راز سرقت کیف شهید دیالمه توسط هادی غفاری (از عوامل فتنه 88)
به نام خدای شنهای طبس
رهبر انقلاب: ما روی مسئله شهدای هفتم تیر انصافاً کمکاری کردیم.باید سیاست های خبیث دشمنان که پشت این حادثه است را معرفی کنیم.
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=30084
راز سرقت کیف شهید دیالمه در جریان انفجار 7تیر دفتر حزب نخست وزیری
منبع: سایت تبیان
tabyin.ir/node/3421
http://yon.ir/14011
حضور شهید دیالمه در جلسه حزب جهت مخالفت با وزارت موسوی
از اولین دفعه ای که در زمان رئیس جمهوری بنی صدر و نخست وزیری شهید رجایی، بحث وزیرشدن موسوی مطرح شد، مخالفت شهید دیالمه نیز آغاز شد. چرا که شهید دیالمه همانگونه که در مورد بنی صدر اسناد و مدارک گوناگونی جمع آوری نموده بود، در مورد میرحسین موسوی نیز چنین کرده بود. این اسناد در سفری که شهید رجایی به اتفاق دکتر غفوری فرد به مشهد داشتند، توسط شهید دیالمه به ایشان ارائه شده بود. اما شهید رجایی که بر کنترل فعالیت های وزرایش تأکید داشت، این امید را به منذران می داد که اجازه عبور از خطوط قرمز را به وزرا نخواهم داد و جریان نفاق که به این مطلب یقین داشت چند ماه بعد با به شهادت رساندن شهید رجایی، سعی کرد تا این سد را از پیش رو بردارد.
اما شهید دیالمه که به دلیل شناخت و ذکاوتش همه ی این ترورها را پیش بینی می کرد، همچنان نگران بود. حتی چند جلسه پیش از انفجار هفتم تیر، شهید دیالمه در حزب جمهوری به شخصی مظنون می شود که پس از تفحّص، کارت عضویت در دفتر هماهنگی بنی صدر را در جیب او می یابند. حتی شهید بهشتی به دلیل عدم رعایت مسائل امنیتی به کلاهی اعتراض می کند. شهید دیالمه نیز با ابراز تأسف از اینکه در حزب جمهوری اسلامی جهت طرح مباحث، امنیّت لازم حاکم نیست، به برخی از دوستان خویش که اکنون در قید حیاتند، عدم حضور خود در جلسات بعدی حزب را اعلام می کند.
پس از مدتی، از آن جا که تا 14 تیر و جلسه رأی اعتماد موسوی یک هفته بیشتر باقی نمانده بود، به تأیید دوستان صمیمی و خانواده ی شهید دیالمه، ایشان در جلسه هفتم تیر شرکت می کند تا با ارائه ی اسناد، عدم کفایت موسوی را به شهید بهشتی اثبات نماید. امّا انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی این موضوع را ممکن نمی کند.
اسناد داخل کیف شهید دیالمه کجاست؟
امّا نکته ی مهم دیگری که قابل طرح و پیگیری است، آن است که اسناد
مهمّی که آن شب در کیف شهید دیالمه بود، چه شد؟ بر اساس شهادت جانبازان
این فاجعه به خصوص مرحوم فردوسی پور(ماهنامه پاسدار اسلام، تیرماه1362،
ش19، ص55)، شهید دیالمه در صندلی های انتهایی سالن نشسته و حتی در زیر آوار
نیز تا مدتّی زنده بوده است. عکس به جا مانده از پیکر آن شهید نیز این
مسئله را تأیید می نماید که آتش انفجار به ایشان صدمه ای نرسانده و آثار
سوختگی در پیکر ایشان نیز دیده نمی شود. لذا به یقین کیف حاوی اسناد نسوخته
است. بلکه به شهادت خانواده ی شهید دیالمه، کیف سالم ایشان به دست خانواده
ی وی می رسد. اما تنها محتوای باقی مانده در کیف، قرآن کوچکی بوده که شهید
دیالمه همواره همراه داشتند! در راستای تحقیق در مورد چگونگی خالی شدن کیف
و ربودن اسناد، تنها یک سرنخ وجود دارد که باید در این زمینه توضیح دهد.
هادی غفاری؛ تنها سرنخ گم شدن اسناد
بر اساس مصاحبه ای که در سال 61 با شاهدان عینی انجام پذیرفته،
هادی غفاری (که آن شب در یک مسجد جنوب شهر سخنرانی داشته) آن شب حدود نیم
ساعت بعد از حادثه در محل انفجار (دفتر حزب در سرچشمه) حاضر شده و اسناد و
مدارک محرمانه ای که در آن جا از شهدا و مجروحین به جای مانده بود، جمع
آوری و محافظت می نمود. (مجله سروش، ش150، 5/4/1361)
یکی دیگر از شاهدان حادثه در مصاحبه ای که با نویسنده انجام داد، بیان داشت
که هادی غفاری کیف ها را به اتاقی در ساختمان دیگری از حزب می برد و در
کمدی می گذاشت و درب آن را قفل می کرد.
جالبتر آن که در فیلمی که از لحظات آواربرداری موجود است، هادی غفاری با در
دست داشتن کیفی که از زیر آوار به دست آمده، دیده می شود که خود شاهد
دیگری بر جمع آوری کیف ها توسط وی است.
آیا بهتر نیست هادی غفاری ابتدا درباره ی اینگونه ابهامات که در کارنامه اش
به وفور یافت می شود توضیح دهد، سپس بزرگان را دعوت به مناظره کند؟
شاید اسناد شهید دیالمه علیه موسوی نیز در کنار اسلحه هایی جاسازی شده باشد که هادی غفاری برای روز مبادا پنهان نموده بود!
کشف سلاح های مختلف توسط هادی غفاری در اغتشاشات 88
http://kayhan.ir/fa/news/97838