به نام خدای مهدی عج
به نام خدای فاطمه زهرا (س)
ابوبصیر میگوید امام صادق (ع) فرمود إِذَا مَاتَ طِفْلٌ مِنْ أَطْفَالِ الْمُؤْمِنِینَ نَادَى مُنَادٍ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ قَدْ مَاتَ فَإِنْ کَانَ مَاتَ وَالِدَاهُ أَوْ أَحَدُهُمَا أَوْ بَعْضُ أَهْلِ بَیْتِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ دُفِعَ إِلَیْهِ یَغْذُوهُ وَ إِلَّا دُفِعَ إِلَى فَاطِمَةَ ع تَغْذُوهُ حَتَّى یَقْدَمَ أَبَوَاهُ أَوْ أَحَدُهُمَا أَوْ بَعْضُ أَهْلِ بَیْتِهِ فَتَدْفَعُهُ إِلَیْهِ. یعنی «هنگامی که کودکى از مؤمنان بمیرد، نداکنندهاى در ملکوت آسمانها و زمین فریاد کند که فرزند فلانی جان سپرد؛ پس اگر پیش از وى پدر و مادر یا یکى از این دو یا دیگرى از خویشان مؤمن او از دنیا رفته باشد، آن طفل را به او بسپارند و اگر کسى را در آن دنیا نداشته باشد، سرپرستى او را به فاطمه زهرا (س) واگذارند و تحت نظر او پرورش یابد تا پدر و مادر یا یکى از ایشان یا بعض دیگر از خویشاوندانش باو ملحق شود و آنگاه به او بسپارند».
طبق این روایت، اگر والدین طفل از دنیا نرفته باشند، سرپرستی کودک بر عهدۀ مادر مهربان امت، یعنی فاطمه زهرا (س) است و این خود توفیقی بسیار عظیم برای آن کودک خواهد بود؛ مضاف بر اینکه تغذیۀ معنوی آن طفل را نیز آن بانوی بزرگوار بر عهده دارند. این مسئله به تنهایی مایۀ تسکین آن دسته از خانوادههای مؤمنی خواهد بود که داغ فرزند بر دل دارند.
منبع:
بحارالأنوار، ج 5، ص293
من لا یحضره الفقیه، (شیخ صدوق) ج3، ص490
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/30/2487094
https://www.isna.ir/news/93102714732
به نام خدای مهدی عج
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای مهدی عج
امام صادق(ع): هرگاه مؤمنی در شرق و یا غرب عالم بمیرد خداوند روح او را به وادی السلام (پشت کوفه) منتقل میکند. آن مرد سؤال کرد: وادی السلام کجاست؟ حضرت فرمود: پشت کوفه بیابانی است معروف به وادی السلام ارواح مؤمنین دسته دسته اطراف و گرداگرد هم می نشینند، و با هم سخن می گویند.
امام صادق(ع): هرگاه مؤمنی در شرق و یا غرب عالم بمیرد خداوند روح او را به وادی السلام (پشت کوفه) منتقل میکند.
کافی، ج 3، ص 243، حدیث 2
مردی به حضرت صادق(ع) گفت: برادری دارم که در بغداد
زندگی می کند می ترسم در همان شهر بمیرد. حضرت فرمودند: غمی به خود راه مده که چه کسی کجا می میرد هرگاه مؤمنی در شرق و یا غرب عالم بمیرد
خداوند روح او را به وادی السلام منتقل میکند آن مرد سؤال کرد:
وادی السلام کجاست؟ حضرت فرمود: پشت کوفه بیابانی است معروف به وادی السلام
ارواح مؤمنین دسته دسته اطراف و گرداگرد هم می نشینند، و با هم سخن
می گویند.
ارواح مؤمنین که به وادی السلام می روند ارواح ما به کجا می روند؟
http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=104115
http://aghigh.ir/fa/news/13494
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای مهدی عج
شهید سید مرتضی آوینی:
نفس های انسان گام هایی است که به سوی مرگ برمی دارد. حضرت علی (ع) سخنانی از این دست که مالامال از مرگ آگاهی باشد بسیار دارند.
مرگ آگاهی کیفیت حضور مردان خدا را در دنیا بیان می دارد. تا آنجا که هر که مقرب تر است مرگ آگاه تر است. و بر این قیاس باید چنین گفت که حضور علی علیه السلام در عالم ،عین مر گ آگاهی است. مرگ آگاهی یعنی که انسان همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را پیش رو دارد آگاه باشد و با این آگاهی زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد.
مردمان این روزگار سخت از مرگ می ترسند و بنابراین شنیدن این سخنان برایشان دشوار است. اما حقیقت آن است که زندگ انسان با مرگ در آمیخته است و بقایش با فنا. پیش از ما میلیاردها نفر بر روی این کره ی خاکی زیسته اند و پس از ما نیز.
اگر مولا علی علیه السلام می فرماید: « والله ابن ابی طالب با مرگ انسی آن چنان دارد که طفلی به پستان مادرش.» این انس که مولای ما از آن سخن میگوید چیزی فراتر از مرگ آگاهی است؛ طلب مرگ است. طلب مرگ نه همچون پایانی بر زندگی. مرگ پایان زندگی نیست.
مرگ آغاز حیاتی دیگر است؛ حیاتی که دیگر با فنا و مرگ در آمیخته نیست. حیاتی بی مرگ و مطلق. زندگی این عالم در میان دو عدم معنا می گیرد؛ عالم پس از مرگ همان عالم پیش از تولد است و انسان در بین این دو عدم فرصت زیستن دارد. زندگی دنیا با مرگ در آمیخته است؛ روشنایی هایش با تاریکی، شادی هایش با رنج، خنده هایش با گریه، پیروزی هایش با شکست، زیبایی هایش با زشتی، جوانی اش با پیری و بالاخره وجودش با عدم.حقیقت این عالم فنا است و انسان را نه برای فنا، که برای بقا آفریده اند:
« خلقتم للبقا لا للفناء واسمعو دعوه الموت آذانکم قبل ان یدعی بکم»؛ دعوت مرگ را به گوش گیرید، پیش از آنکه مرگ شما را فرا خواند.
و همه ی این سخنان از سر مرگ آکاهی است و راستش، لذت زندگی مرگ اگاهانه را جز اولیای خدا کس نمی داند؛ این لذتی نیست که به هر کس عطا کنند. تنگ نظری است اگر به مقتضای تفکر رایج به این سخن پشت کنیم و بگوییم :
« تا کجا از مرگ می گویید؟ کمی هم در وصف زندگی بسرایید! دل بستن در دنیا دل بستن در فناست و مرگ بر ما سایه افکنده است.»
این علی است که چنین می فرماید. همانکه راه های آسمان را بهتر از راه های زمین میشناسد. سخنان او سروده هایی شاد و مفرح در وصف زندگی است. آن زندگی که با زهر فنا و مرگ در نیامیخته است. منتهی غفلت زدگان بیشتر می پسندند که با غفلت از مرگ، به سراب شادی های آمیخته با غصه دل خوش کنند. بگذار چنین باشد. اما اگر اولیای خدا در جستجوی فنای فی الله هستند، بقای حقیقی را طلب کرده اند. بودنی را که از دسترس مرگ و فنا و رنج و غصه و شکست دور باشد.
به سخن علی علیه السلام گوش بسپاریم:
«دلهاتان را از دنیا بیرون کنید، پیش
از آنکه بدن های شما را از آن بیرون ببرند. »
http://old.aviny.com/article/aviny/Chapters/MargAgahi.aspx
به نام خدای مهدی (,ج)