به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای مهدی عج
هدیه امام خمینی در عید کریسمس به مردم فرانسه
به نام خدای مهدی عج
پاسخ:
مقدمه اول: حضرت عیسی(علیه السلام)به نص و تصریح قرآن کریم از دنیا نرفته
است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمانها برده است«زمانی که
دشمنانش میخواستند او را بکشند کس دیگری را اشتباهاً به جای حضرت
عیسی(علیه السلام)به دار آویختند». قرآن در این مورد میفرماید: «… وَ ما
قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ
اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ
اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقِیناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ
إِلَیْهِ … ؛ … او را نکشتند و او را به صلیب نکشیدند، بلکه این بر آنان
مشتبه شد (کسی شبیه حضرت عیسی کشته شد). و خداوند او را به سوی خود بالا
برد… »(نساء۱۵۸-۱۵۷).
مقدمه دوم: حضرت عیسی(علیه السلام)قبل از فوتش نزول میکند. چنان که در
بعضی روایات آمده که حضرت عیسی(علیه السلام)در آخر الزمان از آسمان میآید و
یهود و نصاری در آن روز به وی ایمان میآورند.(ترجه المیزان، ج۵، ص۲۲۰ ذیل
آیه ۱۵۹ سوره نساء).(و ایمان به حضرت عیسی(علیه السلام)مصداق پیدا نخواهد
کرد مگر زمانی که ایمان به پیامبر خاتم بیاورند. چون حضرت عیسی(علیه
السلام)بشارت به آمدن وجود مبارک پیامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: این نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب میپردازیم:
از جمله مسائلی که در روایات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت
عیسی(علیه السلام)از آسمان هنگام ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه
الشریف)و اقتدای حضرت عیسی(علیه السلام)در نماز به امام زمان(عجل الله
تعالی فرجه الشریف)است. این روایات که متعدد است هم در کتب شیعه آمده است و
هم در کتب اهل سنت. ما به چند روایت بسنده میکنیم.
۱٫ در صحیح مسلم که از اصلیترین کتب حدیثی اهل سنت است آمده است که جابر
بن عبدالله انصاری از پیامبر(صلی الله علیه وآله)نقل میکند که حضرت
فرمودند: «دائماً طایفهای از امتم بر حق و ظاهرند تا روز قیامت. سپس
فرمود: عیسی بن مریم از آسمان فرود آید. امیر آنها به حضرت عیسی میگوید
پیش آی و برای ما امامت کن او در جواب میگوید: «خیر به راستی بعضی از شما
بر بعضی دیگر امیر است به جهت اکرام خدا بر این امت»».(صحیح مسلم، ج۱،ص
۱۳۷).
۲٫ ابو سعید خدری از رسول خدا(صلی الله علیه وآله)نقل میکند که آن حضرت
فرمودند: «منا الذی یصلی عیسی بن مریم خلفه؛ از ماست کسی که عیسی بن مریم
به او اقتدا کرده و نماز میگزارد»(مسند احمد، ج۱، ص۸۴).
۳٫ امام باقر(علیه السلام)فرمودند: …. خداوند عزوجل به واسطه او دینش را
ظاهر میکند. هر چند مشرکان به آن کراهت داشته باشند. روی زمین جای خرابی
نیست مگر آن که آباد میشود. و روح الله عیسی بن مریم فرود میآید و پشت سر
او اقامه نماز خواهد کرد (و ینزل روح الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه).(بحار
الانوار، ج۵۲، ص۱۹۱، حدیث ۲۴).
گفتنی است آنچه از روایات استفاده میشود اصل نزول حضرت عیسی(علیه السلام)و
نمازخواندن ایشان پشت سر امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است. و در
رابطه وقت نزول حضرت عیسی هنگام ظهور، سخنی به ما نرسیده است.
پرسش: نقش حضرت عیسی (علیه السلام)پس از ظهور امام مهدی چیست؟ این که گفته
می شود عیسی(علیه السلام)پشت سر حضرت می ایستند درست است آیا مقام پیامبر
بالاتر از امام نیست؟
پاسخ: آنچه در روایات آمده، نماز خواندن حضرت عیسی(علیه السلام)پشت سر امام
مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است و در این زمینه دلیلی اقامه نشده
است. اما با توجه به کثرت جمعیت مسیحیان، این نماز باعث میشود حقانیت دین
اسلام ثابت شود و عده زیادی از مسیحیان به اسلام بپیوندند و این امر هم
سبب پیشرفت بسیار سریعتر و قیام حضرت شده و هم جلوی مخالفت و احیاناً جنگ
را میگیرد.
در مورد بخش دوم سؤال باید توجه داشت که اولا ما بر اساس روایات، معتقدیم
ائمه معصومین از همه انبیای گذشته (به جز پیامبر اسلام) بالاتر بودند. و
ثانیا حضرت عیسی(علیه السلام)هر چند پیامبر خدا و صاحب شریعت است. ولی دوره
شریعت او پایان یافته و با آمدن دین اسلام دین او نسخ شده است. حضرت
مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نیز در حال حاضر مقام زعامت و پیشوایی را
به عهده دارد. و از طرف خداوند به عنوان وصی پیامبر، احیاگر دین اسلام بوده
و واسطه فیض الهی است. از این رو نماز خواندن حضرت عیسی(علیه السلام)پشت
سر ایشان شگفت آور نخواهد بود.
البته این نکته فراموش نشود که در نزد ما مقام امامت از مقام نبوت بالاتر
است؛ چنان که حضرت ابراهیم(علیه السلام)پس از موفقیت در امتحانات الهی به
مقام امامت نیز نایل آمد.(بقره، آیه ۱۲۴).
مقاله دوم درباره فرود حضرت مسیح علیه السلام از آسمان در زمان حضرت مهدی
موعود علیه السلام است که توصیه می کنم این مقاله را هم که از استاد عزیز
حضرت ایت الله شیخ علی کورانی است ، برای رسیدن به پاسخ سوالتان مطالعه
نمایید:
فرود آمدن حضرت روحالله، عیسی مسیح(ع) از آسمان، در آخرالزّمان، مورد
اتّفاق تمام مسلمانان است. بیشتر مفسّران این آیه را که میفرماید: «هیچ یک
از اهل کتاب (تورات و انجیل) نیست مگر آنکه پیش از مرگ، به او (عیسی)
ایمان آورد و او نیز روز قیامت بر آن گواه باشد»،۱ به همین معنا تفسیر
کردهاند. مؤلّف کتاب «مجمع البیان» این تفسیر را از ابن عبّاس و دیگران
نقل نموده، میگوید: طبری نیز این تفسیر را پذیرفته است. علّامه مجلسی این
تفسیر را از امام باقر(ع) روایت کرده است که فرمود: «پیش از قیامت، (عیسی)
به دنیا فرود آید و هیچ یک از ملّتهای یهود و مسیح نماند، مگر آنکه قبل از
مرگ به او ایمان آورد و آن حضرت پشت سر مهدی(ع) نماز گزارد».۲
روایات فرود آمدن مسیح در منابع شیعه و سنّی فراوان است؛ از جمله این
روایتِ مشهور از پیامبر(ص) که فرمود: «چگونه خواهید بود آنگاه که عیسی بن
مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما از خود شما باشد».۳ این روایت را
جمعی از علمای اهل سنّت، از جمله بخاری و دیگران در باب «فرود آمدن عیسی»
آوردهاند.۴
ابن حماد حدود سی روایت را تحت عنوان «فرود عیسی بن مریم(ع) و روش او» و
تحت عنوان «مدّت حیات مسیح بعد از فرود» آورده است؛ از جمله روایتی که از
پیامبر(ص) نقل شده است: «سوگند به آنکه جانم به دست اوست، به یقین عیسی بن
مریم(ع) به عنوان داوری عادل و پیشوای دادگر در میان شما فرود آید. او صلیب
را بشکند، خوک را بکشد و مالیات را بردارد، اموال مردم به قدری زیاد شود
که دیگر کسی مالی قبول نکند».۵
و در همین مأخذ آمده است: «پیامبران به دلایلی با یکدیگر برادرند. آیینشان
یکی و مادرانشان مختلف است. نزدیکترینشان به من عیسی بن مریم است، زیرا
بین من و او پیامبری نیست. او در میان شما فرود خواهد آمد پس او را
بشناسید، مردی چهارشانه و سرخ و سفید گونه است، خوک را میکشد، صلیب را
میشکند، مالیات را برمیدارد و به جز اسلام آیینی را قبول نمیکند. دعوت
او فقط در راستای پروردگار جهانیان است».
در شماری از روایتهای ابن حماد به اماکن متعدّدی به عنوان محلّ فرود
عیسی(ع) اشاره شده است، از جمله قدس شریف، پل سفید بر دروازة دمشق، کنار
منارهای در محلّ دروازة شرقی دمشق و دروازة لدّ در فلسطین.
بر اساس این روایات ابن حماد، مسیح پشت سر امام مهدی(ع) نماز میگزارد و هر
سال به حجّ خانة خدا مشرّف میشود. مسلمانان به همراه او به نبرد با یهود،
روم و دجّال میپردازند. آن بزرگوار پس از چهل سال زندگی رحلت میکند و
مسلمانان پیکر او را به خاک میسپارند.
در روایتی از اهل بیت(ع) آمده است که امام زمان(ع) مراسم دفن او را به طور
آشکار و در برابر دیدگان مردم برگزار میکند تا دیگر مسیحیان حرفهای گذشته
را دربارة او بر زبان نیاورند و پیکر او را با پارچهای که دستباف مادرش
حضرت مریم(س) است کفن نموده، در قبر مریم در قدس به خاک میسپارند.
با توجّه به آیة قرآن که: «هیچ کس نیست مگر اینکه به او ایمان آورد»
میتوان گفت همة ملل مسیحی و یهودی پس از نزول مسیح به او ایمان میآورند.
شاید فلسفة عروج او به آسمان و طولانی شدن عمرش برای ایفای نقش بزرگی است
که در مرحلة حساس و تاریخی ظهور امام زمان(ع) بر عهده میگیرد تا مسیحیان
عالم که احتمالاً بزرگترین قدرت جهانی و جدّیترین مانع برپایی حکومت و
تمدّن الهی حضرت مهدی(ع) اند، از سر راه برداشته شوند.
از این رو طبیعی است که با ظهور مسیح، جهان مسیحیت خرسندی عمیق خود را با
برپایی تظاهرات گستردة مردمی ابراز نماید و فرود عیسی(ع) را برای خود در
برابر ظهور مهدی(ع) برای مسلمانان، موهبتی الهی پندارند و طبیعی است که
حضرت مسیح(ع) از کشورهای مختلف آنان دیدار کند و خداوند نشانهها و
معجزههایی را به دست او آشکار سازد و جهت هدایت تدریجی مسیحیان به اسلام
در دراز مدّت اقدام نماید. در نتیجه، نخستین نتایج سیاسی فرود مسیح کاهش
دشمنی حکومتهای غربی نسبت به اسلام و مسلمانان و به گفتة روایات، انعقاد
پیمان صلح و آتشبس بین آنها و حضرت مهدی(ع) خواهد بود.
ممکن است نمازگزاردن مسیح، پشت سر امام مهدی(ع) پس از نقض قرارداد صلح توسط
غربیها و اقدام آنان به جنگ با لشکری انبوه در منطقه باشد و در پی آن
مسیح موضع صریح خود را در طرفداری از مسلمانان اعلام و پشت سر حضرت مهدی(ع)
نماز گزارد.
امّا شکستن صلیب و کشتن خوک، بعید نیست که پس از جنگ غربیها در منطقه و
شکست آنها به دست مهدی(ع) باشد. این نکته نیز قابل توجّه است که امواج
خروشان حمایتهای مردمی از مسیح تأثیر شگرفی بر حکومتهای غرب، قبل از نبرد
بزرگ آنها با حضرت مهدی(ع) خواهد داشت.
امّا ماجرای ظاهر شدن دجّال، با توجّه به روایات، به احتمال قوی مدّتی نه
چندان کوتاه، پس از برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) و رفاه عمومی ملّتهای
جهان و پیشرفت حیرتانگیز علوم به وقوع خواهد پیوست.
خروج دجّال جنبشی براساس لاابالیگری و نشأت گرفته از توطئة یهود و همانند
جریان «هیپیگری» غربی است که ناشی از عیش و نوش و خوشگذرانی است. البتّه
جنبش دجّال یک چشم بسیار پیشرفته و دارای ابعاد عقیدتی و سیاسی گستردهای
است که تمامی ابزارهای علمی روز را در تبلیغات و ترفندهایش به کار میگیرد و
یهودیان که در پشت این حرکت قرار دارند، از او پیروی کرده، با فریب دختران
و پسران جوان آنان را در راستای اهداف خود قرار میدهند و میتوان گفت که
فتنه و آشوب دجّال بر مسلمانان فتنهای سخت و ناگوار خواهد بود.
دربارة روایاتی که میگویند: مسیح(ع) دجّال را میکشد، باید دقّت و بررسی
به عمل آورد زیرا این عقیدة مسیحیان است که در «انجیل» آنان آمده، در حالی
که فرمانروای حکومت جهانی، بنا بر نظر تمام مسلمانان، حضرت مهدی(ع) است و
مسیح(ع) نقش یاور و پشتیبان او را بر عهده خواهد گرفت. در روایات اهل
بیت(ع) آمده است که مسلمانان به رهبری حضرت مهدی(ع) دجّال را به هلاکت
میرسانند.
پیمان صلح بین امام(ع) و غربیها
از روایات فراوانی که مربوط به این پیمان است، میتوان پیبرد که محتوای
اصلی پیمان، برقراری صلح، عدم تجاوز و همزیستی مسالمتآمیز است. به نظر
میرسد هدف امام(ع)، ایجاد بستری مناسب برای فعّالیتهای خود و برنامههای
حضرت مسیح(ع) است تا او بتواند به شکل طبیعی در هدایت ملل غربی گام بردارد،
تحوّلی در عقاید و سیاستهای آنان به وجود آورد و انحرافات حکومتها و
تمدّنهای غرب را برملا سازد. از روایات مربوط به این قرارداد میتوان
فهمید، بین این صلح و صلح حدیبیّه که پیامبر گرامی(ص) با قریش منعقد کرد
شباهت زیادی وجود دارد. در صلح حدیبیّه، متارکة جنگ به مدّت ده سال مورد
توافق طرفین قرار گرفت و خداوند آن را فتح المبین نامید، امّا زمامداران
ستمگر قریش این عهد و پیمان را یکجانبه شکستند و از نیّات خود پرده
برداشتند و همین عمل آنها، انگیزة روی آوردن مردم به اسلام و مجوّزی برای
سرکوبی مشرکان گردید. در این صلح نیز غربیها دست به پیمانشکنی میزنند و
از خصلت طغیان و تجاوز خود پرده برمیدارند. به گفتة روایات، با یک میلیون
سرباز، منطقه را به جنگ و آشوب کشانده، پیکار بزرگی به وجود میآورند که از
نبرد آزادی قدس نیز بزرگتر خواهد بود. از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود:
«بین شما و روم چهار پیمانِ صلح برقرار گردد که چهارمین آنها به دست مردی
از خاندان هرقل است و سالها (یا دو سال) به طول انجامد. مردی از قبیلة
عبدالقیس به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای مردم چه کسی خواهد
بود؟ فرمود: مهدی از فرزندانم».۶
از حذیفـة بن یمان منقول است که گفت: «پیامبر خدا(ص) فرمود: بین شما و
بنیاصفر (رومیها یا اروپاییها) صلحی برقرار شود ولی آنها در مدّت
بارداری زن (یعنی ۹ ماه) به شما خیانت کنند و با هشتاد لشکر از راه زمین و
دریا حملهور شوند. هر لشکر شامل دوازده هزار سرباز است. آنها بین یافا و
عکّا فرود آیند. فرمانروای آنها کشتیهایشان را به آتش کشد و به یاران خود
گوید: از سرزمینتان دفاع کنید. آنگاه جنگ و کشتار از دو طرف آغاز شود.
سپاهیان به کمک یکدیگر بشتابند. حتّی کسانی که در حضرموت یمن هستند به یاری
شما آیند. در آن هنگام خداوند با نیزه، شمشیر و تیر خود، بر آنها هجوم
آورد و به سبب آن بزرگترین کشتار در میانشان واقع گردد».۷
معنای جمله: «خداوند با نیزه … به آنها هجوم آورد» این است که خداوند
مسلمانان را به کمک فرشتگان و امداد غیبی علیه دشمنان یاری فرماید.
در صفحة ۱۴۲ کتاب ابن حماد آمده است: «رومیها بین صور تا عکا لنگر اندازند، آن هنگام است که فتنهها آغاز شود».
همچنین در صفحة ۱۱۵ آن آمده است: «خداوند دو کشتار میان مسیحیان مقدّر نموده که یکی واقع شده و دیگری باقی مانده است».
و نیز آمده است: «آنگاه خداوند، باد و پرندگان را بر ما مسلّط کند. پرندگان
بالهای خود را به صورت آنها بکوبند تا چشمانشان از حدقه درآید. زمین آنها
را در خود فرو برد. پس از آن دچار صاعقه و زمینلرزه شده، زمین زیر پایشان
گود شود. خداوند صبر کنندگان را یاری کند و آنان را پاداش نیک دهد،
همچنانکه یاران محمد(ص) را پاداش نیک بخشید و دلها و سینههایشان را
مالامال از شجاعت و جرئت گرداند».۸
چنین به نظر میرسد که هدف غربیها از پیاده کردن نیرو بین یافا و عکّا یا
بین صور و عکّا، چنانچه در این دو روایت آمد، بازگرداندن مجدّد فلسطین به
یهودیان از یک سو و تعیین قدس به عنوان هدف نظامی جهت توجیه هجوم آنها از
سوی دیگر است.
در روایت بعدی میخوانیم که آنان نیروهای خود را در طول سواحل از عریش در
مصر تا انطاکیه در ترکیه پیاده میکنند. از حذیفـ↨ بن یمان نقل شده که گفت:
«پیامبر خدا را پیروزی و فتحی نصیب شود که همانند آن از زمان بعثت وی رخ
نداده است. عرض کردیم: ای رسول خدا این فتح و پیروزی بر شما مبارک باد، آیا
جنگ پایان مییابد؟ فرمود: هرگز، هرگز، سوگند به کسی که جانم به دست اوست،
ای حذیفه، پیش از آن، شش حادثه واقع شود … حضرت آخرین آنها را فتنة روم
یاد کرد که آنها به مسلمانان خیانت کرده و با هشتاد لشکر در فاصلة بین
انطاکیه تا عریش فرود آیند».۹
در روایات مربوط به فرود عیسی(ع) آمده است که جنگ در آن زمان پایان خواهد
یافت و تأیید این مطلب، جنگهای امروز مسلمانان با رومیان (غربیها) است که
پایان نیافته و نخواهد یافت تا حضرت از پس پردة غیبت خارج شده، مسیح(ع) از
آسمان فرود آید و خداوند ما را بر آنها در مرحلة طغیان جهانیشان پیروز
گرداند. در روایت آمده است که: «در فلسطین دو درگیری با رومیان اتّفاق افتد
که یکی از آنها «گلچین» و دیگری «درو» نامیده شود».۱۰ یعنی جنگ دوم،
نابودکنندهتر از جنگ اوّل خواهد بود.
روایت بعدی به این معنا اشاره میکند که نبرد مهدی(ع) با غربیها جنگی
نابرابر است و البتّه به ظاهر موازنة قدرت به نفع آنهاست. از این رو، برخی
بُزدلان عرب به آنها میپیوندند و بقیه بیطرف میمانند. ابنحماد به نقل
از صفوان در تفسیر این آیه که فرموده است: «شما به زودی به سوی قومی بسیار
قدرتمند فراخوانده شوید» میگوید: منظور رومیاناند در روز نبرد بزرگ. سپس
میافزاید: خداوند عربها را در آغاز اسلام به جنگ با کفّار دعوت نمود،
آنها گفتند: «مال، زن و فرزندان، ما را سرگرم و مشغول داشته است» خداوند
فرمود: «شما به زودی به سوی قومی بسیار نیرومند فراخوانده شوید»، آنها بار
دیگر در جنگ با روم همان گویند که در آغاز اسلام گفتند آنها تهدید آخر آیه
دربارة آنها تحقّق یابد که «خداوند شما را به عذابی دردناک کیفر دهد».۱۱
.
#ظهور #امام_زمان #حضرت_مسیح #مسیح #مسیحی #امام_مهدی #منجی #بشارت #قیامت #آخرالزمان #روایات_ظهور #روایت_ظهور #گل_نرگس #گل_مریم #نرجس_خاتون #نرجس #حضرت_نرگس #گل #نقاشی #فلسطین #اسب
پینوشتها:
۱٫ سورة نساء (۴)، آیة ۱۵۹ ۲٫ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۵۳۰٫ ۳٫ همان، ج ۵۲، ص
۲۸۳٫ ۴٫ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۵۶٫ ۵٫ نسخة خطی ابن حماد، صص ۱۵۹ـ۱۶۲، به نقل
از صحاح اهل سنّت. همین روایت در کتاب بحارالانوار نیز آمده است. ۶٫
بحارالانوار، ج ۵، ص ۸۰٫ ۷٫ نسخة خطی ابن حماد، ص ۱۴۱٫ ۸٫ همان، ص ۱۲۴٫ ۹٫
همان، ص ۱۱۸٫ ۱۰٫ همان، ص ۱۳۶٫ ۱۱٫ همان، ص ۱۲٫ ۱۲٫ همان، ص ۱۳۱٫ ۱۳٫ همان،
ص ۱۴۲٫ ۱۴٫ بشار↕ الاسلام، ص ۲۵۸، به نقل از غیبت طوسی. ۱۵٫ الزام الناصب،
ج ۲، ص ۲۲۵٫ ۱۶٫ ملاحم و فتن، ص ۶۴٫ ۱۷٫ بشار↕ الاسلام، ص ۲۵۱، به نقل از
بحارالانوار. ۱۸٫ نسخة خطی ابن حماد، ص ۱۳۶٫ ۱۹٫ بشار↕ الاسلام، ص ۲۹۷، به
نقل از فتوحات مکیه ابن عربی.
به نام خدای شنهای طبس
اسقف «هیلاریون کاپوچی» در سال ۱۹۲۲ میلادی در شهر «حلب» سوریه متولد شد و از سال ۱۹۶۵ به عنوان اسقف از سوی کلیسای کاتولیک به بیت المقدس رفت. کاپوچی به مواضع خود علیه رژیم اشغالگر فلسطین شناخته می شد و در سال ۱۹۷۴ توسط این رژیم بازداشت و دادگاهی نظامی وی را به ۱۲ سال زندان محکوم کرد.
وی در سال ۱۹۷۸ بعد از ۴ سال زندان آزاد شده و تا زمان درگذشت خود در شهر رم ایتالیا در تبعید زندگی می کرد. کاپوچی با این وجود به حمایت از فلسطینی ها ادامه داده و در فوریه ۲۰۰۹ در ناوگان آزادی برای کمک رسانی به ساکنان تحت محاصره غزه که توسط نیروهای اشغالگر مصادره و توقیف گردید، مشارکت داشت. کاپوچی همچنین در سال ۲۰۱۰ نیز در کشتی مرمره برای شکست محاصره غزه حضور داشت.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از فلسطین الیوم، «هیلاریون کاپوچی» اسقف تبعیدی توسط رژیم صهیونیستی، در سن ۹۴ سالگی در بیمارستانی در «رم» پایتخت ایتالیا درگذشت.
در همین راستا، جنبش جهاد اسلامی فلسطین با صدور بیانیه ای اعلام کرد که فلسطین با درگذشت کاپوچی رهبر و مبارز اصیلی را از دست داد.
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای مهدی عج
نکته 1: تنها دین های اسلام و زرتشتی هستند که برای زن حقی را قائل هستند ... یعنی دقیقا همین ما ایرانیان
چه دین قبل اسلام ممان و دین فعلی یعنی اسلام عزیز...
نکته2: همانهایی که صدایشان گوش فلک را در حمایت از زن کر کرده (استکبار جهانی) هیچ ارزشی برای زن قائل نیستند واین نشان از ادعای پوچ و فریبنده شان دارد.
نکته3: همه ادیان الهی در حقیقت ارزش مساوی ای برای زن قائل هستند. ولی امروزه بی توجهی به مقام زن نشان از تحریف آن ادیان دارد به طوری که در خود قرآن هم اشاره شده که این قرآن ؛ تنها کتاب الهی است که تحریف نخواهد شد ...
سوره حجر آیه 9
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿9﴾
بیتردید ما این قرآن را به تدریج نازل کردهایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود (9)
چرا ارث زن نصف ارث مرد است؟
علت اینکه اسلام سهم الارث زن را نصف سهم الارث مرد قرارداد وضع خاصی است که زن از لحاظ مهر و نفقه و سربازی و برخی قوانین جزائی دارد. اسلام مهر و نفقه را اموری لازم و مۆثر در استحکام زناشوئی و تأمین آسایش خانوادگی و ایجاد وحدت میان زن و شوهر میشناسد. از نظر اسلام الغاء مهر و نفقه و خصوصا نفقه موجب تزلزل اساس خانوادگی و کشیده شدن زن به سوی فحشاء است، و چون مهر و نفقه را لازم میداند و به این سبب قهرا از بودجه زندگی زن کاسته شده است و تحمیلی از این نظر بر مرد شده است، اسلام می خواهد این تحمیل از طریق ارث جبران بشود، به همین دلیل برای مرد دو برابر زن سهم الارث قرار داده است.
یکی از علت های زیاد بودن ارث مرد نسبت به زن آن است که نفقه زن بر عهده مرد است؛ یعنی مرد علاوه بر این که باید مخارج خود را تأمین کند، موظف است هزینه زندگی زن و فرزندان را هم تأمین نماید. از سوی دیگر، مرد دهنده مهریه و زن گیرنده آن است.
در زندگی زناشویی، مرد مکلف است علاوه بر تأمین مخارج زندگی خود، مخارج زن و فرزندان را نیز به عهده بگیرد، تأمین خوراک، پوشاک و مسکن متناسب با شأن زن از جمله وظایف مرد است. زن حتی اگر ثروت کلانی هم داشته باشد، هیچ مسئولیتی در زمینه تأمین مخارج خود و فرزندانش ندارد. زن نه تنها هیچ بار مالی را در زندگی زناشویی بر دوش نمیکشد، بلکه در صورت تمایل حق دارد در قبال کارهای معمول خود در منزل از قبیل شیردادن و پخت و پز و... از شوهر خود اجرت دریافت دارد.
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=245389
ارث در آیین یهودیت (کلیمی): در یهودیت دختر ها ارث نمی برند، ارث در صورتی به دختر می رسد که متوفی ، فرزند پسر نداشته باشد ؛ همچنین دختران یهود اگر ازدواج کرده باشند ارث نمی برند.ارث در آیین مسیحیت: مسیحیان به دلیل اینکه آیین خود را آیین اخلاقی و معنوی و آخرت گرا می دانند لذا کتاب مقدس مسیحیان (عهد جدید)، شریعت و قانون و فقه مستقل و مشخصی را ارائه نکرده و ارباب کلیسا مسیحیان را به شریعت یهود ارجاع می دهند. بنابراین در مسیحیت نیز مانند یهودیت دختر ها ارث نمی برند و فقط در صورتی که متوفی پسر نداشته باشد دخترش ارث می برد.
http://www.adyan.porsemani.ir/content/%D8%A7%D8%B1%D8%AB-%D8%B2%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%8A%D9%8A%D9%86-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%B3%D9%8A%D8%AD%D9%8A%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
مطالعه ی تطبیقی ارث زن درمیان ادیان الهی(دین یهود-دین مسیح-دین زرتشت)
http://www.salehinrajainajafaba.blogfa.com/post-444.aspx
دین زرتشت:
عمده ترین تفاوتهای موجود بین ارث زن ومرداعم ازمحرومیت های زن وامتیازات اودردین زرتشت به این قراراست:برطبق مقررات رسمی احوال شخصیه ی زرتشتیان هنگامی که زن وشوهردرپی حادثه ای باهم بمیرند ویااگرتنهایکی ازآنهافوت کندتقسیم ارث بین اولادآنهابراساس جنسیت متفاوت خواهدبودبه این ترتیب که نسبت به ارثیه ی پدرهرپسردوبرابرسهم یک دختربهره مندخواهد شدونسبت به ارثیه ی مادردختروپسربه طور مساوی سهم خواهندبرددراین حکم ازیک سوشاهدنوعی محرومیت جزئی هستیم وازسوی دیگرمشاهده میکنیم که مردازامتیازی معادل زن دربهره مندی ازارث مادربرخورداراست.درصورت انحصاروراثت درچندبرادروخواهراگرمتوفی مردباشد سهم هربرادردوبرابرسهم هرخواهر خواهدبود،حال اگرمتوفی زن باشد سهم هربرادر مساوی سهم هرخواهراست.درصورت انحصاروراثت متوفی درعمووعمه اگرمتوفی مردباشدسهم عمودوبرادرسهم عمه است ولی اگرمتوفی زن باشد عمووعمه باهم به طورمساوی ارث خواهندبرد.اگرمتوفی مردوورثه ی اومنحصردرخاله ودایی باشند دایی دوبرابرخاله ارث خواهد بردولی اگرمتوفی زن باشد سهم الارث دایی وخاله مساوی است.درصورت انحصاروراثت درعموودایی خویشاوندان پدری یعنی عموها ترجیح داده شده وهمه ی ارثیه را مالک میشوند. به این ترتیب مشاهده می گرددکه درآیین زرتشت زن درتحت عناوین متعدد درصورتی که متوفی مردباشد بامحرومیت جزئی ازارث مواجه است وبهره ای معادل نصف مرددارد البته دراین دین زن ومردتحت عنوان پدرومادرازارث برابربرخوردارند همچنین زن وشوهردرصورتی که تنهاوراث باشند به طورمساوی ازارث بهره مند میگردند وهردونصف دارایی رابه ارث میبرند امادرصورتی که متوفی شوهرباشد وازخوداولاد نیزداشته باشد سهم الارث همسراو واگرمتوفی زوجه باشدواولادهم داشته باشد سهم الارث شوهراوبرابرباسهم پسرودخترمتوفی خواهد بود. درقانون مدنی زرتشتیان درزمان ساسانیان(بند10ازفصل24)آمده است اگردختری بعدازفوت پدربه دنیاآید خرج عروسی اوازماترک پدرمیباشد .محورتفاوت مبتنی برجنسیت درتقسیم ارثیه رادردین زرتشت میتوان دراین اصل خلاصه کرد که مرددربهره مندی ازارثیه ی زن ازسهم برابربازن برخورداراست ولی زن دربهره مندی ازارثیه ی مرد سهمی معادل نصف مرد داردیعنی بامحرومیت جزئی مواجه است.
دین یهود:
تفاوت های اساسی ارث زن ومرد وبه طور مشخص محرومیت های کلی وجزئی زن دردین یهود بدین شرح است:درصورتی که متوفی فرزند باشد یعنی پدرومادراوزنده باشده پدربه تنهایی درطبقه ی دوم وراث قرارمیگیرد ولی مادربامحرومیت کلی ازارثیه ی فرزندش مواجه است واگروراث منحصر درپدرومادر باشند تنهاپدرازترکه ی فرزند ارث میبرد مادراصولاًدرهیچ یک ازطبقات وراث قرارنمیگیرد. درصورتی که متوفی دارای فرزند پسرویاحتی نوادگان پسری باشددختربهره ای ازارثیه ی پدرنخواهدداشت دخترانی که درزمان حیات پدربه خانه شوهر نرفته اند مادامی که شوهر نکرده اند برادران موظفند تمام مخارج ولوازم تعلیم وتربیت آن ها راقبول نمایند وهنگامی که میخواهند به خانه شوهر بروند به آنان جهیزیه بدهند که جهیزیه هریک ازدختران نباید کمتر از سهم الارث پسران باشد وپدران میتوانند برحسب وصیت سهم الارث دختران خودرانسبت به پسران نصف تعیین کند. البته این قاعده درمقررات اصلاحی ،اصلاح گردیده به موجب آن دخترچه ازدواج کرده باشد چه ازدواج نکرده باشد نصف وراث ذکوراز ماترک والدین خود ارث میبرد .اگرچه زوجه درطبقه اول وراث اززوج قراردارد ولی این امردرصورتی است که زوجه اولادی نداشته باشد ولی اگردارای اولاد باشد تنهاحق دارد که مهریه وجهیزیه ی خودراکه درواقع اموال اوست مالک گردد درصورتی که اولاد نداشته باشد علاوه برمهریه وجهیزیه ترکه ی زوج رابه ارث میبرد. درمقررات اصلاحی ارث اصلاحاتی درچگونگی ارث به نفع زوجه وبه ترتیب زیرصورت میگیرد:
الف) درجایی که زوجه اولاد دارد سهم الارث زوجه برابرسهم یک دختر که نصف سهم یک پسراست خواهد بود مشروط به اینکه میزان مهریه ی اوبیشترازسهم یک دخترنباشد که دراین صورت فقط مهریه رامیگیرد واگرمهریه کمتر ازسهم دخترباشد بقیه رامیگیرد. ب)هرگاه متوفی والدین برادروخواهرداشته باشد سهم زوجه برابربا سهم یک فرزند ذکور به علاوه مهریه وجهیزیه ی خوداوست واگرفقط والدین داشته باشد سهم زوجه برابربا ترکه است به علاوه جهیزیه ومهریه ی وی درمورد سهم زوج ازترکه زوجه مقررشده که هرگاه زوجه اولاد داشته ترکه ی سهم زوج واگر زوجه اولادندارد ترکه سهم زوج است وبقیه به درزوجه یاوراث پدراومیرسد وهمچنین درموردی که تنها وارث زوج است نصف ترکه به زوج بقیه به خویشاوندان پدری زوجه میرسد واگرتنهاوارث زوجه باشد ترکه زوج به علاوه جهیزیه ومهریه به زوجه وبقیه سهم پدریااقوام پدری زوج خواهد شددرصورتی که پدربزرگ ومادربزرگ تنهاوراث باشند همه ترکه به پدربزرگ میرسد ومادربزرگ سهمی ندارد. به علاوه خویشاوندان منسوب به پدرمتوفی به خویشاوندان مادری اوبه شرح زیربرتری داده شده اند: 1- اگربرادران مادری وپدری تنهاوراث باشند فقط برادران پدری ازارثیه بهره مندمیشوند. 2- اگرعموو دایی وارث باشند تنهاعموارث میبرد 3- اگرعمه وخاله تنهاوارث باشند فقط عمه ارث میبرد 4- اگرعمووعمه تنهاوراث باشند تنهاعموارث میبرد (اگرچه هردوخویشاوندان پدری اند) 5- اگرخاله ودایی تنهاوارث باشندفقط دایی ارث میبرد (اگرچه هردوخویشاوندان مادری اند) بنابراین دردین یهود بافهرست طولانی ازمحرومیت های زن درارث روبه روهستیم که محورآنها عبارتند از:ملاک قراردادن نسبت پدری دربهره مندی ازارث ومحروم کردن منسوبان مادری ؛ ترجیح مردان به زنان درمیان منسوبان مادری ومحرومیت کلی وجزئی زوجه ازارث اگرچه دربرخی از مقررات موخر یهودیان برخی اصلاحات دراین موارد صورت گرفت ولی وضعیت کلی همچنان به قوت خود باقیست. دین مسیحیت: دردین مسیح تفاوت قابل توجهی درتقسیم ارث بین زن ومرد که ناشی ازجنسیت باشد مشاهده نمیگردد، دراین دین دختروپسر ، برادروخواهر، پدرومادر، پدربزرگ ومادربزرگ، عمه و عمو ، نوادگان دختروپسر، همه ازارث مساوی برخوردارند وجنسیت تاثیری درتعیین سهم الارث آنان ندارد . زوج وزوجه نیزدرصورتی که تنهاوارث باشند ازبهره ای مساوی برخوردارند ولی درصورتی که همراه آنان وارث دیگری از قبیل اولاد وجود داشته باشد تفاوت هایی در سهم الارث زوجین درشرایط برابر مشاهده میگردد که باتوجه به رژیم کلی حاکم به ارث زن ومرد در دین مسیح قابل توجه نیست.
ارث در شریعت مسیح
آیین مسیحیت چون بر اساس معنویت و اخلاق و آخرت گرایی بناشده است، انجیل شریعت و قانون و فقه مستقل و مشخصی را ارائه نکرده و لذا ارباب کلیسا مسیحیان را به شریعت یهود ارجاع دادند.
در انجیل نیز احکام تورات مورد تأئید قرار میگیرد. چون عیسی مسیح در شماره 5:17 متی میفرماید:
‹‹گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم نیامدهام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم.››
گویا در مسیحیت زن هم به ارث برده میشده چه رسد به اینکه ارث ببرد.
زن در کلیسا حق حرف زدن نداشت چون پولس (پال) در شماره 35 و 14:34 رساله اول خود به قرنتیان مینویسد:
"زنان شما در کلیساها خاموش باشند زیرا که ایشان را حرف زدن جایز نیست بلکه اطاعت نمودن. چنانکه تورات نیز میگوید." و
" زنان را در کلیسا حرف زدن قبیح است."
اما امروزه زنان در کلیسا آواز هم میخوانند و میرقصند و سخنرانی هم میکنند.
ارث درمیان فراعنه و یونان
در دوران اول حاکمیت فراعنه مصر، ثروت حاصل از کار افراد، ملک پادشاه بود و پس از مرگ هر انسان، تمام ثروت اودر اختیار پادشاه قرار می گرفت. تا آن که پادشاه «باکوریوس» در قرن 8 ق. م آن قانون را تغییر داد و قانون انتقال ارث به بزرگترین فرزند پسر را تصویب کرد.
بازنشر:
http://www.afsaran.ir/link/1036688
http://mehrdadz.blogfa.com/post/540
#مقایسه_سهم_ارث_زن_در_ادیان_مختلف #زرتشت #اسلام #مسیحیت
#یهودیت #ادیان_مختلف #چرا_زن_نصف_مرد_ارث_میبرد #منابع_تاریخی #سند #منبع
#کمونیسم #ارث_زن #سهم_زن #کلیسا #جایگاه_زن #مقام_زن #ثروت_زن
مقایسه ارث زن در ادیان و تفکرات مختلف