دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

تمامی تلاش ها در این وبلاگ ؛ جلب رضایت امام حاضر و ناظرمان مهدی عج است ؛ امید است با عنایت ایشان موفق باشیم ...

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۴ مطلب در آبان ۱۴۰۳ ثبت شده است

به نام خدای مهدی عج





پای صحبت جانباز انقلاب اسلامی محمد جهان‌بین که در زندان ساواک مورد شکنجه قرار گرفته:


چند روز قبل، خانمی در میان بازدیدکنندگان موزه عبرت، از بدو ورود شروع به مغلطه و جوسازی کرد که: «چیزهایی که اینجا می‌بینید، همه‌اش را خودشان ساخته‌اند.» در جوابش گفتم: «یعنی شما معتقدید شکنجه‌هایی که اینجا بازسازی شده، واقعیت ندارد؟ اما بعد از 46 سال، هنوز جای آن شکنجه‌ها در بدن من مخصوصاً پاهایم هست.» وقتی آثار کابل‌های ساواکی‌ها در کف پایم را نشان دادم، گارد آن خانم‌باز شد و گفت: «حالا باور کردم.»

از خاطرات شکنجه‌های ۴۶سال قبل که می‌پرسم، خم می‌شود، کفش و جوراب از پا درمی‌آورد و در مقابل چشم‌های متعجب من، پایش را روی میز قرار می‌دهد و می‌گوید: «با این پاهای آسیب دیده، هنوز هم شب‌ها نمی‌توانم بدون آرام‌بخش بخوابم. آثار کابل‌هایی که ماموران ساواک در سال ۱۳۵۵ زدند، هنوز کف پایم وجود دارد و درد و سوزشش عذابم می‌دهد. همین دیشب مجبور شدم با یک تیغ تیز، چند لایه پوست از کف پایم بردارم. بی‌قراری این پا، خیلی اوقات، بی‌خوابم می‌کند. از خواب که می‌پرم، در آن تاریکی نیمه‌شب، خیال می‌کنم هنوز هم در سلول انفرادی هستم...»

«افضلی»، بازجوی من، وقتی از تهدید، تطمیع و تحقیر جواب نگرفت، ساعت ۱:۳۰ نیمه‌شب درحالی‌که شیشه کنیاک روی میزش بود، خواست با مطرح کردن یک موضوع ناموسی، مرا خلع سلاح کند. گفت: «حرف نمی‌زنی؟ اشکال ندارد. همسرت را اینجا می‌آورم و در مقابل خودت...» در همان لحظه به حضرت زهرا (س) متوسل شدم که آن ناجوانمرد نتواند نیت شومش را پیش ببرد. عنایت خانم(س) طوری بود که او تا مدتی اصلاً نمی‌فهمید کجاست و با چه کسی صحبت می‌کند! در همان فضا در مقابل من نشسته بود اما انگار خدا هوش و عقل را از او گرفته بود و فقط به من نگاه می‌کرد.

https://farsnews.ir/social/1677301042000687726

با این پاهای آسیب دیده، هنوز هم شب‌ها نمی‌توانم بدون آرام‌بخش بخوابم. آثار کابل‌هایی که ماموران ساواک در سال ۱۳۵۵ زدند، هنوز کف پایم وجود دارد و درد و سوزشش عذابم می‌دهد. همین دیشب مجبور شدم با یک تیغ تیز، چند لایه پوست از کف پایم بردارم. بی‌قراری این پا، خیلی اوقات، بی‌خوابم می‌کند. از خواب که می‌پرم، در آن تاریکی نیمه‌شب، خیال می‌کنم هنوز هم در سلول انفرادی هستم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۰۳ ، ۰۹:۰۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






همچنان که هر چیز دیگری -چه شکنجه، چه گرفتاری، چه لذت۔ پایانی دارد و تمام میشود، این نوبت شکنجه هم به پایان رسید. پایم را باز کردند. برخاستم، تلوتلو میخوردم و قادر به راه رفتن نبودم. هردو پایم ورم کرده بود و درد سراسر وجودم را فراگرفته بود. یکی از آنها گفت: به سلولت برو؛ ولی تو را به اینجا برمیگردانیم تا آنکه اعتراف کنی. وقتی به سلول برگشتم و وارد آن شدم، احساس راحتی عجیبی کردم! احساس نوعی امنیت و اطمینان به من دست داد. پس از آن خشونت ددمنشانه و شکنجه ی نفرت انگیز که در اتاق شکنجه با آن مواجه شدم، اکنون چهاردیواری ای که مرا احاطه میکرد و دری که پس از ورودم بسته شد، در من نوعی آرامش روحی می آفرید! خدا را شکر کردم که این سلولم را -که معمولا جای احساس تنهایی و غربت است- مایه ی آرامش و اطمینان ساخته است. روی زمین نشستم، و از اینکه بدون شکنجه شدن پایم را دراز میکردم، و بدون آنکه کلمات گزنده و زننده گوشم را بیازارد، سرم را به دیوار تکیه میدادم، احساس لذت میکردم. برای گرفتن اطلاعات از اشخاص، به انواع فشار متوسل میشدند؛ از جمله اینکه به زندانی برگه های سفیدی میدادند و از او میخواستند تا اعترافات خود را به صورت پرسش و پاسخ روی آن بنویسد. او را تحت فشار قرار میدادند که بنویسد. و خدا نکند که زندانی بپرسد: چه بنویسم؟ در این صورت با کتک و فحش به جان او می افتادند و میگفتند: بنویس... بنویس.... و چه بسا زندانی دو یا سه صفحه مینوشت، اما بازجوآن را میگرفت، با تحقیر به آن نظر می انداخت، آن را در برابر زندانی پاره میکرد و با تأکید و فشار از او میخواست که بیشتر بنویسد! نمیتوانم همه ی جزئیات شکنجه را بیان کنم؛ چون فراتر از آن است که در بیان بگنجد. شرح آن، ضرورتی هم ندارد؛ زیرا دردآور و ناراحت کننده است. از این صحنه های دردناک میگذرم و به صحنه ی دیگری میپردازم که مایه ی تفریح است و خاطر شما را تسلی میدهد؛ گرچه برای کسانی که تمایل به عبرت آموزی داشته باشند، حاوی عبرت است.

منبع کتاب: خون دلی که لعل شد ص 212


https://www.eitaa.com/Hoseinmehrali/2035

همچنان که هر چیز دیگری چه گرفتاری، چه لذت پایانی دارد و تمام میشود، این نوبت شکنجه هم به پایان رسید. پایم را باز کردند. برخاستم، تلوتلو میخوردم و قادر به راه رفتن نبودم. هردو پایم ورم کرده بود و درد سراسر وجودم را فراگرفته بود. یکی از آنها گفت: به سلولت برو؛ ولی تو را به اینجا برمیگردانیم تا آنکه اعتراف کنی. وقتی به سلول برگشتم و وارد آن شدم، احساس راحتی عجیبی کردم! احساس نوعی امنیت و اطمینان به من دست داد. پس از آن خشونت ددمنشانه و شکنجه ی نفرت انگیز که در اتاق شکنجه با آن مواجه شدم، اکنون چهاردیواری ای که مرا احاطه میکرد و دری که پس از ورودم بسته شد، در من نوعی آرامش روحی می آفرید! خدا را شکر کردم که این سلولم را که معمولا جای احساس تنهایی و غربت است مایه ی آرامش و اطمینان ساخته است. روی زمین نشستم، و از اینکه بدون شکنجه شدن پایم را دراز میکردم، و بدون آنکه کلمات گزنده و زننده گوشم را بیازارد، سرم را به دیوار تکیه میدادم، احساس لذت میکردم. نمیتوانم همه ی جزئیات شکنجه را بیان کنم؛ چون فراتر از آن است که در بیان بگنجد. شرح آن، ضرورتی هم ندارد؛ زیرا دردآور و ناراحت کننده است.


کتاب: خون دلی که لعل شد ص212


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۰۳ ، ۰۱:۴۴
مهرداد بچه مثبت
 به نام خدای مهدی عج





حرف زدن در داخل سلول  چنان که گفتم ممنوع بود چه رسد به حرف زدن با زندانیان سایر سلولها این کاری خطرناک بود چون از نظر ماموران اوضاع بازجویی و کسب اطلاعات را به هم میریخت بویژه اگر بازداشتی ها متهمان یک پرونده بودند. با این همه حساسیت مورس ابزاری برای گفت و شنود میان زندانیان بود.
میان من و سلول شهید رجایی بک سلول فاصله بود. من با سلول مجاور به وسیله مورس حرف میزدم ، پیام به سلول رجایی میرفت و پاسخ آن بر میگشت. زبان مورس را در این زندان آموختم داستان از اینجا شروع شد که دیدم از سلول همسایه ام ضرباتی به دیوار میخورد و من معنای آن را نمیفهمیدم. فهمیدم که او از این ضربات مقصودی دارد. یک روز داشتم با نگاه دیوار های سلول را با دقت نگاه میکردم. این هم کاری است که معمولا زندانیان میکنند. تا خود را با چیز تازه ای سرگرم کنند. از جمله چیزهایی که بر دیوار خواندم ، یادگارها و شوخی ها و لطیفه های زندانیان بود. همینطور که به دیواری در کنار در سلول که به زحمت نور به آن میرسید ، خیره شده بودم ، جدولی از حروف و علامات رمزی به چشم خورد. کم کم با زبان جدول آشنا شدم و دیدم که اینها رمزهای مورس است. لذا شروع به آموختن مورس کردم و رفته رفته مفهوم ضربات همسایه را که بر دیوار میزد ، دریافتم. سپس یک بار هم کوشیدم حتی با کندی هم که شده پاسخش را بدهم. همسایه پاسخم را فهمید و خیلی خوشحال شد. گفت و گوی متقابل میان من و او آغاز شد. او با سرعت و مهارت با من حرف میزد و من با درنگ و کندی پاسخ میدادم. او میکوشید به من کمک کند. همینکه یکی دو حرف کلمه ای را میشنید ، اشاره میکرد که کلمه را فهمیده و به بقیه ی حروف نیازی نیست. بتدریج در زمینه گفت و شنود با مورس ماهرتر شدم. تا جایی که وقتی مورس میزدم ، کسی که با من در سلول بود ، متوجه نمیشد ، که من چه کاری میکنم. به دیوار تکیه میدادم سرم را به دیوار میچسباندم دستم را کنار سر میگذاشتم و سپس با انگشت به دیوار ضربه میکوبیدم و در عین حال به حالتی عادی با هم سلولی خودم نیز حرف میزدم بدون آنکه متوجه شود من با همسایه زندانی خود نیز گفت و گوی مورسی دارم!

منبع:
کتاب خون دلی که لعل شد ص۲۴۳ (خاطرات رهبر انقلاب)


دیدم از سلول همسایه ام ضرباتی به دیوار میخورد و من معنای آن را متوجه نمیشوم. فهمیدم که او از این ضربات مقصودی دارد.
یک روز داشتم به دیوار سلول نگاه میکردم. جدولی از حروف و علامات رمزی به چشمم خورد. کم کم با زبان جدول آشنا شدم و دیدم که اینها رموز مورس است. لذا شروع به آموختنش کردم و رفته رفته مفهوم ضربات همسایه را که بر دیوار میزد ،دریافتم. یک بار هم کوشیدم حتی با کندی هم که شده پاسخش را بدهم. همسایه پاسخم را فهمید و خیلی خوشحال شد. گفت و گوی متقابل میان من و او آغاز شد. میان من و سلول شهید رجایی بک سلول فاصله بود. من با سلول مجاور به وسیله مورس حرف میزدم ، پیام به سلول رجایی میرفت و پاسخ آن بر میگشت.
منبع: کتاب خون دلی که لعل شد ص۲۴۳
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۰۳ ، ۰۱:۰۲
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج




قال امام الهادی(ع):
لولا من یبقی بعد غیبت قائئمکم(عج) من العلما الداعین الیه و الدالین علیه والذابین عن دینه بحجج الله، والمنقذین لضعفاء عبادالله من شباک ابلیس و مردته و من فخاخ النواصب لما بقی احد الا ارتد عن دین الله

امام هادی(ع) فرمودند:

اگر نبود دانشمندانی که بعد از غیبت قائم شما را به سوی او دعوت میکنند ، و به سوی او رهنمون میشوند ، و از دین او دفاع میکنند ، و بندگان ناتوان را از دام های شیطان و پیروان شیطان و نواصب اهل بیت نجات میدهند ، احدی باقی نمیماند ، جز اینکه از دین خدا مرتد ، میشدند. 

یوم خلاص حدیث 298 ص 210
طبرسی ، احتجاج جلد۲ص۴۵۵



امام هادی(ع) فرمودند:

اگر نبود دانشمندانی که بعد از غیبت قائم شما به سوی او دعوت میکنند ، و به سوی او رهنمون میشوند ، و از دین او دفاع میکنند ، و بندگان ناتوان را از دام های شیطان و پیروان شیطان و نواصب اهل بیت نجات میدهند ، احدی باقی نمیماند ، جز اینکه از دین خدا مرتد ، میشدند. 

روزگار رهایی حدیث298 ص210

امام هادی(ع): اگر علما شما به سوی  قائم دعوت نمیکردند و از دین او دفاع نمیکردند ، همه شما مرتد میشدید! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۳ ، ۰۰:۲۱
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس





نگران ترامپ نیستیم، جورج بوش عراق را تحویل ما داد ، اوباما سوریه را، بایدن یمن را و ترامپ فلسطین اشغالی را ان شاء الله

وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ
ترجمه:
و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش،) چاره‌جویی کرد؛ و خداوند، بهترین چاره‌جویان است.

رهبر معظم انقلاب:
دشمن میخواست کشور را متلاطم کند، میخواست آرامش و ثبات و استقرار را از ملت ایران بگیرد؛ درست بعکس، خدای متعال در مقابل کید دشمنان آنچنان تقدیری کرد که «و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین».(۱) ملت به برکت دفاع مقدس، از آنجائی که بود، جلوتر رفت؛ آمادگی‌اش بیشتر شد. این توطئه‌ی دشمنان مستکبر و گرگهای آدمیخوار هم در مقابل ملت ایران اثری نکرد.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21279

رهبر معظم انقلاب:
یکى از شگردهاى الهى[این] است که پیغمبر را در قلب شهرهاى بزرگ و متمکّن و متمدّن مبعوث نکرد، در زیر سایه‌‌ى ‌قدرتهاى جبّار و ستمگر و مسلّط مبعوث نکرد. شاید اگر این رسالت مثلاً در تیسفون یا در هر گوشه‌‌ى کشور ساسانى به ‌وجود مى‌‌آمد یا در امپراتورى روم، اصلاً نمیگذاشتند که این نهال در زمین ریشه بدواند، او را قلع‌و‌قمع میکردند. خداى ‌متعال این شجره‌‌ى طیّبه را در جایى غَرس کرد که این فرصت را پیدا کند که ریشه بدواند و آن ‌‌وقتى قدرتهاى بزرگ ‌بفهمند چه شده و چه اتّفاقى افتاده که دیگر قادر به قلع‌و‌قمع این شجره‌‌ى طیّبه نباشند؛ این حقیقتاً یکى از آن مکرهاى ‌الهى است که «وَ مَکَروا وَ مَکَرَ الله»(۱) و «اِنَّ‌هُم یَکیدونَ کَیدًا × وَاَکـیدُ کَیدًا»؛ این یک شگرد الهى است. وضع حجاز در ‌آن روزگار طورى بود که یک حکومت مستقل و متمرکز مثل حکومتهاى معمولى دنیا نداشت؛ یک حکومت قبایلى بود، ‌حاکمیّت دست قبایل بود، قدرت تقسیم شده بود؛ آن‌چنان نبود که یک دستگاه مرتّب و منظّمى وجود داشته باشد و بتوانند ‌هر کارى را فوراً انجام بدهند.‌
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=53842


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۳ ، ۰۱:۳۷
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج





 امام حسین(ع) هنگام شهادت فرزنش فرمود:
هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ
یعنی: پروردگارا هر چه بر سر من میاید در برابر چشمان توست
از این رو (همگی) بر من آسان است. سپس ادامه دادند ، رب إِن تَکُ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ، فَاجعَل ذلِکَ لِما هُوَ خَیرٌ، وَانتَقِم لَنَا مِن هَؤُلاءِ الظّالِمینَ ، یعنی: پروردگارا اگر یاریِ آسمانی ات را از ما دریغ داشتی پس آن نصر و یاری را برای کسی (مهدی) که از ما بهتر است قرار ده و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر.


منبع: الأرشاد ج2 ص16


امام حسین(ع) هنگام شهادت فرزندش فرمود: هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ یعنی: پروردگارا هر چه بر سر من میاید در برابر چشمان توست! از این رو (همگی) بر من آسان است. سپس فرمودند: پروردگارا اگر یاریِ آسمانی ات را از ما دریغ داشتی پس آن نصر و یاری را برای کسی (مهدی) که از ما بهتر است قرار ده و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر!


خداوندا همه سختی ها برمن آسان است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۰۳ ، ۲۳:۱۹
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






بعد از ظهر یازدهم محرم بود ، زنان از سپاه ابن سعد درخواست کردند که آنها را از کنار قتلگاه عبور دهند تا بار دیگر با اجساد شهدای خود وداع کنند. وقتی که چشم زینب (ع) به بدن برادر افتاد فریاد زد: ای محمد(ص) درود فرشتگان آسمان بر تو باد ، این حسین است که بر خاک افتاده و به خون آغشته شده است. این حسین توست که بدنش در بیابان افتاده و قطعه قطعه شده است. و سرش از قفا بریده شده است ، و لباسهایش به یغما رفته است. و دخترانت اسیر شده اند ، و بر بدن فرزندان کشته ات باد صبا می وزد. (از این گفتار هر دوست و دشمنی گریست) گریه و ندبه در آن حال بسیار شد. سپس آن بانو بدن برادر را رو به آسمان بلند کرد و گفت: الهی تقبل منا هذا القربان، (معبودا از ما این قربانی را بپذیر) و بعد ... همینکه سکینه به کنار بدن مطهر اباعبدالله رسید گردن به گردن مطهر ولی الله نهاد ، بعد از آن خود فرمود که شنیدم از حنجره مبارک (حضرت اباعبدالله الحسین ع) این ندا آمد:

شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْکرُونِی
أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِیبٍ أَوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونِی
ترجمه: ای پیروان من! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبی یا شهادت شهیدی را شنیدید، بر من بگریید.


پس هر چه کردند نتوانستند او را از بدن پدر جدا سازند تا این که گروهی جمع شده به زور او را از جسد مطهر امام(ع) جدا ساختند.

منبع: کفعمی، المصباح، ۱۴۰۵ق، ص۷۴۱

کتاب یاران شیدای حسین ابن علی(ع) ص353


حاج محمد کریمی - شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی




بعد از ظهر یازدهم محرم ، زنان از سپاه ابن سعد خواستند که آنها را از کنار قتلگاه عبور دهند تا از شهدا وداع کنند. همینکه حضرت سکینه (دختر امام) به کنار بدن مطهر اباعبدالله رسید گردن به گردن مطهر ولی الله نهاد ، بعد از آن فرمود که شنیدم از حنجره مبارک (حضرت اباعبدالله الحسین ع) این ندا آمد:شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْکرُونِی..أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِیبٍ أَوْ شَهِیدٍ فَانْدُبُونِی یعنی: ای پیروان من! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبی یا شهادت شهیدی را شنیدید، بر من بگریید!

منبع: کفعمی ص۷۴۱
امام حسین(ع) :
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۳ ، ۰۹:۰۴
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






قال رسول الله: لم یجر فی بنی اسرائیل شی الا ویکون فی امتی مثله حتی المسخ و الخسف و القذف

پیامبر خدا(ص) فرمودند: در میان بنی اسرائئیل هیچ حادثه ای روی نداده است جز اینکه در میان امت من نیز نظیر آن روی خواهد داد ، حتی مسخ و خسف و قذف
و در روایتی دیگر حضرت قسم یاد می‌کند که این حادثه روی خواهد داد و علت آن را ارتکاب گناهانی همچون زنا و هم جنس‌گرایی و نوشیدن شراب و آوازخوانی زنان و گواهی ناحق و.... بیان می‌کنند
شیخ مفید الفصول المختاره ص95 فصل کلام السید الحمیری مع سوار القاضی
بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۳۱.



قذف در فرهنگنامه آخرالزمان

یکی از معانی قذف بارش سنگ از آسمان است که نشانه عذاب الهی است برخی نیز بارش هر چیزی مثل سنگ چون بمب، تیر و ترکش را نیز بدین معنا می‌دانند. این عذاب در امت‌های پیشین رخ داده است و در قرآن بدان اشاره شده است. لشکریان ابرهه که قبل از به دنیا آمدن رسول خدا (ص) برای خرابی خانه کعبه، به مکه یورش بردند با بارش سنگ‌هایی از "سجین" توسط پرندگان نابود شدند و این قصه را در سوره فیل می‌توان یافت. در امت آخرالزمان نیز این عذاب خواهد بود. درباره علت نزول این عذاب روایت مختلفی وارد شده است.

رسول خدا فرمود: هیچ عذابی در میان بنی‌اسرائیل نبوده مگر اینکه آن عذاب در امت من نیز روی خواهد داد، حتی خسف و قذف و مسخ[۵]. در روایتی دیگر حضرت قسم یاد می‌کند که این حادثه روی خواهد داد و علت آن را ارتکاب گناهانی همچون زنا و هم جنس‌گرایی و نوشیدن شراب و آوازخوانی زنان و گواهی ناحق و.... بیان می‌کنند[۶].در روایتی وقوع این عذاب در شهر بغداد و مصر پیش‌بینی شده است[۷][۸].



https://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D8%B0%D9%81_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۳ ، ۰۰:۳۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم: 

صاحبان فکر و افراد هوشمند و روشنفکر و کسانی که میفهمند قدرتهای طاغوتی با زندگی و سرنوشت آنها چه میکنند، حقیقتاً دنیا برای آنها تیره و تار است و زندانی بیش نیست.

در دنیا، قدرتها عالم را بین خودشان تقسیم کرده بودند و روزبه‌روز تسلط و تصرف قدرتهای بزرگ نسبت به مناطق گوناگون عالم، سخت‌تر و سنگینتر شده است. مثلاً امروز دخالت قدرت شیطانی و طاغوتی امریکا در زندگی ملتها، از همیشه بیشتر است. در همه‌‌ی شؤون عمده و اساسىِ ملتها دخالت میکنند و این دخالت، منحصر به مسایل اقتصادی ملتها نیست؛ بلکه در فرهنگ و سیاست و اداره‌ی امور و تعیین مدیران امور کشورها نیز دخالت میکنند. اگر کسانی در جوامع گوناگون اوضاع را نفهمند و ندانند، راحت زندگی میکنند؛ اما صاحبان فکر و افراد هوشمند و روشنفکر و کسانی که میفهمند قدرتهای طاغوتی با زندگی و سرنوشت آنها چه میکنند، حقیقتاً دنیا برای آنها تیره و تار است و زندانی بیش نیست. «ضاقت علیهم‌الارض بما رحبت».(۲) حقیقتاً انسانهای هوشمند در بسیاری از مناطق دنیا، این‌گونه زندگی میکنند.

۱۳۶۸/۱۲/۲۲





  


http://79.127.127.230/speech-content?id=2276


یحیی سنوار ، ماهاتما گاندی . احمدشاه مسعود ، نلسون ماندلا ، ارنستو چگوارا ، مارتین لوتر گینگ ، مالکوم ایکس


در دنیا، قدرتها عالم را بین خودشان تقسیم کرده و روزبه‌روز تسلط و تصرف آنها به مناطق گوناگون عالم، سخت‌تر میشود. اگر کسانی در جوامع گوناگون اوضاع را نفهمند و ندانند، راحت زندگی میکنند ولی صاحبان فکر و افراد هوشمند و روشنفکر و کسانی که میفهمند قدرتهای طاغوتی با زندگی و سرنوشت آنها چه میکنند، حقیقتاً دنیا برای آنها تیره و تار است و زندانی بیش نیست.





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۰۳ ، ۰۰:۱۳
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج








امام زمان (عج) امانت و گوهر درخشنده عظیم آفرینش در میان ما، امروز بی گمان بیش از هر زمان، متوجه و مراقب این ملت است.

این بزرگوار در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما حضور دارد و جوانان مومن و با اخلاص نیز با آن حضرت قلبا در ارتباتند، این ارتباط به معنای حقیقی کلمه دوجانبه است و در حالات برجسته شور و عواطفی که ملت ایران نسبت به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است


دیدار مسئولان سازمان تربیت‌بدنی و رؤسای فدراسیون‌های ورزشی با رهبر انقلاب 75/10/8

https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=17918

خطبه نماز جمعه 19/10/59.






امروز بی گمان امام زمان (عج) بیش از هر زمان، متوجه و مراقب این ملت است. این بزرگوار در فضای ذهنی و معنوی جامعه ما حضور دارد و جوانان مومن و با اخلاص نیز با آن حضرت قلبا در ارتباتند، این ارتباط به معنای حقیقی کلمه دوجانبه است و در شور و عواطفی که ملت ایران نسبت به این بزرگوار دارند، این ارتباط طرفینی است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۳ ، ۰۹:۳۲
مهرداد بچه مثبت

به نام دای مهدی عج







رهبر معظم انقلاب سیدعلی خامنه ای:
آشنایی من با شهید خرازی از سال 58 است؛ یعنی درست بعد از پیروزی انقلاب و شروع کار کمیته‌های دفاع شهری در رابطه با انتظامات شهر و دستگیری افراد ضد انقلاب بود و این آشنایی همچنان دوام یافت و در اکثر عملیات رزمندگان اسلام با ایشان ارتباط نزدیک داشتم.

در رابطه با خصوصیات شهید خرازی به گوشه‌ای از روحیات سیاسی و اجتماعی او اشاره می‌کنم: بارها با ایشان درباره مسئولین شهر و استان اصفهان صحبت کردم چون او اهل اصفهان بود و اصولاً لشگر امام حسین(ع) از اصفهان است. او می‌گفت کاری به خط و خط‌بازی‌ها نداشته باشید، ببینید امام چه می‌گوید، مسیر امام کدام است. اگر قبول دارید امام ولی فقیه هستند که مسلماً هستند، پس ما باید با او باشیم؛ هرچه گفت بپذیریم، هرکه را انتخاب کرد قبول کنیم. اگر نماینده‌ای را برای منطقه‌ای برگزید، مطیع نماینده او باشیم. اگر کسی مسئولیتی دارد از برکت خون شهدا دارد از وجود نازنین امام دارد. ما درباره سیاست باید به او اقتدا کنیم.

او به راستی دارای تقوای سیاسی بود با وجودی که فرمانده سپاه و لشگر بود و امکانات فراوان در دست او بود، اما درست مثل یک بسیجی ساده زندگی می‌کرد. بارها می‌گفت: من یک پاسدار هستم. باید طوری زندگی کنم که اگر فردا این پست و مقام را از من گرفتند، وضع زندگی‌ام با دیروز که صاحب مقام و عنوان بودم تفاوت نکند.

https://farsi.khamenei.ir/others-memory?id=11627



شهید خرازی می‌گفت کاری به خط و خط‌بازی‌ها نداشته باشید، ببینید امام چه می‌گوید، اگر کسی مسئولیتی دارد از برکت خون شهدا و وجود نازنین امام دارد. ما درباره سیاست باید به او اقتدا کنیم. ایشان با وجودی که فرمانده سپاه و لشگر بود و امکانات فراوان در دست او بود، اما درست مثل یک بسیجی ساده زندگی می‌کرد. بارها می‌گفت: من یک پاسدار هستم. باید طوری زندگی کنم که اگر فردا این پست و مقام را از من گرفتند، وضع زندگی‌ام با دیروز که صاحب مقام و عنوان بودم تفاوت نکند.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۳ ، ۰۰:۵۱
مهرداد بچه مثبت

به نام دذای شنهای طبس






رهبر معظم انقلاب:

انبیاء کارشان مسئله‌گوئی فقط نبود. اگر انبیاء فقط به این اکتفا میکردند که حلال و حرامی را برای مردم بیان کنند، این که مشکلی وجود نداشت؛ کسی با اینها در نمیافتاد. کار علماء کار انبیاء است. «انّ العلماء ورثة الأنبیاء». فقط مسئله این نیست که ما حکم شریعت و مسئله‌ی دینی را برای مردم بیان کنیم. علماء دین در اسلام، پیشروان اصلاح و ترقی و پیشرفت ملتند.
 اینکه در خطبه‌ی نهج البلاغه هست که: «و ما اخذ اللَّه علی العلماء ان لا یقارّوا علی کظّة ظالم و لا سغب مظلوم»؛ (۱) یعنی عالم دین در مقابل ظلم، بیعدالتی، تجاوز انسانها به یکدیگر نمیتواند ساکت و بی‌طرف بماند. بی‌طرفی در اینجا معنا ندارد. این مسئولیت بر عهده‌ی عالمان دین گذاشته شده است.

بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان‌

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=6772


اگر انبیاء فقط به این اکتفا میکردند که حلال و حرامی را برای مردم بیان کنند، این که مشکلی وجود نداشت؛ کسی با اینها در نمیافتاد. کار علماء کار انبیاء است. علماء دین در اسلام، پیشروان اصلاح و ترقی و پیشرفت ملتند. یعنی عالم دین در مقابل ظلم، بیعدالتی، تجاوز انسانها به یکدیگر نباید ساکت و بی‌طرف بماند. بی‌طرفی در اینجا معنا ندارد.

کار انبیا فقط گفتن حلال و حرام نبوده


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۳ ، ۰۱:۲۷
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس







قال رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: الدنیا سِجنُ المؤمنِ و سَنَتُهُ ، فإذا فارَقَ الدارَ فارَقَ السِّجنَ و السَّنَةَ

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :دنیا زندان و مایه رنج مؤمن است ؛ پس چون از دنیا برود، از زندان و رنج رهایى یابد.

منبع: کتاب کنز العمّال حدیث ۶۰۸۲


در روایتی از امام حسن مجتبی(ع) آمده است:

امام مجتبی(ع) با لباسی فاخر، سوار بر مرکبی خوب و با شکوهی خاص با جمعی از یارانش از راهی می گذشت. یک یهودی فقیر حضرت را از حرکت بازداشت و گفت: ای فرزند پیامبر(ص)، جد شما فرمود: «الدنیا سجن المؤمن و جنّة الکافر؛ دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.» تو مؤمنی و من کافر. در حالی که در نظر من دنیا برای تو بهشت است چون این همه نعمت در اختیار داری و برای من زندان است؛ زیرا بر اثر فقر و تنگدستی در معرض نابودی قرار دارم.

امام مجتبی(ع) فرمود: اگر می دیدی نعمت هایی را که خداوند برای من و مؤمنین در جهان آخرت آماده کرده که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده، می دانستی اکنون با تمام نعمت هایی که در اختیار دارم، پیش از انتقال به جهان آخرت گویی در زندانی تنگ به سر می برم و نیز اگر می دیدی آن عذاب همیشگی که خداوند برای تو و هر کافری در عالم آخرت قرار داده، می فهمیدی که پیش از انتقال به عالم آخرت در نعمت گسترده و بهشت جای داری


منبع: بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۳۴۶





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۳ ، ۲۳:۴۰
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







در بخشی از دعای ندبه میخوانیم:

أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ


یعنی کجاست آن وسیله پیوند بین زمین و آسمان؟


از این بخش به ظاهر ساده دعا میفهمیم که:

اولا بین آسمان و زمین پیوندی وجود دارد ، و شاید به این مفهوم عامیانه که ای بشر تصور نکن که همه چیز بر طبق قوانین زمینی در حال تحقق است ، خیر ، آسمان ها و معنویاتش بر زمین اثر گذار هستند.

دوما این را میفهمیم که لازمه این اتصال شخص و وجودی است که به خاطر عظمتش این واقعه در حال رخ دادن هست و آسمان به زمین متصل و اثر گذار شده

سوما ، وقتی میگوید این ، یعنی کجاست ، یعنی همین وجود با عظمت را تو نمیبینی و درک نمیکنی چون از چشمها پنهان است، و باید به جستجوی او باشی تا یتوانی از او بیشتر استفاده کنی






۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۰۳ ، ۲۳:۳۹
مهرداد بچه مثبت