت‌تر می‌شود. گناه هر روز پیشرفت می‌کند. پاک بودن در این جامعه خیلی سخت‌تر از زمان قبل است. هر چه به ظهور امام زمان(عج) نزدیک می‌شویم، گناه و خطا بیشتر و شیطان قوی‌تر می‌شود. تو باید خیلی مراقب خودت باشی. نه تنها مراقب خودت که مراقب مادرت و اطرافیانت هم باشی.

اسمت را گذاشتم علی که مولا،‌ پیشوا و الگویت امیرالمومنین(ع) شود. همیشه از ایشان الگو بگیری. علی‌وار زندگی کنی که یکی از سربازان امام زمان(عج) شوی. از همین الان روی خودت کار کن. روی درس خواندن، شغل، زندگی و راه و روشی که می‌خواهی انتخاب کنی. در انتخاب دوستانت و آینده‌‌ای که برای خودت در نظر داری. خیلی مراقب خودت باش علی آقا.

همیشه به یادت هستم. همیشه بالای سرت هستم. اگر شهید شدم همیشه پا به پای تو در زندگی دنبالت می‌آیم. نمی‌گذارم کمبود پدر را احساس کنی. اگر هم که شهید نشدم که می‌آیم و خودم با تو هستم تا بزرگ شوی. این چند جمله را گفتم که اگر یک روزی چشم و گوشت تازه باز شد و خواستی صدای بابایت را بشنوی،‌ این صوت را داشته باشی. بدان خیلی دوستت دارم. هم تو و هم مادرت را. مواظب خودتان باشید.

بعضی وقت‌ها دل کندن از یکسری چیزهای خوب باعث می‌شود که یکسری چیزهای بهتر به دست آید. من از تو و مادرت دل کندم تا بتوانم نوکری حضرت زینب(س) را به دست بیاورم. آرزو دارم خدا در این سفر به من نگاه کند. خیلی دوست‌تان دارم. مراقب خودتان باشید و سعی کنید طوری زندگی کنید که خدا عاشق‌تان شود.

https://www.farsnews.com/news/13960521000641/

http://iqna.ir/fa/news/3647136/





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۷ ، ۰۲:۰۴
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس






رهبر انقلاب: ما روی مسئله‌ شهدای هفتم تیر انصافاً کم‌کاری کردیم.باید سیاست های خبیث دشمنان که پشت این حادثه است را معرفی کنیم.

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=30084

راز سرقت کیف شهید دیالمه در جریان انفجار 7تیر دفتر حزب نخست وزیری
منبع: سایت تبیان
tabyin.ir/node/3421
http://yon.ir/14011



حضور شهید دیالمه در جلسه حزب جهت مخالفت با وزارت موسوی
از اولین دفعه ای که در زمان رئیس جمهوری بنی صدر و نخست وزیری شهید رجایی، بحث وزیرشدن موسوی مطرح شد، مخالفت شهید دیالمه نیز آغاز شد. چرا که شهید دیالمه همانگونه که در مورد بنی صدر اسناد و مدارک گوناگونی جمع آوری نموده بود، در مورد میرحسین موسوی نیز چنین کرده بود. این اسناد در سفری که شهید رجایی به اتفاق دکتر غفوری فرد به مشهد داشتند، توسط شهید دیالمه به ایشان ارائه شده بود. اما شهید رجایی که بر کنترل فعالیت های وزرایش تأکید داشت، این امید را به منذران می داد که اجازه عبور از خطوط قرمز را به وزرا نخواهم داد و جریان نفاق که به این مطلب یقین داشت چند ماه بعد با به شهادت رساندن شهید رجایی، سعی کرد تا این سد را از پیش رو بردارد.
اما شهید دیالمه که به دلیل شناخت و ذکاوتش همه ی این ترورها را پیش بینی می کرد، همچنان نگران بود. حتی چند جلسه پیش از انفجار هفتم تیر، شهید دیالمه در حزب جمهوری به شخصی مظنون می شود که پس از تفحّص، کارت عضویت در دفتر هماهنگی بنی صدر را در جیب او می یابند. حتی شهید بهشتی به دلیل عدم رعایت مسائل امنیتی به کلاهی اعتراض می کند. شهید دیالمه نیز با ابراز تأسف از اینکه در حزب جمهوری اسلامی جهت طرح مباحث، امنیّت لازم حاکم نیست، به برخی از دوستان خویش که اکنون در قید حیاتند، عدم حضور خود در جلسات بعدی حزب را اعلام می کند.
پس از مدتی، از آن جا که تا 14 تیر و جلسه رأی اعتماد موسوی یک هفته بیشتر باقی نمانده بود، به تأیید دوستان صمیمی و خانواده ی شهید دیالمه، ایشان در جلسه هفتم تیر شرکت می کند تا با ارائه ی اسناد، عدم کفایت موسوی را به شهید بهشتی اثبات نماید. امّا انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی این موضوع را ممکن نمی کند.

اسناد داخل کیف شهید دیالمه کجاست؟
امّا نکته ی مهم دیگری که قابل طرح و پیگیری است، آن است که اسناد مهمّی که آن شب در کیف شهید دیالمه بود، چه شد؟ بر اساس شهادت جانبازان این فاجعه به خصوص مرحوم فردوسی پور(ماهنامه پاسدار اسلام، تیرماه1362، ش19، ص55)، شهید دیالمه در صندلی های انتهایی سالن نشسته و حتی در زیر آوار نیز تا مدتّی زنده بوده است. عکس به جا مانده از پیکر آن شهید نیز این مسئله را تأیید می نماید که آتش انفجار به ایشان صدمه ای نرسانده و آثار سوختگی در پیکر ایشان نیز دیده نمی شود. لذا به یقین کیف حاوی اسناد نسوخته است. بلکه به شهادت خانواده ی شهید دیالمه، کیف سالم ایشان به دست خانواده ی وی می رسد. اما تنها محتوای باقی مانده در کیف، قرآن کوچکی بوده که شهید دیالمه همواره همراه داشتند! در راستای تحقیق در مورد چگونگی خالی شدن کیف و ربودن اسناد، تنها یک سرنخ وجود دارد که باید در این زمینه توضیح دهد.

هادی غفاری؛ تنها سرنخ گم شدن اسناد
بر اساس مصاحبه ای که در سال 61 با شاهدان عینی انجام پذیرفته، هادی غفاری (که آن شب در یک مسجد جنوب شهر سخنرانی داشته) آن شب حدود نیم ساعت بعد از حادثه در محل انفجار (دفتر حزب در سرچشمه) حاضر شده و اسناد و مدارک محرمانه ای که در آن جا از شهدا و مجروحین به جای مانده بود، جمع آوری و محافظت می نمود. (مجله سروش، ش150، 5/4/1361)
یکی دیگر از شاهدان حادثه در مصاحبه ای که با نویسنده انجام داد، بیان داشت که هادی غفاری کیف ها را به اتاقی در ساختمان دیگری از حزب می برد و در کمدی می گذاشت و درب آن را قفل می کرد.
جالبتر آن که در فیلمی که از لحظات آواربرداری موجود است، هادی غفاری با در دست داشتن کیفی که از زیر آوار به دست آمده، دیده می شود که خود شاهد دیگری بر جمع آوری کیف ها توسط وی است.
آیا بهتر نیست هادی غفاری ابتدا درباره ی اینگونه ابهامات که در کارنامه اش به وفور یافت می شود توضیح دهد، سپس بزرگان را دعوت به مناظره کند؟

در هر حال، با توجه به آنکه خود کیف شهید دیالمه به صورت سالم به خانواده آن شهید عزیز، پس داده شده و محتویات مهم آن راجع به موسوی مفقود شده بوده، اینها نشان می دهد که کیف تا لحظه پس داده شدن به خانواده، در دست نیروهای به ظاهر انقلابی بوده و توسط ضد انقلاب به سرقت نرفته بوده است (چرا که توسط به ظاهر انقلابیون به خانواده آن شهید پس داده شده) و این نشان از یک سند ربایی آشکار و عامدانه دارد که با قرار دادن آن در کنار ماجرای ربوده شدن اسناد شهید آیت درباره میرحسین، می شود به وجود یک شبکه نفوذی که جهت حفظ مهره هایش بسیار فعال بوده پی برد؛ شبکه ای که تبعاً از می توانسته از وجود برخی شخصیت های جنجالی و غیرمتعادل چون هادی غفاری نیز سود ببرد.
شاید اسناد شهید دیالمه علیه موسوی نیز در کنار اسلحه هایی جاسازی شده باشد که هادی غفاری برای روز مبادا پنهان نموده بود!

کشف سلاح های مختلف توسط هادی غفاری در اغتشاشات 88

http://kayhan.ir/fa/news/97838

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۷ ، ۰۲:۵۶
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس




اسباب‌کشی مریم سرخور از حرمسرای رجوی به حرمسرای فیصل
یکی از نویسندگان و کارشناسان برجسته عراقی اسراری از رابطه بین «ترکی فیصل» رئیس سابق استخبارات عربستان سعودی و «مریم رجوی» سرکرده گروهک تروریستی منافقین را فاش کرد و گفت ترکی فیصل و مریم رجوی ازدواج کرده‌اند.
«ماجد زهیر شنتاف» درباره علت ظهور یکباره شاهزاده سعودی (ترکی فیصل) در کنفرانس گروهک منافقین گفت: شاهزاده امیر سعودی قریب دو سال و نیم است که با رجوی رابطه نزدیک دارد و این رابطه، اخیراً منجر به ازدواج آنها شده است.
به گزارش سایت صوت العراق ماجد زهیر اضافه کرد اعلام خبر مرگ «مسعود رجوی» همسر سابق مریم رجوی در این کنفرانس توسط ترکی فیصل شگفتی همه اعضای گروهک حاضر در کنفرانس را برانگیخت، اما پیشدستی ترکی فیصل عملاً به گمانه‌زنی‌ها خاتمه داد وعملاً شاهزاده سعودی با اعلام مرگ مسعود رجوی، نقش خود در این گروهک را نشان داد.
کارشناس عراقی افزود اصل رابطه بین رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان با مریم رجوی به چهار سال قبل برمی‌گردد؛ وقتی که ترکی فیصل با رجوی در شهر «زوریخ» سوئیس آشنا شد. این همان کنفرانسی است که فیصل از رابطه راهبردی بین عربستان سعودی و رژیم اشغالگر اسرائیل پرده برداشت. ماجد زهیر افزود: بعد از زوریخ، دیدارها بین فیصل و مریم رجوی بیشتر شد تا جایی که مریم رجوی به مدت 10 روز با ترکی فیصل در کشتی سیاحتی شخصی این امیر سعودی به سر برد تا اینکه کشتی آنها در بندر خانواده سلطنتی عربستان در فرانسه پهلو گرفت.
به نوشته این کارشناس عراقی، همراهی 10 روزه مریم و ترکی با اعتراض شدید در داخل گروهک منافقین همراه شد و حتی چند تن از اعضای برجسته این گروهک با مریم رجوی جدال لفظی شدیدی پیدا کردند و متعاقب این جدال لفظی بود که دونفر از اعضای معترض از گروهک رانده شدند و یک نفر دیگر فعالیتش به حال تعلیق درآمد.
این نویسنده عراقی در ادامه به سخنان «حمید خوش‌باوری» یکی از افرادی که با مریم رجوی جدال لفظی داشته و به خاطر آن از گروهک نفاق کنار گذاشته شد- استناد کرده است. خوش‌باوری گفته جای تأسف است که سازمان به دست یک امیر سعودی سالخورده و زنی که شیفته شهوت و پول است، چنین سرنوشتی پیدا کند، زنی که 20 سال پیش از شوهرش طلاق گرفت و بدون مراعات هیچ فاصله‌ای، بعد از سه روز با مسعود رجوی ازدواج کرد.
نویسنده عراقی در ادامه می‌افزاید تمامی هزینه‌های کنفرانس پاریس را سفارت عربستان در فرانسه تأمین کرده و حتی بلیط‌های حضور تمامی اعضا را از خارج فرانسه، ریاض پرداخت کرده است.
یادآور می‌شود مسعود رجوی سرکرده منافقین برای فریب بنی‌صدر، با دختر وی ازدواج کرد اما پس از آن که بنی‌صدر از قدرت افتاد دختر وی را طلاق داد و ابریشمچی را وادار کرد همسرش مریم قجر عضدانلو را طلاق اجباری داده و به رئیس سازمان واگذار کند. چند سال بعد اما رجوی به همین بسنده نکرد و رسماً به تشکیل حرمسرایی متشکل از چند ده عضو سازمان اقدام کرد، حال آن که قبلاً با دستور «انقلاب ایدئولوژیک» خواستار جدایی همسران در سازمان از یکدیگر شده بود.
http://yon.ir/14009
http://kayhan.ir/fa/news/79991
http://khabaravaran.ir/?p=5987


در کشور 17 هزار شهید ترور وجود دارد

http://defapress.ir/fa/news/227451


17هزار شهید ترور در کشور با حمایت آمریکا از منافقین
http://basijnews.ir/fa/news/8879767/


مریم رجوی که 20سال پیش از شوهرش(ابریشمچی) طلاق گرفت و بدون مراعات زمان ،بعد از 3روز با مسعود رجوی ازدواج کرد! اخیرا در کنفرانس پاریس اعلام شد که مسعود رجوی فوت کرده!! مدتی پیش نیز یک خبرنگار از همراهی 10روزه مریم رجوی و ترکی فیصل در کشتی تفریحی پرده برداشت که با اعتراض شدید داخل گروهک منافقین همراه شده، همچنین اعلام شد این رابطه از چند سال قبل نیز ادامه داشته و احتمالا منتج به ازدواج آنها شده!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۷ ، ۰۲:۵۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)







بازخوانی فاجعه هفتم تیر+ زندگینامه شهدا

http://isna.ir/fa/news/92040603168/


پیام امام خامنه ای درمورد کم کاری برای شهدا ... و خصوص شهدای 7 تیر

ایشان در ادامه با اظهار تأسف از ضعف و کم‌کاری در معرفی شهدا و از جمله معرفی‌نشدن ظرفیت بزرگ شهدای هفتم تیر به‌عنوان مظهر عظمت و استقامت ملت ایران، خاطرنشان کردند: جوانان در جناح فرهنگیِ مؤمن، انقلابی، مردمی و خودجوش باید با زبان تصویر و با استفاده از ابزارهای جدید، چهره‌نگاری هنرمندانه‌ای از این شخصیت‌های بسیار برجسته انجام دهند.

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=30084

راز سرقت کیف شهید دیالمه در جریان انفجار 7تیر دفتر حزب نخست وزیری
منبع: سایت تبیان
tabyin.ir/node/3421
.
.

رهبر انقلاب: ما روی مسئله‌ شهدای هفتم تیر انصافاً کم‌کاری کردیم.باید سیاست های خبیث دشمنان که پشت این حادثه است را معرفی کنیم

رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده شهدای 7تیر 94/4/6:

ما روی مسئله‌ی شهدایمان انصافاً کم‌کاری کردیم. این حادثه‌ی شهدای هفتم تیر ظرفیّت عجیبی دارد برای معرّفی شدن؛ هم معرّفی شدن این چهره‌هایی که آماج این جنایت قرار گرفتند؛ هم معرّفی ملّت ایران که چگونه در یک چنین حادثه‌ی تکان‌دهنده‌ای خودش را نگه میدارد، حفظ میکند و نه فقط از میدان در نمیرود بلکه روحیّه‌ی مضاعف پیدا میکند؛ هم معرّفی دشمنان که چه موجودات پست و چه سیاستهای خبیثی پشت سرِ این حوادث قرار دارد، دستهای جنایتکار اینها را [معرّفی میکند]. این ظرفیّت در ماجرای هفتم تیر و ماجراهای دیگر - که البتّه عمده‌اش ماجرای هفتم تیر است - وجود دارد. ما کم‌کاری داشتیم؛ اینها را معرّفی نکردیم. خیلی کار میشد کرد و باید کرد؛ دستگاه‌های مسئول و همه‌ی ما دچار کم‌کاری هستیم. و به نظر میرسد که این کار را هم بایستی سپرد به جناح فرهنگیِ مؤمنِ انقلابیِ مردمیِ خودجوش؛ این جوانهایی که می‌بینید در اطراف کشور به‌طور خودجوش کارهایی انجام میدهند - کارهای فرهنگی انجام میدهند، کارهای هنری انجام میدهند، حقایقی را احیاء میکنند، استعدادهایی را بُروز میدهند، از استعدادهای بالفعلی استفاده میکنند - این کار را هم آنها باید بکنند. با زبان هنر، با زبان تصویر، با استفاده‌ی از ابزارهای جدید باید بتوانند این حادثه را، این شخصیّت‌ها را [معرّفی کنند]

 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30099

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۷ ، ۰۱:۵۳
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







تحمل جانوران موزی هور از جنگیدن با بعثی ها دشوارتر بود
سردار عبدالفتاح اهوازیان از فرماندهان 8 سال دفاع مقدس و همرزم شهید علی هاشمی:
شب ها چندین هزار پشه و مالاریا بر ما هجوم می آورند و به ناچار مجبور بودیم به خود گازوئیل بمالیم تا نزدیک ما نشوند؛ مارهایی در هور بود که سم نداشتند اما الکتریسیته تولید می کردند و اگر دست به آب می زدیم برق ما را می گرفت.
وی ادامه داد: موش های بزرگی بودند که شبانه انگشت پا و دست بچه ها را می جویدند و می خوردند؛ لاک پشت های گوشتخواری بودند که اگر کسی داخل آب می شد گاز می گرفتند؛ آنقدر مشکلات فراوان بود که دیگر کسی از روبرو شدن با عراقی ها نمی ترسید.
همرزم شهید هاشمی خاطرنشان کرد: در کل کشور ایران تنها محسن رضایی، علی هاشمی و احمد غلام پور فرمانده قرارگاه کربلا از وجود قرارگاه سری نصرت خبر داشتند؛ بعد از 8 ماه که موفقیت هایی کسب شد امام خمینی(ره) را نیز در جریان قرار دادند.
اهوازیان با اشاره به این که نیروهای قرارگاه نصرت با تسلط به زبان عربی و استفاده از لباس های محلی بارها در عمق خاک دشمن رفت و آمد داشتند، گفت: بچه ها آنقدر به نجف و کربلا رفته و با مردم عراقی ها ارتباط گرفته بودند و بذر بیداری اسلامی را از همان سال ها در دل عراق کاشتند؛ شهدای ما با لباس افسران عراقی، وارد سپاه سوم عراق شدند و از نقشه های عملیات آنها عکس می گرفتند و می آورند.
همرزم شهید هاشمی، ابراز داشت: به عنوان رزمنده در کنار بچه ها می خوابید و حتی برخی نیروهای تحت امرش او را نمی شناختند؛ همسرش نیز پس از شهادتش فهمید که او یکی از فرماندهان بزرگ جنگ بوده است؛ ما چرا از اینها یاد نمی گیریم اما عماد مغنیه ها از این بزرگوارن الگو می گیرند و در لبنان آن حماسه ها را می آفرینند.

نحوه شهادت علی هاشمی
این فرمانده دوران جنگ در توضیح نحوه شهادت علی هاشمی، گفت: روزهای آخر جنگ در تاریخ 4/4/1364 دشمن در منطقه بمب شیمیایی زد و گاز سیانور را روی سر بچه های ریختند به همین دلیل به علی هاشمی دستور عقب نشینی دادند اما او چون نیروهایش در آب بودند گفت من آخر از همه باز می گردم؛ در آن شرایط برخی زخمی می شدند و در آب هور می افتادند و حیوانات زنده زنده آنها را می خوردند.
 
اهوازیان افزود: تنها 13 نفر در قرارگاه بودیم که با هلی کوپتر به ما حمله کردند، علی هاشمی به بچه ها گفت فرار کنند؛ منافقان از داخل هلی کوپتر با زبان فارسی فریاد می زدند که راه فرار ندارید و تسلیم شوید؛ علی هاشمی حدود یک کیلومتر روی نی های تیز و بُرنده، دوید، یک گروه کماندو را برای گرفتن او در منطقه پیاده کردند.
 
وی ادامه داد: در آخرین لحظه گرد و غباری آن محدوده را فرا گرفت و ما دیگر علی هاشمی را ندیدم؛ 22 سال از او اسمی نمی بردیم چراکه تصور می کردیم اسیر شده و ممکن است دشمن به هویت او پی ببرد؛ به فرزندان او هم گفته بودند هیچ جا حرفی از پدر خود نزنند؛ پس از سال ها در اوج فتنه 88 پیکر شهید هاشمی و یارانش برای یاری ولایت فقیه به میهن بازگشت.
همرزم شهید هاشمی تصریح کرد: بعدها معلوم شد که عراقی ها با هلی کوپتر جلوی ماشین شهید هاشمی فرود آمده بودند و از او خواستند تسلیم شود؛ او در یک عملیات انتحاری با ماشین خود سرعت گرفت، به قلب هلی کوپتر زد و به شهادت رسید.
 
علی هاشمی با اقتدا به حضرت عباس و سیدالشهدا بی دست و بی سر به شهادت رسید
وی ابراز داشت: علی هاشمی گاهی کفش پارچه ای می پوشید که پایش تاول نزند وقتی پیکرش پیدا شد آثار آن بود؛ همانند حضرت عباس(ع) دست چپش قطع شده بود و همچون سیدالشهدا(ع) سر در بدن نداشت؛ هنوز مزارش سنگ قبر ندارد و خاکی است، بسیاری از مردم به کنار مزار او می آیند و حاجت می گیرند.
 
فرمانده سال های دفاع مقدس به عظمت جایگاه شهدا اشاره کرد و گفت: امسال 14 بودایی به راهیان نور آمدند آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند که با ما نماز جماعت خواندند؛ از ایتالیا، آرژانتین، چین و بسیاری از کشورهای دیگر به بازدید این مناطق می آیند و با شهدا ارتباط برقرار می کنند.
http://yon.ir/14006
 http://www.rasanews.ir/print/259273


سردار اهوازیان (همرزم شهید علی هاشمی):
شبها در منطقه هور برای نجات از پشه ها به خود گازوئیل می مالیدیم؛ مارهایی بود که سم نداشتند اما الکتریسیته تولید می کردند و اگر دست به آب می زدیم برق ما را میگرفت. موشهای بزرگی بودند که شبانه انگشت پا و دست بچه ها را میخوردند؛ لاک پشت های عجیب و گوشتخواری وجود داشت. برای اینکه در داخل آب کمین کنیم و عراقی ها متوجه نشوند مشکلات زیادی داشتیم.در عملیات ها اگر رزمنده ای زخمی میشد و در آب هور می افتادند و حیوانات زنده زنده آنها را میخوردند!!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۷ ، ۰۱:۱۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





پیام شهدایی که از همه چیزشان گذشتند: مبادا امام را تنها بگذارید!
پشتیبان ولایت فقیه باشید.

عکس شهدا را میبینیم...
عکس شهدا عمل میکنیم!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۷ ، ۰۱:۵۱
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






نیایش شهید دکتر مصطفی چمران قبل از شهادت:
من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد ورنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، وارزش هر انسانی به اندازه درد ورنجی است که در این راه تحمل کرده است ، ومی بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا ورنج ودرد شده اند ، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد ورنج جوش خورده است حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است ، وزینب کبری را ببینید که با درد ورنج انس گرفته است .
درد دل آدمی را بیدار میکند ، روح را صفا می دهد ، غرور وخود خواهی را نابود می کند .نخوت وفراموشی را از بین می برد ، انسان را متوجه وجود خود می کند .
انسان گاهگاهی خود را فراموش می کند ، فراموش می کند که بدن دارد، بدنی ضعیف وناتوان که، در مقابل عالم وزمان کوچک وناچیز وآسیب پذیر است ، فراموش می کند که همیشگی نیست ، وچند صباحی بیشتر نمی پاید ، فراموش می کند که جسم مادی او نمی تواند با روح او هم پرواز شود ، لذا این انسان احساس ابدیت ومطلقیت وغرور وقدرت می کند، سرمست پیروزی واوج آمال و آرزوهای دور ودراز خود ، بی خبر از حقیقت تلخ وواقعیتهای عینی وجود ، به پیش می تازد واز هیچ ظلم وستم رو گزدان نمی شود .
منبع:
http://www.aviny.com/occasion/enghelab_jang/chamran/88/niayesh/ghablazshahadat.aspx

#شهید_مصطفی #چمران #شهادت #دکتر_چمران #دفاع_مقدس #عکس_نوشته #دکتر #شهادت #شهدا #درد_رنج #خداوند #پاداش #اجر #امام_حسین_ع #لحظه_شهادت #فیلم_چ #خاطرات_شهدا #وصیت_نامه #قبل_شهادت

بازنشر:
http://www.afsaran.ir/link/1317401
http://mehrdadz.blog.ir/post/659
http://sangariha.com/view/post:6882135/1474920926






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۷ ، ۲۳:۱۲
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







حاج حسین یکتا در مراسم شهید مدافع حرم محمد رضا علیزاده :
حضرت آقا گفت اسرائیل تو 25 سال دیگه نیستی که ببینی که ایران کجاست و آقا نگفت که 25 سال دیگه چند ساله که نیستی ، شاید 22 ساله نیستی!

دانلود صوت:
http://nmedia.afs-cdn.ir/v1/audio/eFLSFunScbkc-o1I0cQ-17m3fDy4oaMlrWuBr6XSFTtx6xLR_okOjg/s/w100/yekta_modafe_haram_94.9.26.mp3
http://yon.ir/modafea

#شهید_محمد_رضا_علیزاده #شهید_مدافع_حرم #محمد_رضا #علیزاده #جنگ_در_سوریه #حوادث_شام
#سخنرانی #حاج_حسین_یکتا #دانلود_صوت #دانلود_سخنرانی #آذر_94  #ینگه_امام #ساوجبلاغ #هشتگرد
#اسرائیل #نابودی #رهبر_معظم #25_سال #نگفت_چند_سال #نکته_سخن_رهبر #پرچم_اسرائیل #سخنرانی_یکتا
عکس مراسم
http://mehrdadz.blog.ir/post/275

بازنشر:
http://www.afsaran.ir/Link/1199788
http://mehrdadz.blog.ir/post/364
http://hadinet.ir/view/post:8327607










۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۱
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






سردار سعید قاسمی: از مرتضی آوینی پرسیدم؛ سید چجوری این کلمات را به هم چفت میکنی؟ و چجوری اینا اینطوری میشوند؟  سید گـفت: من خودم هم دقـیقا نمی دانم ولی رمـزش اینه اگر میخوای اینجوری بشی وضو بگیر دو رکعت نماز بخون هنوز این آب وضو خشک نشده و هنوز سرت رو برنگرداندی همون جا
با همین نیت شروع کن بنویس بهت میدهند..! سردار قاسمی: همیشه نریشن ها (متن گفتار فیلم) مچاله و چروک بود چون همیـشه ساعت 2 یا 3 شب ؛ پای نوشتن آنها ، گریـه میـکرد!
علاوه براین، میز کار مرتضی همیشه می بایست روبه قبله بود!


منبع:

صوت سخنرانی سردار سعید قاسمی در سالروز شهادت سید مرتضی آوینی

http://rasekhoon.net/media/show/692959




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۷ ، ۰۲:۴۹
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







همه ی شهید آوینی اینجاست.

 او با آنکه دلداده آیت الله خامنه ای بود ، به دوستانش در دیدار با ایشان میگوید نامی از ایشان به عنوان نویسنده و گوینده مستند روایت فتح نبرند!


سال ۶۵ از دفتر ریاست جمهوری وقت (حضرت آیت الله خامنه‌ای) با عوامل برنامه‌ی روایت فتح تماس گرفته و پیغام می‌دهند که آقای رییس جمهور تمایل دارند دیداری با بچه‌های گروه روایت فتح داشته باشند.

مهدی همایونفر از جمله افرادی بود که در آن روز و دیدار همراه تیم روایت فتح حضور داشت

«روایت فتح» تیتراژی نداشت و اصلاً معلوم نبود توسط چه کسی و کجا ساخته شده است. فقط نوشته‌ی «روایت فتح» می‌آمد. این موضوع به روحیه‌ی آوینی برمی‌گشت که می‌گفت باید در گمنامی کارمان را بکنیم و به وظیفه‌ی الهی‌مان عمل کنیم. می‌گفت چطور از آن بسیجی که به عملیات می‌رود نمی‌پرسند که هستی و از کجا آمده‌ای؟ ما هم باید مثل او باشیم. کاری که برای خدا انجام بگیرد، اجر و قربش بیشتر است.

به همین دلیل، تیتراژی نداشتیم که از آن طریق کسی بفهمد چه کسی این برنامه را می‌سازد. همه‌ی این‌ها باعث شد که آن تماس را جدی نگیریم. در کمتر از یک ماه از تماس اول، دوباره تماس گرفتند که رئیس‌جمهور شخصاً می‌خواهند با شما ملاقات کنند. باز هم ما باورمان نمی‌شد. گفتیم ما اصلاً درخواست ملاقات نداده بودیم که رئیس‌جمهور پذیرفته باشند. دوباره مسئول دفتر ایشان تکرار کرد که خود ایشان شخصاً می‌خواهند با شما دیدار کنند. بالأخره به آقا، که آن زمان در کسوت ریاست‌جمهوری بودند، ارادت قلبی داشتیم. همگی مبهوت بودیم و به ‌هر حال به ساختمان ریاست‌جمهوری رفتیم.

اگر از حال‌وهوای شهید آوینی پیش از دیدار با آقا چیزی به یاد دارید، بیان کنید.

یادم می‌آید مرتضی به من، که آن موقع مسئول گروه بودم، گفت لطف کنید در این دیدار نگویید چه کسی متن می‌نویسد و می‌خواند. به من گفت اگر نظر من را می‌خواهی، نگو چه کسی چه کاری انجام می‌دهد و اگر آقا سؤالی داشتند، جواب بده.

چه نکاتی را آقا در آن دیدار بیان کردند و محور صحبت‌هایشان چه بود؟

موقعی که خدمت آقا رفتیم، از روی کنجکاوی از مسئول دفترشان پرسیدیم آقای رئیس‌جمهور چه کاری داشتند که لطف کردند و ما را دعوت کردند؟ ایشان پاسخ دادند آقای رئیس‌جمهور گفته‌اند «من دوست دارم با بچه‌های روایت فتح دیداری داشته باشیم و این بچه‌ها را ببینم.» در آن جلسه ایشان خیلی از ما قدردانی کردند. از عجایبی که ایشان در آن جلسه فرمودند و در خاطرم مانده است و سال‌ها آوینی از آن یاد می‌کرد این بود که گفتند: «شب‌های جمعه که جلسه‌ی سران سه قوه است، به اعضای جلسه می‌گویم که چون روایت فتح رأس ساعت ۹:۳۰ شروع می‌شود، یا جلسه را زودتر برگزار کنیم که با روایت فتح تداخل نداشته باشد یا بگذارید که من زودتر از جلسه خارج شوم.»

من این را دقیقاً به یاد دارم. خیلی برای ما عجیب بود که رئیس‌جمهور مملکت این‌قدر به برنامه علاقه‌مند است که دوست دارد به هر صورت به برنامه برسد و برنامه را ببیند، وگرنه ما خبری از جنگ نمی‌دادیم که ایشان ندانند. اصلاً برنامه‌ی ما خبری نبود و آقا به نوع نگاه برنامه توجه داشتند.

 

نکته‌ی دومی که از آن جلسه به یاد دارم این بود که آقا گفتند این قلم و صدایی که پخش می‌شود خیلی زیباست. متن‌ها را چه کسی می‌نویسد؟ از آنجایی که مرتضی خیلی تأکید داشت بر اینکه از باب اخلاص نگوییم این‌ها کار کیست، به ایشان گفتم: آقا اگر بخواهید من بچه‌ها را به شما معرفی می‌کنم، ولی صاحب صدا و نویسنده می‌خواهند معرفی نشوند. آقا هم اصراری نکردند.


در حین جلسه، شهید آوینی صحبت یا سؤالی کردند؟ در صحبت‌هایی که بعد از جلسه داشتید، چه صحبت یا اتفاقی توجه شهید آوینی را به خود جلب کرده بود؟

در آن جلسه، شهید آوینی برای همان گمنامی که خدمت‌تان گفتم، در ردیف دوم نشست و صحبتی نکرد.


http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=29383


http://bayanbox.ir/info/499643481565661173/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8

http://bayanbox.ir/info/499643481565661173/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8

http://bayanbox.ir/view/499643481565661173/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8.jpg

http://bayanbox.ir/info/499643481565661173/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۷:۵۲
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







بشارت سردار فدوی در ارتباط چهل سالگی انقلاب و ظهور

سردار فدوی: ۴۰ سالگی انقلاب در فرهنگ ما و در سوره اسراء روز خاصی هست!



دانلود:
hw19.asset.aparat.com/aparat-video/0e6f0230e07638db3f25f427e9f4a90410314024-360p__95048.mp4







۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۰۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)


 



شهید سید مرتضی آوینی:
دو تا از بچه‌های گروه فیلمبرداری زخم بر می‌دارند و این زخم‌ها نشانه‌ی این است که تو هم در جهاد فی سبیل الله شرکت داشته‌ای. و وای بر آن‌کس که در صحرای محشر سر از خاک بر دارد و نشانه‌ای از معرکه‌ی جهاد در بدن نداشته باشد!
 منبع:
 http://www.aviny.com/multimedia/aviny/index_01.aspx

دانلود صوت مربوطه:
http://www.afsaran.ir/media/download/990611

باز نشر:
http://www.afsaran.ir/Link/920449
http://mehrdadz.blogfa.com/post/839
http://hadinet.ir/view/post:8295611
http://sangariha.com/view/post:6706749/1430265072/
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/117939254

#شهید_سید_مرتضی_آوینی_سید_شهیدان_اهل_قلم
#دو_تا_از_بچه_های_گروه_فیلمبرداری_
#زخم_بر_می_دارند_و_این_زخم_ها
#نشانه_ی_این_است_که_تو_هم_در_
#جهاد_فی_سبیل_الله_شرکت_داشته_ای
#و_وای_بر_آن_کس_که_در_صحرای_محشر_
#سر_از_خاک_بر_دارد_و_نشانه‌ای_
#از_معرکه_ی_جهاد_در_بدن_نداشته_باشد!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۷ ، ۰۱:۲۰
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج




سردار سعیدقاسمی: ماجرای رفتن به فکه را خود شهید گیر داد ؛من به او گفتم بریم بازی دراز ؛ بریم جا های دیگر که بحث پیروزی زیادی داره ؛گفتم آقا سید فکه شکست خورده عملیات ؛ خیلی ها تو کانال ها ماندند... نمیشه از توش چیزی در آورد!! گفت: چی میگید شما ! بیایید برویم آنجا ،من باید یک کربلا از آنجا دربیاورم!
...

نکته: شـهید ابـراهیـم هـادی در جریان یک عملیات در منطقه فـکه و
کانال کمیل چند روز زمین گیر شده و نفربه نفر تشنه لب شهید شدند!!

به نقل از سخنرانی سردار حاج سعید قاسمی در یادواره شهید آوینی:

شرح کامل لحظه شهادت شهیدان آوینی و یزدان پرست از زبان سعید قاسمی

http://rasekhoon.net/media/show/692959


عصر همان روز یعی روز پنج‌شنبه 19 فروردین رفتیم در کانالهای عراق. کانالهای معروفی که به بچه‌های گردان کمیل سال 61 در آنجا محاصره بودند. شب را در اردوگاه و قرارگاه متعلق به ارتش عراق ماندیم.
http://www.aviny.com/details.aspx?id=19








۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۳۶
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







هدیه‌ پدر بشار اسد به محسن رضایی چه بود؟

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/443846

پدر بشار، در زمان جنگ ایران و عراق، از کدام کشور طرفداری کرد؟
http://www.khabaronline.ir/detail/488063/World/diplomacy


#علت_حمایت #ایران #سوریه #بشاراسد #بشار_اسد #حافظ_اسد #حکومت #جنگ_تحمیلی #عراق #حمله #صدام #موشک #اهدایی #محسن_رضایی #مالیوتکا #مسیر_یاب #سردار #سلیمانی #حاج_قاسم #هدیه  #مستشار

http://www.afsaran.ir/Link/1329805
http://mehrdadz.blog.ir/post/710
http://sangariha.com/view/post:6892029/1480111847/
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۰۶
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





بخشی از سخنرانی سردار قاسمی در یادواره شهید آوینی و شهید یزدانپرست:

بیستم فروردین سالروز شهادت دوشهید میباشد ، شهید آوینی و شهید سعید یزدانپرست ، شهید یزدان پرست باید یک ویژگی هایی داشته باشه که با شهید آوینی شهید شد.

یزدانپرست ، دانشجوی معماری و شهر سازی دانشگاه علم و صنعت که اونم ورقی هست برای خودش که بین اون همه آدم و رفیق آقا سید ، سعید یزدان پرست باید، با این پر بزنه!
برای پرواز حداقل دوتا بال میخواد، هر کسی، هم سطح سید نیست ، یک کسی باید با اون بره  که همون مدل، تو همون قد و قواره شاید یک سطح  پایین تر باشه ، یعنی همون مدل فکر کردن ؛ همون مدل جبهه رفتن ، همون مدل اخلاص ،
مثلا چراغ قرمز میخوای رد بشی ،گفتم  آقا سعید ماشین رد نمیشه ، رد بشیم ،
گفت: نه خلاف قانون ، خلاف شرعه ، گفتم: ما تا کی صبر کنیم چراغ قرمز، سبز بشه ! ول کن من اگه بخوام با تو اینطوری بیام شیش روز باید تو راه باشیم ، مسیر دانشگاه رو !
دیوونه نیست این آدم مثلا؟ ، که حواست به چراغ قرمز باشه حواست به همه چی باشه!!

اینا که همه شهید میشن باید یک ویژگی هایی داشته باشن

رفتیم تو سالن  ژوژمان یک دانشجویی ، معمولا دیدید تو معماری هر کسی کار نهایی رو میاره ، پروژه نهایی رو میاره یک نمره ای میگیره و یک شیرینی ای میده، رفتیم یک اتفاق همینجوری افتاد ، فکر میکنم پروژه یک دختر خانمی بود ، که اتفاقا توی دانشگاه مقید به مسائل ما نبود و خانواده اش هم مال این حرف ها نبودند ، ولی ما بچه ها مثل گرسنه ها و مثل خوره ها نگاه میکردیم ، معمولا آدمای مایه تیله دار کیک های سنگینی می آوردند ،داشتند نمره رو میدادند و تبریک میگفتند، ما هم که همیشه دقیقه آخر می آمدیم ، ریختیم سر کیک  رو شست تیکه کردیم ،دیدم سعید وایستاده کنار ، آخه ما بچه حزب الهی ها همیشه با هم بودیم ، بهش گفتم تو یک جایی اگر شیطنت باشه ، می آمدی پای کار ، چرا اینجا رو نیومدی؟ من رو کشید کنار؛ گفت: تو که اینها رو میشناسی ، اینا مالشون مشخص نیست! ، بحث قرطی بودن دختره نبود ، اصلا اینها مال این حرف ها نیستند ،این کیک خوردن نداره!  ،یکی مثل من خورد و شیش لیوان آب هم روش ،ولی اون... بعد که این آدم  این رو  به من گفت ، من با خودم گفتم یک زهر ماری شد و گفتم عجب این آدم حواسش به لقمه اش هم هست ، همون چیزی تو اسلام بهش سفارش شده ،که آقا حواست به لقمه ات باشه!

همین میشه ویژگی کسانی که شهید میشن!

یعنی همه اینها رو با هم جمع کنی میشه یک قصه دیگه ، یعنی اونجا نباید خلاف قانون کنی

، یک جا نباید دل کسی رو بشکنی ، اینجا نباید بخوری ؛ همه اینها رو که رعایت کنی ، معلومه میان سروقت آدم ، میگن داداش تو مال اینجا نیستی ، اینجا بدرد تو نمیخوره ، بیا بریم ، بعدم که این صحنه انفجار رخ داد ،و مین والمری منفجر شد و 1400 ساچمه پخش شد تو سر و صورتش اصلا داد نمیزنه فریاد نمیکنه ، باید هم بره ، اصلا آماده رفتن هست دیگه...

سعید یزدانپرست که بود؟

http://shahidyazdanparast.ir/?page_id=29


برای اولین بار: شرح کامل لحظه شهادت شهیدان آوینی و یزدان پرست از زبان سعید قاسمی

http://rasekhoon.net/media/show/692959




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۷ ، ۰۱:۲۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





اگر مدافعان حرم نبودند ، شاید این صحنه برای هر ایرانی اتفاق می افتاد!

چطوری ایرانی! چجوری ایرانی؟

اگر بلد نیستیم به مدافعان حرم احترام بگذاریم و رعایت حال خانواده هایشان را بکنیم ، طعنه و توهین به آنها نکنیم!!!





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۰۳:۱۶
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج




شهید ! ای کاش می شد تا تو را در مأمن گمنامی ات رها کنیم و بگذریم، که تو این چنین می خواستی. اما ای عزیز! اجر تو در کتمان کردن است و اجر ما در افشا کردن، تا تاریخ در افق وجود تو قله های بلند تکامل انسانی را ببیند.


http://old.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/Matnefilm/part_5/Sheikhan.aspx
http://dl.aviny.com/multimedia/aviny/rf5/sheykhan-02.mp3



مردان حق اهل شهرت نیستند و از دوربین می‌گریزند و اگر هم بپذیرند، دشوار سفره‌ی دل خود را در برابر چشمان نامحرم دوربین می‌گشایند. سینه‌ی آنان تماشاگه رازهای نهفته‌ی خداست و اگر سخن بگویند، نه از رودخانه‌ی «زاب» کویر می‌نالند، نه از ارتفاعات پربهمن هوار، نه از خستگی صدها کیلومتر راهپیمایی و نه از زندگی مداوم در هجرت؛ نه از برف و نه از باران. اما دنیاگرایی اهل دنیا باری است گران که کمرشان را خم می‌کند و پشتشان را می‌شکند. کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها؟

http://dl.aviny.com/multimedia/aviny/rf5/dar-rahe-bazgasht-03.mp3



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۷ ، ۰۰:۴۰
مهرداد بچه مثبت
به نام خدای مهدی عج





شهید سید مرتضی آوینی:

بهاران، از کجاست که روح روییدن و سبز شدن ناگاه در تن خاک مرده پدید می آید؟ و از کجاست که روح شکفتن ناگاه از تنِ چوب خشک چندین برگ های سبز و شکوفه های سفید و آبی و زرد و سرخ برمی آورد؟...
بهاران رازدار رستاخیز پس از مرگ است.

عکس از: استاد جمشید فردا

‎شهید #آوینی #سید_مرتضی #سید_شهیدان_اهل_قلم #بهار #وصف #رستاخیز #رجعت #اسلام #دین #تنه #درخت #شکوفه #برگ #سیزی #جمشید_فردا #استاد #عکس #نوشته #قیامت #بهشت #جهنم #فلسفه

http://www.afsaran.ir/link/1355731
http://mehrdadz.blog.ir/post/871
http://wisgoon.com/pin/18785598/
http://sangariha.com/view/post:6910437
https://hammihan.com/post/14511199

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۷ ، ۰۱:۱۲
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج




رهبر انقلاب در دیدار شرکت‌کنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان

امام بزرگوار ما در یک حادثهی مهم جنگی - که خیلی از شماها آن وقت شاید متولد هم نشده بودید - در قضیهی یکی از عملیات که پیروزیای به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامی دادند. در آن پیام این نکته وجود داشت که فتحالفتوح انقلاب اسلامی، تربیت این جوانهاست. همه توقع داشتند که امام بگوید این پیروزیای که شما به دست آوردید، فتحالفتوح است؛ از آن پیروزی ستایش کند؛ امام نه، از رزمندگان تشکر کردند. اما گفتند فتحالفتوح انقلاب ما تربیت این جوانهاست؛ که در آن شرائط دشواری که همهی دنیا در مقابل ما با چهرهی دژم و سلاحِ آمادهی شلیک ایستاده بودند، اینها توانستند یک چنین پیروزی بزرگی را به دست آورند؛ عملیات طریقالقدس بود. من همین را تکرار میکنم: فتحالفتوح انقلاب اسلامی اینهاست. پیشرفت واقعی این است که جوانهای ما، نخبگان ما نسبت به آینده احساس مسئولیت کنند؛ برای خودشان دیدگاه تعریف کنند؛ برای کشور آیندهای را تصویر کنند و مجسم کنند و احساس کنند و این احساس را اظهار کنند؛ که آمادهاند برای رسیدن به این آینده، تلاش کنند. این چیزی است که امروز وجود دارد؛ این را باید تقویت کرد، این را باید پیش برد.

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21044



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۱۰
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






ماجرای اذان شهید ابراهیم هادی و تسلیم شدن 18 عراقی + صوت اذان شهید هادی

20 آذر سال 60 برای آزادسازی 70کیومتر از منطقه علمیاتی گیلان غرب عملیات شد ؛ رزمندگان اسلام تقریبا همه مناطق را آزاد کرده بودند ...
عراق تلفات سنگینی داده بود ...
یکی از تپه ها که اتفاقا موقعیت مهمی داشت هنوز مقاومت میکرد ؛ بچه تلاش کردند آنرا هم آزاد کنند.
در تاریکی صبح روز بعد به سمت تپه حرکت کردیم ؛ نیروهای زیادی از عراق روی تپه مستقر بودند.با فرماندهان ارتش صحبت کردیم و هر طرحی دادیم به نتیجه نرسید...
ناگهان ابراهیم هادی به سمت تپه عراقی ها حرکت کرد و بعد روی تخته سنگی رو به قبله ایستاد.
و با صدای بلند شروع به اذان گفتن کرد ؛ هر چه داد زدیم که بیا عقب الان تو را میزنند ... فایده نداشت ...
تقریبا اواخر اذان ابراهیم بود که صدای تیر اندازی عراقی ها قطع شده بود ...
ولی همان موقع یک گلوله شلیک و به گردن ابراهیم اصابت کرد ...
خون زیادی از ابراهیم میرفت. به کمک امدادگر زخم ابراهیم بسته شد ...
در ادامه یکی از بچه ها آمد و گفت یک سری از عراقی ها آمده ؛ دستشان را بالا گرفته و دارند تسلیم میشوند ...
فورا گفتم مسلح بیاستید شاید حقه ای باشد ؛
18 عراقی به همراه یک افسر خودشان را تسلیم کردند...
به کمک مترجم از افسر عراقی پرسیدم چقدر نیرو روی تپه هستند؟ گفت هیچی... ما آمدیم و خودمان را تسلیم کردیم بقیه نیروها را هم فرستادم عقب؛ الان تپه خالیه ...
با تعجب پرسیدم چرا؟
گفت: چون نمیخواستند تسلیم شوند ... گفتم یعنی چی؟ افسر عراقی با بغض و اشک در پاسخ گفت: اًین موذن؟
بعد گفت: به ما گفته بودن شما مجوس و اتش پرست هستید ... به ما گفتند ما برای اسلام با ایرانی ها میجنگیم.ما وقتی میدیدم فرماندهانمان مشروب میخورند و اهل نماز نیستند در جنگ با شما دچار تردید شدیم.
امروز وقتی صدای اذان رزمنده شما را شنیدم تمام بدنم لرزید ... وقتی که نام امیرالمومنین را آورد با خودم گفتم: تو با برادرانت میجنگی؟ نکند مثل ماجرای کربلا ...
گریه امانش نداد.بعد گفت: به نیروهایم گفتم من میخواهم تسلیم شوم هر کس میخواهد با من بیاید.اینها با من آمدند؛ بقیه که نیامدند برگشتند عقب...
آن سربازی هم که به موذن شلیک کرد را هم آورده ام اگر دستور بدهید او را میکشم. حالا بگویید او زنده است یا ...؟ گیج شده بودم ... گفتم زنده است ...رفتیم پیش ابراهیم که داخل سنگر بستری بود ...تمام هجده اسیر آمدند و دست ابراهیم را بوسیدند و رفتند نفر آخر به پای ابراهیم افتاده بود و گریه میکرد و میگفت من را ببخش من شلیک کردم ... بغض گلوی من را هم گرفته بود...

از آن ماجرا پنج سال میگذشت ؛ زمستان سال 65 بود و ما در گیر عملیات کربلا5 در شلمچه بودیم ...
کار هماهنگی لشکر با من بود. برای توجیه بچه های لشکر بدر که همگی از بچه های عرب زبان و عراقی های مخالف صدام بود به مقرشان رفتم.
پس از صحبت با فرماندهان؛ یکی از بچه های لشکر بدر جلو آمده و گفت شما در گیلان غرب نبودید؟
گفتم بله... گفت: مطلع الفجر یادتان هست؟ ارتفاعات انار تپه آخر؟
گفتم: خوب؟ گفت هجده عراقی که اسیر شدند یادتان هست؟ گفتم بله ؛ شما؟
با خوشحالی گفت: من یکی از آنها هستم ...
با تعجب گفتم :اینجا چه میکنی؟
گفت همه ما هجده نفر در این گردان هستیم با ضمانت آیت الله حکیم آزاد شده و قرار شده بیاییم با بعثی ها بجنگیم.
گفتم فرمانده تان کجاست: گفت: در همین گردان مسئولیت دارد ؛ گفتم: اسم گردان و نام خودتان را روی این کاغذ بنویس بعد از عملیات مفصل میبنمتان...
همینطور که نامها را مینوشت پرسید: نام موذن شما چه بود؟ یکبار دیگر میخواهیم او را ببینیم ...
بغض گلویم را گرفت؛ گفتم انشا الله توی بهشت همدیگر را میبینید...
خیلی حالش گرفته شد ...عملیات شروع شد ...و نبرد ادامه یافت ...
.. اواخر اسفند 65 بود که عملیات به پایان رسید...
رفتم پیش بچه های لشکر بدر ...از یکی از مسئولین ان سراغ 18 عراقی را با نام هایی که داشتم گرفتم.گفت این گردان منحل شده ؛ در عملیات آنها جلو پاتک سنگین عراقی ها را گرفتند تلفات سنگینی هم گرفتند ولی عقب نشینی نکردند.
کاغذ نام انها را به او دادم. چند دقیقه بعد گفت: همه اینها شهید شده اند ...
ماتم برد ...دیگر حرفی نداشتم...
با خود فکر میکردم ابراهیم با یک اذان چه کرد ... یک تپه آزاد شد یک عملیات پیروز شد ... همجده نفر از قعر جهنم به بهشت رفتند ...
منبع: کتاب سلام بر ابراهیم صفحه 133 تا 139

صوت شهید:
http://sangariha.com/getfile/tmpid:7i5w2mej3v/Azan-Ebrahim-Hadi.mp3
http://sangariha.com/getfile/pid:public_6745661/Madahi-Ebrahim-Hadi.mp3
http://sangariha.com/i/tmp/1436439926333128_orig.jpg

باز نشر:
http://www.afsaran.ir/link/1000137
http://mehrdadz.blog.ir/post/72
http://hadinet.ir/view/post:8307093
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/119740127
http://razesorkh.com/view/post:5204724
http://sangariha.com/view/post:6745658/1436440140/
#شهید_ابراهیم_هادی
#ماجرای_اذان_گفتن_شهید
#اسیر_شدن_18_عراقی_با_صدای_اذان
#تولید_محتوا_افسران_جنگ_نرم
#مهرداد_بچه_مثبت
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم

http://www.ebrahimhadi.com/clip/azan%20ebrahim.mp3

http://aghigh.ir/files/fa/news/1392/7/3/21062_467.mp3


http://aghigh.ir/fa/news/13342/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۶ ، ۰۴:۳۰
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





ان شاالله این مسیری که محمد حسین رفت پر رهرو باشه

خون شهید زاینده است ...

محمد حسین تو خونه دست میگذاشت رو سینه اش و برا حضرت آقا و میگفت جانم فدای آقا

بچم رو دیدید به چه صورت در آمده بود ، بچم صورتش سوراخ سوراخ شده بود ؛
من بعضی وقت ها که سر سجاده زیارت عاشورا میخواندم به امام حسین میگفتم من دوست داشتم کاش در عاشورا بودم و مانند آن کسی که جلو تیر ها می ایستاد باشم ، تا هر تیری می آمد با سر و صورت آنها را میگرفتم ، گفتم  محمد حسین جان من ادعا کردم ولی تو اقدام کردی !
بچه من با صورتش تمام تیر ها رو گرفته بود ،
یه عمر من روضه اربا اربا رو شنیده بودم ولی امروز به چشم دیدم پسر من هم اربا اربا شده بود. اینها هر کدوم با هر چی که داشتند هر توانی داشتند محمد حسین رو زده بودند!

محمد حسین خودشو خرج کرد ؛ ما هم خودمونو خرج آقا مون میکنیم چه ارزشی داره جون ناقابلمون در مقابل آقامون ؛ محمد حسین های دیگه هم هستند خالصانه خودشونو خرج خواهند کرد برای آقا شون

وقتی دستم رو بردم بالا ، دستم آغشته به خون محمد حسین بود گفتم یا امام حسین هر وقت دستم را بالا بردم خالی بود ولی امروز با خون صورت پسرم که در دستمه میگم یا حسین ، من هیچ نبودم امروز پسرم به من عزت داد تا با خون پسرم بگویم یا حسین ، خیلی ازش ممنونم ، قربان قدم هایت که در این مسیر گام برداشتی ؛ الحمد الله که شهید ولایت شدی

پسر 22 ساله ام میگفت خدا کنه تا لحظه آخر این اعتقادامت مون رو تثبیت کنیم و حفظ کنیم بریم
امروز که جنازه اش را دیدم گفتم قربانت برم هر چی رو هم که نگفتی ثابت کردی.
با همه سوراخ سوراخ های صورتش من همان زیبایی و نور را در چهره اش میدیدم.

میگن با ماشین از روش رد شدن ؛ اگر نعل تازه زدن برای پسر فاطمه ، با ماشین از رو پسر من رد شدن ، رفتن و باز برگشتن از روش رد شدن!

این بی مروت ها نگفتن این پسر جوونه مادر داره ، مادرش میخواد ببینتش ، با چه رو و وضعیتی بینتش!

اقایان مسئول
پسر من تو سوریه سوراخ یوراخ نشده
پسر من تو شهرستان سوراخ یوراخ نشده
پسر من تو حاشیه تهران سوراخ سوراخ نشده
پسر من تو قلب تهران ، خیابان پاسدارن سوراخ سوراخ شده

چرا نیرو نداشتیم؟
چرا؟ وقتی رهبرش، آقاش گفته آتش به اختیار...
پسر من اومد بهم گفت میدونی چه وقت آتش به اختیار رو میگن؟
گفتم بگو عزیزم ، زمانی که بین فرمانده و سرباز فاصله بیافته ، فرمانده آتش به اختیار میده
سرباز هر جا احساس دفاع از ولایت کرد باید بره

بچه من با دست خالی رفته که اینطور سوراخ سوراخ شده!
چرا نیروی انتظامی اجازه دخالت با سلاح نداشته؟
میگن مقام بالا دستور داده که اینطور عمل کنند ، من میخوام بدونم این مسئولی که این شرایط رو میدیده چرا اینطور دستور داده ،
بحث یک روز دو روز نیست ، مدتهاست که وضع اینطوری هست ...
اقایان مسئول شما کجا بودید؟
این مملکت آتش به اختیار فراوان داره ؛ آقای مسئول اگر نمیتوانید اینها را جمع کنید به ما زنان میگفتید خودمان می آمدیم جمعش میکردیم ...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۴۱
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







 شما جانبازان عزیز هم مثل شهدا هستید؛ شهید هم همین ضربه‌ای را که جانباز تحمل کرده است، او هم تحمل کرده؛ سرنوشت او پرواز و رفتن بود، سرنوشت این فعلا ماندن. شما، هم عضو شهیدی را با خود همراه دارید، و هم زنده‌اید و از تنعمات زندگی در حد زیادی برخوردار میشوید.عزیزان جانباز بدانند که مبارزه آنها ادامه دارد.

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7525

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۲۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






دل نوشته شهید آوینی خطاب به رهبر انقلاب:

عزیز ما ، ای وصی امام عشق ! آنان که معنای ولایت را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند.

اما شما خوب می دانید که سرچشمه این تسلیم و اطاعت و محبّت در کجاست.

خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.

ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما باز یافتیم.

لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان که وصی امام عشق هستید و نائب امام زمان.


https://old.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/MobashereSobh.aspx



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۵۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





آنها چه انسی با خاک گرفته‌اند! و خاک، مظهر فقر مخلوق در برابر غنای خالق است. معنای آنکه در نماز پیشانی بر خاک می‌گذاری همین است: تا با خاک انس نگیری، راهی به مراتب قرب نداری.

http://old.aviny.com/article/aviny/Chapters/Matnefilm/part_1/patak_chaharom.aspx




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۰۴
مهرداد بچه مثبت

بیه نام خدای مهدی عج



با اشاره به جریانات فتنه 88 به همرزمانش میگفت :
 برای من میدان انقلاب تهران،شلمچه یا دمشق فرقی ندارد،هر جا دفاع از انقلاب اسلامی هست ما هستیم




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۰۰
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





نامه شهید آوینی خطاب به حاتمی کیا در سال 71:

آقای حاتمی‌کیا، بگذار که با همین خطاب آغاز کنیم تا از نگاشتن باز نمانم. چرا که اگر بخواهم آنگونه بخوانمت که در دل به تو می‌اندیشم دیگر جز آنکه نامت را بر زبان بیاورم چیزی برای گفتن نمی‌ماند.
دوست من، می‌دانم که چه می‌کشی خوب می‌دانم اما تو که در دامنه آتشفشان منزل گرفته‌ای باید بدانی که چگونه می‌توان زیر فوران آتش زیست. ما را خداوند برای زیستنی چنین به زمین آورده است چرا که مرغ عشق ققنوس است که در آتش می‌زید نه آنکه رنگین کمان می‌پوشد و در بوستان‌های عافیت، شکر می‌خورد و شکرشکنی می‌کند. مگر سوخته دلی و سوخته جانی را جز از بازار آتش می‌توان خرید؟

تو میراث دار امیراسکندر یکه‌تاز هستی و من نمی دانم به تو چه بگویم جز اینکه همین طور بمان اگر چه می دانم
زیستنی چنین که تو داری چقدر دشوار است و عجب جراتی می‌خواهد

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900628001034





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۴۷
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





شهید مرتضی آوینی:

هیبت آنکه خواهد آمد و انتظار انسان را پایان خواهد داد از هم اکنون همه قلبها را فراگرفته است. انقلاب اسلامی فجری است که بامدادی در پی خواهد داشت. حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم ، ظهور انقلاب اسلامی – و بهتر بگویم ، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی(ره)- برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است و تا وضع موعود که انتظار اوست ، فاصله چندانی باقی نمانده است. تحولاتی که این روزها در کره زمین روی می دهد ، نوید عصر دیگری را می دهد که در آن ابولاهول( شیطانی که تحقق تاریخی یافته و حاکمیت خود را بر ترس و وحشت مردمان از قدرت خویش بنا کرده است) از اریکه قدرت به زیر خواهد افتاد و غرب از هم فروخواهد پاشیدو تمدنی دیگر نه از شرق و نه از غرب ، که از خاورمیانه برخواهد خواست. 

https://old.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/AghaziBarYek.aspx?&mode=print


شهید آوینی از ظهور میگوید...

چه روزگار شگفتی ! تاریخ آینده کره ارض ، بارور حوادثی بس شگفت است ، حوادثی که مجد و عظمت جهانگیر اسلام را در پی خواهد داشت و این همه را تنها کسی درمی یابد که منتظر است و بوی یار را از فاصله ای نه چندان دور می شنود و هر لحظه انتظار می کشد تا صدای «اناالمهدی» از جانب قبله بلند شود و او را به سوی خویش فرا خواند

هیبت آنکه خواهد آمد و انتظار انسان را پایان خواهد داد از هم اکنون همه قلبها را فراگرفته است. انقلاب اسلامی فجری است که بامدادی در پی خواهد داشت

شب حیات انسان با انقلاب اسلامی در فجر صادق خویش داخل شده است و شایسته است که اکنون منتظر صبح باشیم ، صبح دولت یار

در میان بیداردلان سراسر کره ارض ، هستند بسا دلدادگانی که این عهد تازه را دریافته اند و به خیل منتظران موعود پیوسته اند.

خلاف آنکه بسیاری می پندارند ، آخرین نبرد ما – به مثابه سپاه عدالت- نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است. که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است ، اگرچه این نیز ولو « هزارماه» باشد به یک « شب قدر» فرو خواهد ریخت و حق پرستان و مستضعفان وارث زمین خواهند شد. حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم ، ظهور انقلاب اسلامی – و بهتر بگویم ، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی(ره)- برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است و تا وضع موعود که انتظار اوست ، فاصله چندانی باقی نمانده است.

نتیجه نهایی را باید در سرنوشت موعود جهان جستجو کرد .ما مرده و شما زنده.خواهیم دید که بلاخره چه کسی پیروز خواهد  شد و چه کسی زمین را به ارث خواهد برد؟حق یا باطل،امام حسین علیه السلام یایزید،حزب الله یا صدام،حضرت امام و یا غرب و شرق،امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یا دجال.

ما به وعده های خدا یقین داریم که((ان الارض یرثها عبادی الصالحون))این ماییم که زمین را به ارث خواهیم برد.

 

برگرفته از نشریه یاران ناب

 


رایحه ظهور

امام خمینی (ره) پیامبر تازه ای نبود!با ظهور تاریخی حضرت امام آخرین دوران جاهلیت بشر شکسته شد و او به یکی از اعصار شکوفایی دینی پا گذاشت و اکنون ،بیش از هر زمان دیگری در طول این هزار و چند صد سال ،برای بر پایی حکومت جهانی عدلبه دست آخرین حجت آماده است

اینها سربازان امام زمان عجل ا تعالی فرجه هستند و موعود خویش را باز یافته‌اند. اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا به خونخواهی او آمده‌اند و همین پیمان است که آنان را در زیر علم صاحب‌الزمان گرد می‌آورد، چرا که علم امام زمان نیز علم خونخواهی سیدالشهداست. یا لثارات الحسین _ ای خونخواهان حسین‌(ع) _ گرد آیید.

امروز بعد از یازده قرن که از تولد آخرین حجت خدا در کره زمین می گذرد ، نشانه صدق وعده های قرآن و احادیث ظهور بیشتری یافته است. عصر جاهلیت ثانی تاریک ترین روزهای خود را نیز سپری کرده و این خود نشانه ای دیگر است . مگر نه اینکه فجر صادق هنگامی فرا می رسد که شب کامل شده است؟

در این سالهای نخستین قرن پانزدهم هجری قمری پیشگویی حضرت نبی اکرم(ص) به تحقق پیوست و قوم سلمان فارسی ، ایرانیان ، طلیعه دار نهضت آخرالزمانی اسلام، علم قیام انبیاء را بر دوش گرفتند و وجودشان شمسی تازه که در خلاصه ظلمانی جاهلیت ثانی تولد یافت.

رایحه ظهور موعود دل شیفتگان حق را بی تاب کرده و آنها را به صحنه حضور کشانده است.

اما مهدی جان! این قرن قرنی است که حق در کره زمین به حاکمیت خواهد رسید. آینده در انتظار توست.

تعبیر « دهکده جهانی» نشان می دهد که آخرالزمان عصر ظهور موعود ، فر رسیده است. چرا که آن تحول عظیم که بشر در انتظار آن است باید همه بشریت را شامل شود که خواهد شد. در این عصر جاهلیت ثانی که بشر در حیثیت کلی وجود خویش از آسمان معنوی هبوط خواهد کرد ، که کرده است . در این عصر است که بشر در حیثیت وجود خویش « توبه» خواهد کرد که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که ام القرای معنوی کره زمین است ، این عصر نیز آغاز شده است و می رود تا همه زمین و همه بشریت را فرا بگیرد.

فروپاشی کامل کمونیسم اگرچه دولت مستعجلی است برای دموکراسی غرب ، اما از میان سیاستمداران آمریکایی نیز هیچ کدام نیستند که این پیروزی را شیرین و بودن اضطراب یافته باشد. هیبت آنکه خواهد آمد و انتظار انسان را پایان خواهد داد از هم اکنون همه قلبها را فراگرفته است. انقلاب اسلامی فجری است که بامدادی در پی خواهد داشت.

خلاف آنکه بسیاری می پندارند ، آخرین نبرد ما – به مثابه سپاه عدالت- نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است. که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است ، اگرچه این نیز ولو « هزارماه» باشد به یک « شب قدر» فرو خواهد ریخت و حق پرستان و مستضعفان وارث زمین خواهند شد.

حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم ، ظهور انقلاب اسلامی – و بهتر بگویم ، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی(ره)- برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است و تا وضع موعود که انتظار اوست ، فاصله چندانی باقی نمانده است.

تحولاتی که این روزها در کره زمین روی می دهد ، نوید عصر دیگری را می دهد که در آن ابولاهول( شیطانی که تحقق تاریخی یافته و حاکمیت خود را بر ترس و وحشت مردمان از قدرت خویش بنا کرده است) از اریکه قدرت به زیر خواهد افتاد و غرب از هم فروخواهد پاشیدو تمدنی دیگر نه از شرق و نه از غرب ، که از خاورمیانه برخواهد خواست.

هیبت آنکه خواهد آمد و انتظار انسان را پایان خواهد داد از هم اکنون همه قلبها را فراگرفته است. انقلاب اسلامی فجری است که بامدادی در پی خواهد داشت

شب حیات انسان با انقلاب اسلامی در فجر صادق خویش داخل شده است و شایسته است که اکنون منتظر صبح باشیم ، صبح دولت یار

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۷
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج




ماجرای رویای یک مادر شهید که رهبر معظم انقلاب به دیدارشان رفته بودند.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری آیت الله محمدی گلپایگانی در مراسم تجلیل از مادران شهدا:
در یکی از دیدارهایی که با مقام معظم رهبری به دیدار یک خانواده شهید رفته بودند این خاطره‌ای که می‌خواهم برایتان تعریف کنم چند سال پیش رخ داده است.

وی گفت: به خیابان پیروزی رفته بودیم برای دیدار با خانواده ۲ شهید. رسم آقا این است که ایشان در این دیدارها پدر و مادر شهید را صدا می‌زنند تا در کنار ایشان بنشیند و اگر شهید فرزندی داشته باشد آقا او را در آغوش می‌کشد و از احوالشان می‌پرسد و اینکه شهید شما کجا و چگونه به شهادت رسیده است.

وی ادامه داد: در این دیدار آقا از مادر آن شهید پرسیدند آیا شما فرزندان خودتان را در عالم رویا هم دیده‌اید؟ این مادر گفت بله و داستان تکان دهنده‌ای را تعریف کرد و گفت بچه اولم در ارتش خدمت می‌کرد و در جنگ به شهادت رسید. بعد از اینکه او شهید شد برای تکریم ما، مرا به سفر حج فرستادند، من هم که از خدا خواسته بودم، پذیرفتم.

محمدی گلپایگانی افزود: ‌این مادر گفت در روزهای آخر و ساعات پایانی این سفر که می‌خواستیم برویم سوار ماشین شده و برای برگشت به فرودگاه برگردیم، من در حال خواندن نماز بودم که خانمی وارد اتاق ما شد به من گفت وقتی به تهران بروید پسر دوم شما هم شهید شده. بروید بُرد یمانی بخرید و با آب زمزم آن را بشویید و طواف دهید و برای فرزندتان ببرید. گفتم من دیگر پولی ندارم. ْآن خانم به سجاده‌ام اشاره کرد و گفت زیر سجاده شما پول هست. پول را بدون اینکه بپرسم او کیست، برداشتم کفن را خریدم طواف دادم و با آب زمزم شستم. وارد فرودگاه مهرآباد که شدم به من اطلاع دادند جنازه پسرم در معراج است. با تجلیل فراوان او را تشییع کردیم و به خاک سپردیم. پسرم در سپاه فعالیت می‌کرد. بعد از ۱۰ روز او را در خواب دیدم پرسیدم کجایی؟ گفت ما در آسمان چهارم با تعدادی دیگر خدمت عیسی مسیح هستیم و آماده‌ایم تا زمانی که حضرت ولی عصر(عج) ظهور کنند با حضرت مسیح(ع) به خدمت ایشان بیاییم.

رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت: این خانم سواد نداشت و شاید خیلی از باسوادها هم ندانند که یکی از یاران حضرت ولی عصر(عج)، مسیح(ع) است. این مادر گفت از پسرم پرسیدم برادرت را هم می‌بینی؟ جواب داد بله اما او جای دیگری است.

محمدی گلپایگانی در پایان این خاطره افزود: ما همه متحیر بودیم و می‌خواهم به مادران شهدا بگویم یقین داشته باشید فرزندانتان در این مراسم حضور دارند. شما چیزی از دست نداده‌آید و یک سرمایه‌گذاری پاک کرده‌اید برای روز مبادا.

http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930319001542

http://yon.ir/13990


شهدا #رجعت #ظهور #عیسی_مسیح #ظهور #امام_زمان #بشارت #منجی #ولیعصر #آخرالزمان #حضرت_مسیح #مسیحی #مسلمان #مادر_شهید #شهید #انقلاب_اسلامی



http://www.ammarname.ir/node/54752

http://www.afsaran.ir/Link/624061
http://mehrdadz.blogfa.com/post/526
http://sangariha.com/view/post:6410123
http://hadinet.ir/view/post:8186257
http://akstube.com/image/show/234723

#مادرشهید_گمنام_مادران_شهدا_مفقود_جاانباز
#رهبر_معظم_انقلاب_امام_ُسید_علی_خامنه_ای
#آیت_الله_محمد_محمدی_گلپایگانی_رئیس_دفتر_
#مقام_معظم_رهبری
#رویا_خاطره_خواب_دیدن


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۵۶
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج



امام خمینی خطاب به علما:

همه فکر خود هستید. مگر من و شما چند سال دیگر هستیم؟ مگر شماها چه قدر می‌خواهید عمر بکنید؟ مگر شما هر مقامی هم پیدا بکنید از مقام رضا خان و محمدرضاخان بیشتر می‌شود؟ عبرت بگیرید! عبرت بگیرید از این حوادث تاریخ. تاریخ معلم انسان است.
تعلیم بگیرید از این حوادثی که در دنیا واقع می‌شود. شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران (۱) هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید. مثل این سربازهایی که در مرزها کشته می‌شوند بمیرید. این وصیتنامه‌هایی که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. این جوانهای ما که علیل شدند الآن هم وقتی می‌آیند از من می‌خواهند که دعا کنم که اینها شهید بشوند؛ پایش را از دست داده، عصا زیر بغلش هست، لکن گریه می‌کند و می‌خواهد که دعا کنیم که شهید بشود. از اینها یک قدری تعلم پیدا کنید.

http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=14&page=491



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۲۰
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج



از میان کشورهای این سوی کره زمین، ژاپن تنها کشوری است که توانسته در تقدیر تاریخی دنیای جدید شریک شود و به توسعه تکنولوژی که تنها نشانه این امر است دست یابد و حتی در رقابت با آمریکا تا آنجا پیش رود که بتواند خود را همچون طلایه دار تاریخ فردا ببیند و مظهر تمدن شرق، که تاریخ فردا تاریخ تمدن شرق است.

 شاید این نکته چندان اهمیت پیدا نکند که توسعه اقتصادی ژاپن بیشتر بر همکاری جمعی متکی بوده است تا رقابت منافع آن سان که در اقتصاد لیبرال معمول است.

پژوهشگران و نویسندگانی که درباره ژاپن نوشته اند غالباً اذعان دارند که ژاپن با حفظ هویت سنتی خویش توانسته است به توسعه تکنولوژی و سرمایه داری دست یابد.
جمع سنت و تجدد ممکن نیست و اگر در سرزمین آفتاب این جمع امکان یافته، از آن روی است که از یک سو مقاومت سنت ژاپنی در برابر تمدن غرب و توسعه سرمایه داری از همه جای دیگر کم تر است و از سوی دیگر، در بطن سنت ژاپنی صفات و خصایصی وجود دارند که می توانند با توسعه تکنولوژی و تمدن سرمایه داری هم سویی و هم جهتی داشته باشند.

در ژاپن فرمانبرداری سامورایی ها نسبت به سرور و فرمانده خویش فراتر از همه تعهدات دیگر آنان قرار می گرفته، تا آنجا که حتی ارزش ذاتی فرد و حرمت خون نیز در عرض این وفاداری مطلق اعتباری نداشته است. از اینجاست که در این طریقت، انتحار – با شیوه خاصی که آن را هاراکیری می نامند مظهر شرف وآزادمنشی است و جنگاور دلیرتر آن کسی است که برای جبران شکست، یا اثبات وفاداری خویش، در فرو بردن خنجر به درون سینه اش کم تر تردید کند. سامرایی دلیر هماره دو شمشیر با خویش داشته است؛ شمشیری بلند برای پیکار با دشمن و شمشیری کوتاه تر برای انتحار.
این خصوصیت شگفت انگیز که در میان هیچ قوم دیگری وجود ندارد نشانه بی بدیل آن استکه وطن پرستی و میکادوئیسم و صورت دیگری از همین روح که در وفاداری مطلق نسبت به مافوق ظهور یافته، در نزد ژاپنی ها حتی از حبّ نفس و حرمت خون نیز به فراتر نشسته است.
پس وطن پرستی ژاپنی ها صورتی دینی و اساطیری دارد و از این لحاظ با ناسیونالیسم، به مفهوم امروزیون آن یکی نیست. وجود ژاپنی ها مسخّر این روح وطن پرستی است
سخت کوشی مردمان ژاپن در مسیر طلب و وفاداری شان به معتقدات خویش اگر چه می تواند به صفات نژادی شان رجوع داشته باشد، اما ناشی از این خصوصیت نیز هست که ایمان اساطیری فارغ از تعلق است.

شهید سید مرتضی آوینی (مقاله راز سرزمین آفتاب)
http://old.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/Razsarzaminaftab.aspx








۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۶ ، ۰۱:۰۶
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)


 




آموزش غواصی در شرایط سخت ادامه داشت. مشکلاتی چون سرمای شدید و

دشواری آموزش و نرسیدن امکانات غذایی و نبود حمام گرم ؛ کار را خیلی سخت کرده بود.

با پوشیدن لباس غواصی و حضور چند ساعته در آب کنترل ادرار از دست میرفت و بارها دفع ادرار صورت میگرفت

لباس غواصی طوری بود که آب به داخلش نفوذ نمیکرد و بچه ها وقتی به ساحل میرسیدند گلی میشدند ؛ در نتیجه لباسشان را در میاوردند و دوباره وارد آب میشدند تا خودشان را تمیز و پاک کنند.

آب آنقدر سرد بود که به همه وجود میلرزیدیم و اغلب صدای دندان لرزه بچه ها را میشنیدیم

در آن شرایط اعضای تدارکات ؛ آتشی درست میکردند تا بچه ها هنگام خروج از آب گرم شوند ؛ همچنین چیزی آماده میکردند تا دهان غواصان بگذارند در حالیکه آنها اینقدر قدرت نداشتند که تا دهانشان را باز کنند.

تمرینات به قدری سخت و فشرده بود که بچه ها فرصت استراحت کافی نداشتند ؛ با این حال برخی از وقت استراحت خود میگذشتند و با آمدن به بیرون چادر و تهیه آتش سعی در گرم کردن بچه هایی میکردند که ساعاتی دیگر آماده تمرین میشدند !

خودم نیز با ورود به آب و به خاطر مجروحیت هایی که داشتم ؛ زخم هایم اینگار تازه میشدند ودرد همه بدنم را فرا میگرفت علاوه بر این به خاطر از بین رفتن دیواره بینی ام ؛ از سوراخ بینی آب به شکمم سرازیر میشد ؛ همیشه به طور ارادی نمیتوانستم جلو ورود آب را بگیرم و آب با سرو صدا داخل شکمم میریخت به همین خاطر همیشه سعی میکردم دماغ گیر بزنم.

نور الدین پسر ایران صفحه 507 ؛ 508 ؛ 509





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۶ ، ۰۱:۰۵
مهرداد بچه مثبت