شهید آوینی: اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید. موسیقی برای تاثیرگذاری بر بشر، مانع عقل را برابر خود ندارد.
به نام خدای مهدی (عج)
شهید سید مرتضی آوینی: اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید.
اینها حرفهای منتشر نشدهای از سیدمرتضی آوینی است که گویا در نمازخانه روایت فتح در جمع عدهای از علاقهمندان و دوستداران هنر و تبلیغات مطرح شده است.
در فیلمها و تبلیغات غربی، احساساتی را که میخواهند به تماشاچی منتقل کنند، از روش دیگری جز موسیقی انتقال نمیدهند. اگر احساس غم و اندوهی هست که میخواهند آن را به تماشاچی منتقل کنند، عامل اصلی آن هم موسیقی است. اگر میخواهند شادی را به تماشاچی منتقل کنند، عینا همینطور است و عامل اصلی آن موسیقی است.
تمدن غرب کلا از محتوای هنری خالی شده است. و هنری در غرب باقی نمانده است.
موسیقی به هر ترتیب عامل اساسی تبلیغات غرب است. دلیل اینکه از موسیقی به این شکل استفاده میکنند، این است که موسیقی برای تاثیرگذاری بر بشر، مانع عقل را برابر خود ندارد.
عقل مشخصه اصلی و فصل انسان است؛ یعنی اگر عقل را از انسان بگیرید، دیگر انسان نیست. عقل چیزی است که انسان را از موجودات دیگر جدا میکند.
حیوانها و گیاهان که پایینترین مرتبه عقل را هم ندارند؛ موسیقی بر آنها موثر است! دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک میکند، بلکه اعصاب است.
وقتی برای گاوها موسیقی گذاشتهاند، دیدهاند شیر گاوها بیشتر شده است. این چه چیزی را میرساند؟ اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک میکند، بلکه اعصاب است.
اعتیاد به موسیقی از هر اعتیادی شدیدتر است.
دلیلش این است که تاثراتی که انسان از موسیقی میگیرد، فقط از راه اعصاب است و بعد تصمیم میگیرد آیا از آن متاثر شود یا نه. خودش را دست این موسیقی بسپرد یا نه. چون اصلا مساله، خود را دست موسیقی سپردن است، کسی که موسیقی گوش میدهد، خودش را دست موسیقی میسپرد و بنده آن میشود.کسی که اینطور است، مانع عقل را از همان اول از سر راه برداشته و تصمیم گرفته که خودش را به دست موسیقی بسپرد.
اگر کسی خودش را دست موسیقی بسپرد، خب لذت هم میبرد. ولی اگر کسی خودش را دست موسیقی نسپرد، موسیقی برایش عذابآور است. جدی میگویم.
کسی که خود را دست موسیقی نمیسپرد،یعنی معیارهایی را قبول نمیکند که در موسیقی هست و بنده موسیقی نمیشود – احساسی که در موسیقی موجود است به او منتقل نمیشود که هیچ، بلکه اصلا حالت اشمئزاز به انسان دست میدهد.
کسانی که موسیقی گوش میکنند، اولا موسیقی اعتیادآور است، خیلی شدید و اعتیادش از هر چیز دیگر هم شدیدتر است و حالت تخدیری آن خیلی عمیقتر از هر چیزی است؛ مثل تریاک، مشروب و… حالت تخدیری آن همچنان زیاد است که اصلا قابل ترک نیست.
اگر نوای نی، تناسبهایی بین صوتها برقرار کند که این تناسبها درست مثل موسیقی بهوسیله اعصاب دریافت شوند، هیچ فرقی ندارد. چون وقتی آدم میخواهد ضجه بزند، با موسیقی ضجه میزند. آدم در خیلی از موارد به درگاه حضرت پروردگار که دعا میکند، با موسیقی است. اصلا آدم با موسیقی دعا میکند. موسیقی آهنگی است که به دعایش میدهد که در دستگاههای موسیقی فارسی هم هست. اگر آن دعا را بیاورید، میشود گفت که در کدام دستگاه است.
من خیلی از اقسام قرائتهای قرآن را که الان هست، گوش نمیکنم، چون موسیقی بر محتوایش غالب است و صورت موسیقی دارد، نه صورت قرآن. خیلی از چیزهایی که الان وجود دارند، اصلا قابل گوش دادن نیستند و بهتر است -یعنی پیشنهاد میکنم- گوش ندهید. حکم شرعی نمیدهم، پیشنهاد میکنم گوش نکنید. چون در آنها موسیقی اصل است، نه قرآن.این یک حساب خیلی ساده است و حساب فقهی هم نمیخواهد. اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید، برای اینکه باعث گناه میشود.
خیلی از سورههایی که همین آقای عبدالباسط میخواند، کاملا مشخص است و شکی ندارم که تمرین کرده هریک از اینها را با چه لحن و موسیقی بخواند و ترکیب موسیقیاش نسبت به معنایش اصل است. در بیشتر چیزهایی که شنیدهام، دیدهام که اصلا معنای قرآن و محتوای آن مورد نظر نیست؛ فقط موسیقی قرآن است که مورد نظر است.
شخصا قرآنهایی را که بچههای شیعه با همین صوت معمولی میخوانند، ترجیح میدهم.
مصاحبهای از حضرت امام(ره) هست اوایلی که تشریف آورده بودند، یا وقتی اروپا و فرانسه بودند، فرموده بودند اصلا مغزی که به گوش دادن موسیقی عادت کرد، دیگر قابل استفاده نیست.
وقتی بشر به موسیقی عادت میکند، دیگر قابل اعتماد نیست.
منبع:
http://www.rajanews.com/news/213682
#شهید #سید_مرتضی #آوینی #موسیقی #محتوا #تاثیر #اعصاب #عقل #فلسفه #استاد #سید_شهیدان_اهل_قلم #مصاحبه #نمازخانه #روایت_فقح #غلبه #گوش_نکنید #تمدن_غرب #فیلم_سینمایی #قرآن #عبدالباسط #غم #شادی #قابل_اعتماد #تمرین
http://www.afsaran.ir/link/1357130
http://mehrdadz.blog.ir/post/44
http://sangariha.com/view/post:6911359
http://wisgoon.com/pin/18876424/
https://hammihan.com/post/14597686
حضرت امام خمینی سلام الله علیه:
دستگاه تلویزیون یا دستگاه رادیو که آموزنده باید باشد، قدرت بدهد به
جوانهای ما، جوانهای ما را نیرومند کند، نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد
که ده ساعت موسیقی بخوانند. جوانی که نیرومند هست از نیرومندی برگردانند به
یک حال خُمار و به یک حال خَلْسَه(حالتی بین خواب و بیداری) مثل همان
تریاک میماند این هم اینقدر با او فرق ندارد، این یک جور خلسه میآورد، آن
یک جور خلسه میآورد. اینها باید تبدیل بشود. اگر بخواهید مملکتتان یک
مملکت صحیح باشد، یک مملکت آزاد باشد، یک مملکت مستقل باشد، مسائل را از
این به بعد جدّی بگیرید. رادیو و تلویزیون را تبدیلش کنید به یک رادیو و
تلویزیون آموزنده، موسیقی را حذف کنید. نترسید از اینکه به شما بگویند که
ما موسیقی را که حذف کردیم کهنه پرست شدیم! باشد ما کهنه پرستیم! از این
نترسید. همین کلمات نقشه است برای اینکه شماها را از کار جدی عقب بزنند.
سخنرانی حضرت امام در جمع کارکنان رادیو دریا
30 تیرماه 1358
#احکام |موسیقی و غنا
⁉️س ۱۱۲۹: گوشدادن به نوارهایی که توسط سازمان تبلیغات اسلامی و یا مؤسسه اسلامی دیگر مجاز اعلام شدهاند، چه حکمی دارد؟
✅ج: جواز گوشدادن به نوارها منوط به تشخیص خود مکلّف است که اگر تشخیص دهد مشتمل بر غنا و موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله و مناسب با مجالس عیش و نوش و خوشگذرانی و همچنین مطالب باطل نیست، گوشدادن به آن اشکال ندارد بنابراین تجویز آن توسط سازمان تبلیغات اسلامی و یا هر مؤسسه اسلامی دیگر به تنهایی دلیل شرعی برای مباح بودن آن نیست و بکارگیری آلات موسیقی در موسیقی لهوی مطرب و مناسب با مجالس لهو و گناه جایز نمیباشد، ولی استفاده حلال از آنها برای اهداف عقلایی اشکال ندارد و تشخیص مصادیق هم موکول به نظر خود مکلّف است.
📚 اجوبه الاستفتائات آیت الله العظمی خامنه ای
شهید آوینی: اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید
درباره
موسیقی حداقل دو جور میشود بحث کرد؛ این دو جور، یکی بحث فقهی درباره
موسیقی است که اصلا در حد بنده نیست و آدمهایی مثل ما اصلا نباید به
خودشان اجازه بدهند که وارد بحثهای فقهی شوند
حیوانها و گیاهان که پایینترین مرتبه عقل را هم ندارند؛ موسیقی بر آنها موثر است! دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک میکند، بلکه اعصاب است.
تمدن غرب کلا از محتوای هنری خالی شده است. و هنری در غرب باقی نمانده است. دلیل
این اتفاق کاملا روشن است. چون هنر مستقیما تجلی روح انسان است. آثار هنری
که از انسان ساطع میشوند، همان برتری روح انسان را دارند؛ یعنی همانقدر
نسبت به حقیقت عالم و ذات مقدس پروردگار قرب و بعد دارند.
همانطور که بیان انسان – حرفها و
کلام او- بیانکننده روح اوست، همانقدر اثر هنری هم مبین روح انسان است؛
بیانکننده روح هنرمندی که اثر هنری از آن ناشی و صادر شده است. اصلا هم
نمیشود کلک زد. یعنی کسی که خمیرمایه درونی ندارد و روحش خالی از محتواست،
نمیتواند کلک بزند و یک اثر هنری عظیم از خود خلق کند؛ محال است. یعنی
اثر هنری درست با روح هنرمند متناسب است
موسیقی در تبلیغات غرب یک عامل اصلی است و میشود گفت که اصلیترین عامل بهشمار میرود
http://www.rajanews.com/news/213682
در غرب اثری از هنر نمانده است
حیوانها و گیاهان که پایینترین مرتبه عقل را هم ندارند؛ موسیقی بر آنها موثر است! دلیلش این است که اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک میکند، بلکه اعصاب است.امروزه تبلیغات در غرب جای هنر را گرفته است؛ یعنی بدون هیچ شکی میشود گفت هنر در غرب مرده و بهطور کلی اثری از هنر در غرب باقی نیست. از بعد رنسانس این اتفاق بهتدریج افتاد و هنر در غرب از بین رفت. تا جایی که عقلم میرسد عرض میکنم که چرا از بین رفت.
مثلا نگاهی به آثار هنری که در قرنهای اخیر از به اصطلاح هنرمندان غربی صادر شدهاند، خیلی راحت نشان میدهد که هنری در غرب باقی نمانده است.
چیزهایی که ممکن است برای چشم قشنگ باشد ولی به هر ترتیب خودشان هم اسمش را با توجه به چیزی که هست، گذاشتهاند: «آپتیک آرت». یعنی هنر بصری. فقط هم مقداری بازی است. یعنی از محتوا بهطور کامل خالی است و اصلا محتوایی باقی نمانده است.
هنری در غرب باقی نمانده است. دلیل این اتفاق کاملا روشن است. چون هنر مستقیما تجلی روح انسان است. آثار هنری که از انسان ساطع میشوند، همان برتری روح انسان را دارند
وقتی برای گاوها موسیقی گذاشتهاند، دیدهاند شیر گاوها بیشتر شده است. این چه چیزی را میرساند؟ اصلا برای دریافت موسیقی هیچ احتیاجی به عقل نیست. یعنی عقل نیست که محتوای موسیقی را ادراک میکند، بلکه اعصاب است
همانطور که بیان انسان – حرفها و کلام او- بیانکننده روح اوست، همانقدر اثر هنری هم مبین روح انسان است؛
یعنی کسی که خمیرمایه درونی ندارد و روحش خالی از محتواست، نمیتواند کلک بزند و یک اثر هنری عظیم از خود خلق کند؛ محال است.
در دوره بعد از رنسانس اصلا به هنر برخورد نکردهام.
عامل اصلی برای هنر و تبلیغات غرب و هیچ عاملی دیگر هنری یا تبلیغاتی اینقدر در تبلیغات غربی مهم و موثر نیست که موسیقی هست.
در فیلمها و تبلیغات غربی، احساساتی را که میخواهند به تماشاچی منتقل کنند، از روش دیگری جز موسیقی انتقال نمیدهند. اگر احساس غم و اندوهی هست که میخواهند آن را به تماشاچی منتقل کنند، عامل اصلی آن هم موسیقی است. اگر میخواهند شادی را به تماشاچی منتقل کنند، عینا همینطور است و عامل اصلی آن موسیقی است.
موسیقی به هر ترتیب عامل اساسی تبلیغات غرب است. دلیل اینکه از موسیقی به این شکل استفاده میکنند، این است که موسیقی برای تاثیرگذاری بر بشر، مانع عقل را برابر خود ندارد.
در موسیقی این چیزی که الان موجود است، جلسههای شبنشینی است که همه در فعل حرام صرف میشوند. اینها اصلا بوی دود تریاک میدهند و بوی گند مشروب و عرق کشمش از آن بلند است. این نیهایی را که کسایی بهصورت تکنوازی زده گوش کنید و ببینید چه اندوهی در آن موجود است؛ چه اندوه یأسآمیزی!
اگر نوای نی، تناسبهایی بین صوتها برقرار کند که این تناسبها درست مثل موسیقی بهوسیله اعصاب دریافت شوند، هیچ فرقی ندارد. چون وقتی آدم میخواهد ضجه بزند، با موسیقی ضجه میزند. آدم در خیلی از موارد به درگاه حضرت پروردگار که دعا میکند، با موسیقی است. اصلا آدم با موسیقی دعا میکند. موسیقی آهنگی است که به دعایش میدهد که در دستگاههای موسیقی فارسی هم هست. اگر آن دعا را بیاورید، میشود گفت که در کدام دستگاه است.
بچهای که اصلا رقص ندیده، بههیچ وجه ندیده کسی برقصد – نمونهاش را خودم دیدهام- بچهای که از اول بچگی اصلا رقص ندیده و موسیقی هم نشنیده است؛ اگر عدهای دوروبرش شروع کنند به دست زدن، ببینید چه حالتی از خودش بروز میدهد؟
اعتیاد به موسیقی از هر اعتیادی شدیدتر است
دلیلش این است که تاثراتی که انسان از موسیقی میگیرد، فقط از راه اعصاب است و بعد تصمیم میگیرد آیا از آن متاثر شود یا نه. خودش را دست این موسیقی بسپرد یا نه. چون اصلا مساله، خود را دست موسیقی سپردن است، موسیقی گوش دادن نیست. اشتباه نشود. اصلا موسیقی گوش دادنی نیست. کسی که موسیقی گوش میدهد، خودش را دست موسیقی میسپرد و بنده آن میشود. یعنی تصمیم گرفته که موسیقی، خوب چیزی است و من میتوانم موسیقی گوش کنم و تاثرات عصبی آن را بگیرم. به این دلیل دیگر عقلش کنترل ندارد. کسی که اینطور است، مانع عقل را از همان اول از سر راه برداشته و تصمیم گرفته که خودش را به دست موسیقی بسپرد.
چه موسیقی را برای حضرت امام(ره) بگذارید، چه برای من، تفاوتی نمیکند. با اینکه مراتب عقلیمان متفاوت است ولی موسیقی را برای هریک بگذارید، تفاوتی نمیکند. ایشان هم اگر یک موسیقی شاد را بشنود، همه تاثیرهای موسیقی به ایشان منتقل میشود. منتها بعد تصمیم میگیرد و موسیقی را قطع میکند و خودش را دست موسیقی نمیسپرد. اگر کسی خودش را دست موسیقی بسپرد، خب لذت هم میبرد. ولی اگر کسی خودش را دست موسیقی نسپرد، موسیقی برایش عذابآور است. جدی میگویم.
کسی که خود را دست موسیقی نمیسپرد،یعنی معیارهایی را قبول نمیکند که در موسیقی هست و بنده موسیقی نمیشود – احساسی که در موسیقی موجود است به او منتقل نمیشود که هیچ، بلکه اصلا حالت اشمئزاز به انسان دست میدهد.
کسانی که موسیقی گوش میکنند، اولا موسیقی اعتیادآور است، خیلی شدید و اعتیادش از هر چیز دیگر هم شدیدتر است و حالت تخدیری آن خیلی عمیقتر از هر چیزی است؛ مثل تریاک، مشروب و… حالت تخدیری آن همچنان زیاد است که اصلا قابل ترک نیست.
. عقل مشخصه اصلی و فصل انسان است؛ یعنی اگر عقل را از انسان بگیرید، دیگر انسان نیست. عقل چیزی است که انسان را از موجودات دیگر جدا میکند.
آنچه انسان نتواند بهوسیله عقل بر آن نظارت داشته باشد، اصلا قابل اعتماد نیست و نباید سراغش رفت. فرض کنید جذابیتهایی که از غیر راه عقل بر انسان تحمیل میشود، آیا اینها قابل اعتمادند؟ خیر. نمیشود به آنها اعتماد کرد. معاذالله اگر کسی صور قبیحه ببیند، خب جذابیت دارد. فیلمهای پورنوگرافیک جذابیت دارند. آیا این جذابیت، جذابیتی است که بهوسیله عقل بر انسان تحمیل میشود؟ خیر. میدانید که عقل این وسط کارهای نیست. فقط خصوصیتهای حیوانی را در بشر تحریک میکند. چون این غریزه، کشش و جاذبه در بشر موجود است، وقتی این تصویرها را نشانش میدهند، تصور لذتی که از جمع شدن با جنس مخالف موجود است، باعث گرایش انسان و جذابیت در بشر میشود. آیا این جذابیت بهوسیله عقل به او تحمیل شده است؟ خیر. حالا که از راه عقل تحمیل نشده، اصلا قابل اعتماد نیست،
آن چیزی که در اسلام مطرح است، باید همیشه سعی کنیم در محدوده انسانی خودمان بمانیم و تکامل ما هم در همین محدوده است. گذشتن از این حد، سقوط و هبوط است.
تا وقتی این محتوا را دارد و ارتباط ظاهر و قالب آن با محتوا حفظ شده است، سفارش هم شده در حدیثها درباره اینکه مثلا انسان قرآن را با صوت خوش بخواند یا نمازش را با صوت خوش بخواند. دلیلش این است که وقتی در آن دعا انسان با تمام وجودش مشغول دعاست، محتوای دعا ریشهای صوتی است که انسان به بیان و لحن خود میدهد. موسیقی که در دعا از انسان صادر میشود، متناسب با محتوای دعاست که به نیاز و فقر ذاتی انسان برابر خداوند مربوط است.
از نظر فنی دعای آدمی که با کمال نیاز دعا میکند، جزو یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است. ولی چهطور است که حرام نیست؟ در حالیکه شجریان مثلا حرام است. هیچ شکی هم در آن نیست. بحث فقهی نمیکنیم، ولی شکی نداریم که شجریان را نمیشود گوش داد. چون این حضراتی که اینقدر لیبرال هم هستند، شجریان را در تلویزیون پخش نمیکنند، رادیو را نمیدانم. ولی در تلویزیون پخش نمیکنند؛ یعنی قشنگ معلوم است که اینقدر آش شور است که خود اینها هم فهمیدهاند. منتها چهطور اینقدر شور است؟ در حالیکه همان دستگاهها را ممکن است ایشان هم بخواند
اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید!
حتی در ظاهرش هم مشخص است. یعنی وقتی ظاهر، ارتباط خودش را با آن محتوای الهی، روحانی و معنوی قطع میکند، هرچند از نظر فنی در همان دستگاههای موسیقی است، منتها با این حال دیگر قابل گوش دادن نیست و حرام است، یعنی گناه دارد.من خیلی از اقسام قرائتهای قرآن را که الان هست، گوش نمیکنم، چون موسیقی بر محتوایش غالب است و صورت موسیقی دارد، نه صورت قرآن. خیلی از چیزهایی که الان وجود دارند، اصلا قابل گوش دادن نیستند و بهتر است -یعنی پیشنهاد میکنم- گوش ندهید. حکم شرعی نمیدهم، پیشنهاد میکنم گوش نکنید. چون در آنها موسیقی اصل است، نه قرآن.این یک حساب خیلی ساده است و حساب فقهی هم نمیخواهد. اگر دیدید موسیقی بر محتوا غلبه دارد، گوش نکنید، برای اینکه باعث گناه میشود.
خیلی از سورههایی که همین آقای عبدالباسط میخواند، کاملا مشخص است و شکی ندارم که تمرین کرده هریک از اینها را با چه لحن و موسیقی بخواند و ترکیب موسیقیاش نسبت به معنایش اصل است. در بیشتر چیزهایی که شنیدهام، دیدهام که اصلا معنای قرآن و محتوای آن مورد نظر نیست؛ فقط موسیقی قرآن است که مورد نظر است.
شخصا قرآنهایی را که بچههای شیعه با همین صوت معمولی میخوانند، ترجیح میدهم. آقایی هست به اسم قادری که قبل از انقلاب هم میخوانده، قرائت قرآنش را خیلی دوست دارم. چون لحن آن با معنایش متناسب است.
قرائت قرآن آن است که وقتی درباره قیامت میگوید، تن آدم بلرزد. منظورم از ارتباط محتوا با قالب اینجاست. البته این حد خیلی ظریف است و اصلا قابل تشخیص نیست. حدش آنقدر ظریف است که اگر میگفتند محدوده طول و حرام بودن موسیقی این است که موسیقیهایی که مثلا در دستگاه ابوعطا خوانده شدهاند، بهطور کلی حرام هستند و آنهایی که در دستگاههای دیگر خوانده شدهاند، حلال. اگر محدودهاش این بود، خیلی راحت میشد، کاری نداشت و جمهوری اسلامی هم میتوانست بهراحتی در رادیو و تلویزیون به این مساله عمل کند. دلیل اصلی اینکه نمیتواند عمل کند، این است که حد آن مشخص نیست. حد این مساله به مطابقت محتوا و قالب باز میگردد.
این که گفتم هنر، مستقیما تجلی روح انسان است، منظورم این بود و میخواستم این استفاده را کنم که نهجالبلاغه حضرت علی(ع) هم در همین ۲۸ حرف عربی است. از این ۲۸ حرف خارج نیست. از کلمههای عربی هم خارج نیست. ایشان کلمههای جدیدی برای بیان مقاصدشان نیاورده، بلکه از همان کلمهها استفادههای جدیدی کردهاند؛ در همان ۲۸ حرف و همان قالبها. حتی در همان وزنهای عروضی هم شعرهایی به ایشان نسبت دادهاند. همان وزنهای عروضی که عربها بهطور معمول شعر میگویند. اما این کجا و آن کجا؟
دلیلش چیست؟ دلیلش آن روحی است که پشت این معانی است. آن روحی که ریشه تجلی این کلمههاست.وقتی من میگویم «آب» شما میفهمید، ولی اگر بگویم «دامدامدام» نمیفهمید. تکرار این نتها با عقل، ادراک نمیشود و عقل، نظارتی بر آنها ندارد. بیان این، از راه تناسبهای مجرد ریاضی است که در عالم بین صوتها هست.
مصاحبهای از حضرت امام(ره) هست اوایلی که تشریف آورده بودند، یا وقتی اروپا و فرانسه بودند، فرموده بودند اصلا مغزی که به گوش دادن موسیقی عادت کرد، دیگر قابل استفاده نیست.
وقتی بشر به موسیقی عادت میکند، دیگر قابل اعتماد نیست.
WwW.HisChat.IR
چت روم فارسی هیس چت چتروم چت
مــــــرســـــی :)