دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

تمامی تلاش ها در این وبلاگ ؛ جلب رضایت امام حاضر و ناظرمان مهدی عج است ؛ امید است با عنایت ایشان موفق باشیم ...

بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مادر شهید» ثبت شده است

به نام خدای مهدی عج






مادر شهید محمدحسین نیل ساز:
سال 82 توفیق زیارت امام حسین نصیبم شد. در کنار حرم فریاد کشیدم که یا ابا عبدالله! من پسرم حسین را از تو می‌خواهم! کمی بعد در کنار ضریح بیهوش شدم و در عالم رؤیا آقایی مهربان را بالای سر خود دیدم که از من پرسید: چرا اینقدر بی تابی می‌کنی؟ پاسخ دادم: آمده ام حسینم را از شما بگیرم! آن آقا گفت: می‌خواستیم زمانی بگذرد و صبرت را ببینیم. اکنون حسین تو اینجاست! نگاهی کردم. محمد حسین در کنارم بود. او پارچه سفیدی ‌به من هدیه داد و گفت: از این پارچه برای خود و خواهرانم پیراهن و چادر تهیه کن.‌

با ریختن آب به سرو صورتم به هوش آمدم و پس از دقایقی دریافتم که همه آنچه دیدم رؤیایی بیش نبوده است و...».

یک سال بعد در 25/ 5/ 83 به دنبال سقوط حکومت بعث عراق و پایان مرحله اصلی عملیات تفحص، بنیاد شهید، 77 جاویدالاثر شهرستان دزفول را رسماً ‌‌«شهید» معرفی کرد و مراسمی در مسجد جامع دزفول به یادشان برگزار شد.‌

اما من مطمئن بودم از وعده ای که از مولایم گرفتم یقین داشتم که حسین من بر میگردد . تا اینکه خبر رسید یک شهید گمنام قبل از تدفین نشانه هایی داشته که مشخص شد فرزند من است. پیکر پسرم برگشت و من نیز حاجت روا شدم.

منبع:
کتاب شهیدان زنده اند ص56

https://www.tabnak.ir/fa/news/410626


مادر شهید محمدحسین نیل ساز: سال 82 توفیق زیارت امام حسین(ع) نصیبم شد. در کنار حرم فریاد کشیدم که یا ابا عبدالله! من پسرم حسین را از تو می‌خواهم! کمی بعد در کنار ضریح از هوش رفتم و در عالم رؤیا آقایی مهربان را بالا سر خود دیدم که از من پرسید: چرا اینقدر بی تابی می‌کنی؟ پاسخ دادم: آمده ام حسینم را از شما بگیرم! آقا گفت: می‌خواستیم زمانی بگذرد و صبرت را ببینیم. اکنون حسین تو اینجاست! دیدم محمد حسین در کنارم بود. او پارچه سفیدی ‌به من هدیه داد و گفت: از این پارچه برای خود و خواهرانم پیراهن و چادر تهیه کن.‌ با ریختن آب به سرو صورتم به هوش آمدم. یک سال بعد پس از سقوط حکومت بعث عراق پیکر پسرم برگشت و من نیز حاجت روا شدم.
منبع:
کتاب شهیدان زنده اند ص56


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۳ ، ۲۳:۳۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






آیت الله بهجت: آنهایی که شهید شدند، آنهایی که شهید داده‌اند، در راه خدا رفته‌اند و در راه خدا بوده‌اند، و خدا می‌داند چه تاجی به سر اینها ـ بالفعل ـ گذاشته شده، ولو بعضی‌ها نمی‌بینند مگر بعد از اینکه از این نشأت بروند. بعضی‌ها هم که اهل کمالند، شاید در همین‌جا ببینند که «فلان» بر سرش تاج است، «فلان» بر سرش تاج نیست!! مقصود، شهادتِ نزدیکان انسان، خودش یک کرامتی از خداست.
شهادت ـ اگر حسابش را بکنیم ـ موجب مسرّت است، نه موجب حزن. این حزنی که در انسان پیدا می‌شود، به‌خاطر این است که آن [شهید] رفت آن اتاق و ما ماندیم این اتاق؛ دیگر فکر این را نمی‌کنیم که او حالش از حال ما بهتر است؛ ما ناراحتی داریم، او راحت است. فکر این را نمی‌کنیم که الآن چه [چیزهایی] خدا برای او قرار داده، و ما معلوم نیست چه جوری برویم؟ آیا با ایمان می‌رویم یا نه؟ او با ایمان رفت و آن هم این‌جور، شهید رفت. باید بفهمیم که شهادت، از موجباتِ سعادت است؛ هر فردی را بالا می‌برد، پایین نمی‌آورد. و این خانه یک خانه‌ای است که جای ماندن نیست


https://bahjat.ir/fa/content/918



آیت الله بهجت: آنهایی که شهید شدند، آنهایی که شهید داده‌اند، خدا می‌داند چه تاجی به سر اینها گذاشته شده، ولو بعضی‌ها نمی‌بینند مگر بعد از اینکه از این عالم بروند. شهادت موجب مسرّت است، نه موجب حزن. این حزنی که در انسان پیدا می‌شود، به‌خاطر این است فکر این را نمی‌کنیم که او حالش از حال ما بهتر است؛ ما ناراحتی داریم، او راحت است. فکر این را نمی‌کنیم که الآن چه چیزهایی خدا برای او قرار داده، و ما معلوم نیست چه جوری برویم؟



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۳ ، ۰۰:۵۲
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس





وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، ثابت و ثاقب غیبشان می‌زد! یکی از رزمندگان متوجه شد وقتی همه گرم نامه خواندن هستند دوقولوها در کنج سنگر، گریه می‌کنند. آنها بی‌سرپرست بودند و هر بار دل‌شان می‌شکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست گریه می‌کردند. بعدها هر دوبه شهادت رسیدند.




به مزار این دوقلوهای شهید سر بزنید +عکس

https://www.mashreghnews.ir/news/1009666


https://www.mehrnews.com/news/4667430



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۰۴
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





مادر شهید معماریان: پسرم شب اعزام به من گفت:  بابا خوابید بیا چیزی به تو بگویم.رفتم پیشش گفتم کارت چیه مامان؟ گفت مامان ساکم رو میخواهم امشب تو ببندی.

گفتم یعنی چی من ببندم؟ گفت این آخرین اعزامی هست که میروم ؛ چون دیگه برنمیگردم.گفتم مامان زبونتو گاز بگیر ، ان شا الله میری و  برمیگیردی.
گفت نه دیگه ، برنمیگردم.
صبح اومدم پشتش آب بپاشم دیدم دلم باهاش داره میره گفتم مالی که در راه خدا دادم نباید دلم دنبالش بره ، دادم همسایه کاسه اب رو پاشید پشت سرش

رسید که سر کوچه به تیر چراغ برق تکیه زد و گفت مامان قد و بالام رو خوب ببین دیگه تا قیامت من رو نخواهی دید...

به نقل از حاج حسین یکتا
صوت: http://yon.ir/modafea

شهید محمد معماریان، از زبان مادرش
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5737/6613/76510

#حاج_حسین_یکتا #حسین_یکتا #راوی_جبهه_جنگ #شهید_معماریان #مادر_شهید #بدرقه_شهید #خداحافظی #آب_پاشیدن_پشت_شهید #سک_جبهه #بستن #قیامت #نخواهی_دید #کوچه

http://www.afsaran.ir/link/1179369
http://mehrdadz.blog.ir/post/314
http://hadinet.ir/view/post:8325862


مادر شهید معماریان: پسرم شب اعزام به من گفت: مامان  ساکم رو میخواهم امشب تو ببندی گفتم چرا؟؟؟ گفت این آخرین اعزامی هست که میروم؛چون دیگه برنمیگردم.گفتم مامان زبون تو گاز بگیر... ان شا الله  میری و بر میگیردی.گفت نه دیگه برنمیگردم! صبح هنگام رفتن رسید که سر کوچه به تیر چراغ برق تکیه زد و گفت مامان قد و بالام رو خوب ببین دیگه تا قیامت من رو نخواهی دید!!!




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۵۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





حجت‌الاسلام‌والمسلمین شهیدی رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران خاطره‌ای از مقام معظم رهبری نقل کرد و گفت: در یکی از دیدارهایی که خانواده‌های معظم شهدا با رهبری داشتند مادر و پدر شهیدان عبوری در جواب سؤال حضرت آقا که چند فرزندتان شهید شدند گفتند" سه فرزند ما در فصل بهار و در فروردین، اردیبهشت و خردادماه سال 65 به شهادت رسیدند." حضرت آقا با شنیدن این جملات اشک از چشمانشان سرازیر شد که مادر شهیدان با ناراحتی ابراز داشتند فرزندانمان فدای شما و امام، ما فرزندانمان را دادیم تا اشک رهبرمان را نبینیم.
منبع:
http://www.isaar.ir/doc/news/fa/90609/


#اشک_رهبر  #امام_خامنه_ای #جبهه #جنگ_ایران_عراق #دیدار_با_خانواده_شهدا
#رهبر_انقلاب #شهدا #فرزند #مادر_شهید #3شهید #بهار65 #عملیات #بغض


بازنشر:
http://mehrdadz.blog.ir/post/230
http://www.afsaran.ir/Link/1135487
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/121829528
http://sangariha.com/view/post:6801682/
http://hadinet.ir/view/post:8322605



در دیداری از خانواده‌های معظم شهدا ؛ رهبر انقلاب سوال کردند: چند فرزندتان شهید شدند؟ گفتند: سه فرزند ما در فصل بهار و در فروردین، اردیبهشت و خردادماه سال 65 به شهادت رسیدند! حضرت آقا با شنیدن این جملات اشک از چشمانشان سرازیر شد،که مادر شهیدان با ناراحتی ابراز داشتند فرزندانمان فدای شما و امام، ما فرزندانمان را دادیم تا اشک رهبرمان را نبینیم.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۸ ، ۰۲:۴۴
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)






نامه مادر شهید غواص تازه تفحص شده (منوچهر تنگسیری) به رهبر انقلاب

محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای
سلام علیکم
پس از 29 سال فراق فرزند 14 ساله‌ام، امروز او را در آغوش گرفته و آرامش یافتم.
آنچه قلب مرا ناراحت و رنجور می کند تنهایی ولی امر مسلمین جهان است که حاضرم در راه شما و اعتلای اسلام ناب محمدی خود و فرزندان دیگرم را فدا کنم.
آقا و سرور ما، ما هیچ وقت نخواهیم گذاشت خواب بازگشت آمریکای جنایت کار و مستکبرین عالم برای بزدلان و دنیا پرستان تحقق یابد و نخواهیم گذاشت حوادث تلخ 68 و جام زهر دیگر، دیگر بار تکرار گردد.
فاطمه کارساز . مادر غواص شهید منوچهر تنگسیری
منبع:
http://www.rozenews.com/view/10930/

بازنشر:
http://www.afsaran.ir/link/1083428
http://mehrdadz.blog.ir/post/140
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/121036123
http://sangariha.com/view/post:6782605/1442354251/
http://hadinet.ir/view/post:8318441

#مادر_شهید_تازه_تفحص_شده
#شهید_غواص
#جام_زهر_
#رهبر_انقلاب
#امام_خامنه_ای
#شهید_منوچهر_تنگسیری
#شهدای_غواص
#بازگشت_بعد_از_سال
#تسبیح_به_دست_
#عکس_دانلود


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۸ ، ۰۱:۲۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای  طبس





ضد انقلاب برای سر بعضی پاسدارها هزار تومان جایزه می گذاشت،خیلی که ارزش طرفشان بالا می رفت ،سرش را سه هزار تومان هم می خریدند!

محمود که آمد،به یکی ، دو هفته نکشید، رفت توی لیست سه هزار تومانی ها!!اعلامیه اش را خودش آورد برامان.می خواند و می خندید.

دو سه هفته بعد،پام گلوله خورد.می خواستند بفرستندم مشهد.محمود آمد دیدنم.وقت خداحافظی با خنده گفت:راستی خبر جدید رو شنیدی؟

گفتم چی؟

گفت:قیمت سرم زیاد شده!

گفتم چقدر؟

گفت:بیست هزار تومن!!

چند ماه بعد،بوکان که آزاد شد،آن قیمت به دومیلیون تومان هم رسید!

سخنان قابل تامل شهید کاوه در جمع رزمندگان

http://akharinkhabar.ir/interestings/4557931

خاطراتی از شهید محمود کاوه


http://www.jamnews.com/detail/News/396127


ضد انقلاب برای سر بعضی پاسدارها هزار تومان جایزه می گذاشت،خیلی که ارزش طرفشان بالا می رفت ،سرش را سه هزار تومان هم می خریدند! محمود که آمد،به یکی ، دو هفته نکشید، رفت توی لیست سه هزار تومانی ها! اعلامیه اش را خودش آورد برامان میخواند و میخندید. دو سه هفته بعد،پام گلوله خورد! میخواستند بفرستندم مشهد. محمود آمد دیدنم. وقت خداحافظی با خنده گفت: شنیدی قیمت سرم زیاد شده! گفتم چقدر؟ گفت:بیست هزار تومن!! چند ماه بعد،بوکان که آزاد شد،آن قیمت به دومیلیون تومان هم رسید!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۰۴:۱۳
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته‌ی حوزوی و دانشگاهی
کرامت زن، عزّت زن، ظرافت زن، نه فقط ظرافت جسمی بلکه ظرافت ساختمان فکری و عصبی و ظرافت کارکردی که باید بکند. این رشته‌های بشدّت رقیق و نازک اعصاب کودک را فقط سرْانگشت ظریف و لطیف مادر است که میتواند از هم جدا کند که عقده به‌وجود نیاید، گره به‌وجود نیاید؛ هیچ کس دیگر نمیتواند، یعنی هیچ انسان دیگری که از جنس زن نباشد نمیتواند؛ این کار، کار زنانه است. یعنی برخی از کارکردها بقدری همراه با ظرافت است که انسان استعجاب میکند از قدرت الهی که چطور این توانایی بالا را همراه با ظرافت به زنان عنایت کرده. من همیشه به دوستان و خویشاوندان و زنان میگویم، میگویم برخلاف آنچه که معروف است، در بین این دو جنس، آن جنس قویتر زن است. زنها قویتر از مردهایند. زنها میتوانند با تدبیر و با ظرافت، مرد را در دست خودشان بچرخانند؛ انسان، هم در تجربه این را مشاهده میکند، هم با قیاسهای فکری و عقلی این را میتواند اثبات بکند. این واقعیّتی است.
منبع:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22536

#مادر #سرانگشت #تربیت #فرزند #پدر #تنبیه #برخورد #واکنش #کودک #نوزاد #گریه #سرانگشت #عقده #گره #اعصاب #ظریف #ظرافت #بانوان #رهبر #انقلاب #بیانات #عکس #نوشته #روز_مادر #زن
#مادر_چراغ_خونست
#همسر_چراغ_خونست
#خواهر_چراغ_خونست
#دختر_چراغ_خونست

http://www.afsaran.ir/link/1353590
http://mehrdadz.blog.ir/post/848
http://wisgoon.com/pin/18621316/
http://sangariha.com/view/post:6908958
https://hammihan.com/post/14385015


این رشته‌ بشدّت  نازک اعصاب کودک را فقط سرانگشت ظریف و لطیف مادر است که میتواند از هم جدا کند که عقده به‌وجود نیاید، هیچ انسان دیگری که از جنس زن نباشد نمیتواند؛انسان تعجب میکند از قدرت الهی که چطور این توانایی بالا را همراه با ظرافت به زنان عنایت کرده




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۵۱
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج




افسران - واکنش جالب مادر جانباز مدافع حرم ؛ حبیب الله عبداللهی بعد از دیدن وی ...


وقتی مرا از منطقه درگیری برگرداندند و بیمارستان رساندند مسئول نیروی انسانی را در بیمارستان دیدم و صدایش زدم تا مرا دید گفت: « تو زنده‌ای؟» آخر هم خودم، خودم را پیدا کردم (خنده) مرا به ایران که برگرداندند وضعیت آشفته‌ای داشتم با برادرم تماس گرفتم و گفتم به مادرم خبر بدهد. مادرم که خودش را رساند بیمارستان برای پیدا کردن من پرده روبروی تخت‌ها را کنار می‌زد. وقتی پرده را کنار زد مرا نشناخت و رفت سراغ تخت کناردستی‌ام که صدایش زدم. گفتم:«مامان من اینجایم» گفت: «خوبی؟» گفتم: «ببین پایم این‌طوری شده؟» گفت: «فدای سر علی‌اکبر(ع)» گفتم:« راستش حاج‌خانم یه انگشتم را هم دادم.» گفت:« فدای سر ابالفضل(ع)» گفتم: « حاج‌خانم چشمم را هم دادم رفته‌ها» گفت: «عزیزتر از حضرت عباس (ع) که نیستی» خدا شاهد است تا به امروز بالای سرم گریه نکرده است. یک تعبیری دارد و همیشه می‌گوید: «پسرم یاس سفیدی بود که فرستادمش حالا یک‌ذره کبود شده وگرنه هیچ فرقی نکرده» این مسیر را مدیون مادرم هستم. خیلی خوب برخورد کرد.»
منبع:
http://yon.ir/janbazm

#جانباز #مدافع_حرم #شهید #شهادت #حبیب_الله #عبداللهی #سوریه #جنگ #مصاحبه #شجاعت #مادر #چشم #انگشت #حضرت #ابوالفضل #عباس #علی_اکبر #حاج_خانم #عکس #نوشته #مامان #نشناخت #یاس #کبود #یاس_سفید

http://www.afsaran.ir/link/1263927
http://mehrdadz.blog.ir/post/528
http://sangariha.com/view/post:6858328/1463003956/





شخص بشار اسد برای بچه‌های رزمنده ایرانی موضوعیت نداشته است. اصلاً اینکه کسی برای بقای خانواده اسد بجنگد محلی از اعراب ندارد. با اینکه زمانی که ما ۸سال در جنگ بودیم تمام دنیا علیه ما بود و تنها کشور و دولتی که از ما حمایت کرد «حافظ اسد» بود. طبق مرام ایرانی الآن امروز حکومت اسد و کشور سوریه دقیقه درگیر همان چیزی است که ما درگیرش بودیم. مرام ایرانی ما می‌گوید که از آن‌ها حمایت کنیم. مسئله بعدی هم این است که چه‌بسا جبهه مقاومت اسلامی را کس دیگری بهتر مدیریت کند عقل و فهم ما می‌گوید که از او حمایت کنیم. خود شخص موضوعیتی ندارد. اما چیزی که جمهوری اسلامی بابت آن هزینه می‌کند این است که دشمن از هر طریقی خواسته به جمهوری اسلامی ضربه بزند. جنگ عراق با ایران، تحریم‌های اقتصادی، تهاجم و شبیخون فرهنگی و حربه‌های مختلف که علیه نظام اسلامی به کاربردند. اما راهی از پیش نبردند. «اسلام آمریکایی» و «شیعه انگلیسی» دو لبه یک قیچی هستند که می‌خواهند جریان اسلام ناب محمدی و خط مقاومت اسلامی را قیچی بکنند. در این میان چیزی که برای ما مهم است حفظ خط مقاومت است.»



ما برای حفظ خط مقاومت می جنگیم نه بشار اسد





http://www.rajanews.com/news/241692/%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%86%D8%AF-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF-%D9%87%D8%B1%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D8%AE%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA


زمان جنگ تمام چیزهایی که دوستش دارید روبرویتان ظاهر می‌شود: «به نظر شما ساعت مچی در بهترین حالت چقدر ارزش دارد. به خدا شیطان در جنگ ساعت مچی  شما را جلوی چشمتان می‌آورد. مدام توی گوش شما می‌خواند یعنی می‌خواهی ساعتت را رها کنی. حالا فکر کنید هر دل‌بستگی که داشته باشی جلوی چشمت می‌آید. من زن و بچه نداشتم. اما همان شیطانی که این چیزها را جلوی من می‌آورد برای بقیه زن و بچه‌هایشان جلوی چشمشان می‌آید. خیلی ایمان قوی می‌خواهد که اهمیت ندهی. شب عملیات به محمد گفتم برو به خانوم و دخترت زنگ بزن. مدام بهانه می‌آورد و زنگ نمی‌زد. گفتم یعنی تو از «حلما» دل کندی؟ گفت آره دل کندم. هر کاری کردم تماس نگرفت. آخر گفت تو را به خدا اذیت نکن. من احساس دارم زنگ بزنم حسابی به هم می‌ریزم. دلم گیر می‌کند. به خدا شهدا احساس داشتند. زن و بچه‌هایشان را خیلی دوست داشتند.
http://yon.ir/janbazm

مسئله بعدی این است که این جنگ نامنظم است. خاک‌ریزی نیست. در خاک‌ریزی عقبه حریف را می‌زند و شما اگر نیروی پیاده شجاعی داشته باشی جلو می‌روی. اما در نامنظم شما یک کوچه را اشتباه بروی وسط مسلحین قرارگرفته‌ای. دوست و دشمن در این جنگ معلوم نیست. یک نفر که از صبح با شما دوست است شب تا صبحش جاسوسی شما را می‌کند. شما اگر در این جنگ پشتیبانی فکری و محتوایی نداشته باشی عمراً نمی‌توانی پایت را در این معرکه بگذاری. وحشت این جنگ به هیچ‌چیزش نمی‌ارزد. شما برای فرزندان این شهدا میلیارد میلیارد پول بریز اصلاً کسی حاضر است پدر یا همسرش را با چیزی عوض کند؟»

هیچ عقل سلیمی به خاطر پول در این جنگ حاضر نمی شود


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۳۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






امام خامنه ای 1390/4/13:
به خانواده‌های شهدایتان رسیدگی کنید. رسیدگی هم مهمترینش و بهترینش عبارت است از تلطف و احوالپرسی و خبرگیری؛ همه‌اش کمک نیست، خیلیها هم به کمک احتیاج ندارند؛ اما به محبت و ملاطفت و همراهی و همدلی، همه احتیاج دارند؛ از بالا تا پائین همه دوست میدارند که مورد ملاطفت قرار بگیرند. بعضی از شهدای سرافراز ما بحمدالله شهرت همگانی دارند، همه اینها را میشناسند؛ خیلیها هم هستند که نه، پیش اهل آسمانها البته مشهورند؛ آنها را ملائکه‌ی خدا خوب میشناسند؛ اما در بین ماها، شاید خیلی معروف نیستند؛ به اینها بپردازید، سراغ اینها بروید و امیدواریم ان‌شاءالله دوستان یک عملکرد منسجم و مدونی در این زمینه پیش‌بینی کنند.
منبع:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12857

#امام_خامنه_ای #رهبر_انقلاب #سید_علی #ولایت_فقیه #امام_امت #خانواده_های_شهدا #شهادت #رسیدگی #احوالپرسی #خبر_گیری #تلطف #محبت #همراهی #مهربانی #معروف #دیدار_با_خانواده_شهدا #مادر_شهید #پدر_شهید #عکس #عکس_نوشته

http://www.afsaran.ir/link/1175497
http://mehrdadz.blog.ir/post/298
http://hadinet.ir/view/post:8325399








به خانواده‌های شهدایتان رسیدگی کنید. همه‌اش که کمک (مالی) نیست؛ اما به محبت و ملاطفت و همدلی، همه احتیاج دارند.مهمترین کمک به خانواده شهدا احوالپرسی و خبرگیری است.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۴ ، ۲۳:۰۰
مهرداد بچه مثبت