دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

مهدویت + ولایت + شهادت

دست نوشته های بچه مثبت/مهرداد

تمامی تلاش ها در این وبلاگ ؛ جلب رضایت امام حاضر و ناظرمان مهدی عج است ؛ امید است با عنایت ایشان موفق باشیم ...

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیدار با رهبر انقلاب» ثبت شده است

به نام دای مهدی عج








پنج شش ماه پس از پیروزی انقلاب، طی مأموریتی از تهران به شهر خودم مشهد آمدم. در آن هنگام عضو شورای انقلاب، و نماینده ی شورای انقلاب در وزارت دفاع، و نماینده ی امام در تعدادی از سازمانهای کشور بودم. خدای متعال خواست که پس از سالهای سختی ستم و آزار و اذیت واستضعاف، با احساس عزت اسلام و مسلمین و سربلندی مجاهدین راه خدا، وارد این شهر شوم. مقامات شهر از من خواستند تا از ساختمان «کمیته ی مرکزی انقلاب» بازدید کنم. کمیته های انقلاب در آن زمان اداره ی بیشتر امور شهرهای ایران را برعهده داشتند. ساختمان «حزب رستاخیز» در مشهد برای این منظور انتخاب شده بود. این ساختمان، یک ساختمان بزرگ و مجلل چند طبقه بود که حزب شاه آن را به عنوان مقر خود بنا کرد و ساختمان را هم تکمیل کرد. اما خدا آن حزب را به بدترین وجهی متلاشی کرد و ساختمان به دست انقلابیون افتاد و آنها هم ساختمان را مقر مرکزی کمیته ی انقلاب مشهد قرار دادند. به من گفتند: آخرین طبقه ی این ساختمان در حال حاضر مخصوص زندانیان خطرناک است. اسامی آنها را ذکر کردند و من بیشترشان را می شناختم؛ ازجمله ی آنها فردی به نام «بابایی» بود که نام دیگری هم داشت: «برومند». و من نمیدانم کدام یک از این دو نام، حقیقی بود. او از شکنجه گران من در پنجمین زندان بود. گفتم: سبحان الله ولاحول ولا قوة الا بالله! به همراه آقای طبسی -رئیس کمیته ی انقلاب و نماینده ی امام در آستان قدس رضوی- و نیز فرماندار، به ساختمان کمیته رفتیم. این فرماندار با من در این زندان بود و شکنجه هم شد. به طبقه ی بالا رفتیم. آنجا اتاقهای بزرگی بود و بازداشتی ها در آن اتاقها نشسته بودند. اتاقها پنجره هایی بزرگ رو به خیابان و بدون نرده ی آهنی داشت. دیدم این اتاقها برای بازداشت مناسب نیست، زیرا ممکن است فرد بازداشتی خطرناک خود را از پنجره به بیرون پرت کند. اما ظاهرا مسئولان کمیته ی انقلاب میدانستند که این بازداشتی ها «أحرص الناس على حیاة» از همه ی مردم سخت تر به زندگی چسبیده اند! و احتمال اینکه جان خود را به خطر بیندازند، وجود ندارد. از این رو آنها را در اتاقهای بزرگی که پنجره های عریض دارد، رها کرده اند.

در یکی از اتاقها را باز کردند. برخی از آنها را شناختم. سلام کردم و به آنها توصیه کردم اطلاعاتی را که دارند، بدهند و با انقلابیون همکاری کنند، و هیچ امیدی به بازگشت رژیم ساقط شده نبندند، و اینکه این انقلاب پیروز شده و به اذن خدا به پیروزی های خود ادامه خواهد داد؛ لذا تنها کاری که باید بکنند، اعتراف و همکاری است. در گوشه ی اتاق مردی را مشغول نمازدیدم. او را شناختم؛ «بابایی» بود. به بازداشتیها گفتم: این بابایی است؟ گفتند: بله. گفتم: عجب! من با او خاطراتی طولانی دارم. نگاه ها متوجه او شد و او نماز خود را رکعت بعد رکعت ادامه میداد، بدون آنکه سلام بدهد! او از من هراس داشت و احساس خطر میکرد؛ لذا خودش را مشغول یک نماز دروغین کرده بود تا با من روبرو نشود! به اتاق دیگری رفتم و به بازداشتی های آن اتاق سرزدم. سپس به اتاق قبلی برگشتم. ناگهان در اتاق را باز کردم؛ بابایی تا مرا دید مبهوت و دستپاچه شد و فرو ریخت. شروع کرد به التماس کردن و خوردن قسمهای شدید و غلیظ، که جوانی سبک مغزو فریب خورده بودم. من بدون آنکه به او پاسخی بدهم، ایستادم و به حرفهایش گوش دادم. بعد به او گفتم: به یاد داری با من در زندان چگونه رفتار میکردی؟ فقط یک مورد را به یادت می آورم. یادت هست که در اتاق شکنجه محاسن من را میگرفتی و مرا به زمین می انداختی، بعد با کشیدن محاسنم مرا بلند میکردی و کلماتی زننده به من میگفتی و مرا به زمین میکوبیدی، و باز همین طور ...؟ گفت: بله، اینها را به یاد دارم. در این حال همراهان من از خشم برافروختند و اگر من آنها را آرام نکرده بودم، میخواستند کار او را بسازند. سپس در ادامه گفتم: من حاضرم تو را نجات دهم، و میدانی که قدرت این کار را دارم؛ اما به یک شرط، و آن شرط این است که ما را از محل اختفای رئیست آگاه کنی. این رئیس که سراغش را از بابایی گرفتم، یک شخصیت ساواکی خطرناک بود. همو بود که پایه ی ساواک مشهد را گذاشت و از آغاز تأسیس تا ساعتی که منهدم شد، در موقعیت خود باقی ماند؛ با آنکه رؤسا مرتبا تغییر میکردند. همه ی اطلاعات مربوط به مشهد و بلکه خراسان، در این مرکز ساواک متمرکز بود. من میدانستم که بابایی میداند رئیس ساواک خراسان کجا است زیرا این جماعت حتی در ایام پیروزی انقلاب هم باهم ارتباط داشتند، اما او اصرار میکرد که نمیداند. بعد هم گفت به گمانم از ایران خارج شده است. به هر حال، بابایی محاکمه و اعدام شد. او جنایاتی مرتکب شده بود که به خاطر هریک از آنها مستحق کیفر اعدام بود. سرانجام، آن رئیس زندان ساواک نیز پس از چند سال مخفی شدن، دستگیر و زندانی شد. من از گستاخیها و وقاحت بابایی در پنجمین زندانم خیلی چیزها به یاد دارم. روز بعد از شکنجه ام -که شرح آن را دادم- این مرد به سلول من آمد. با وجود تاریکی شدید فضای سلول، او را شناختم. روی زمین نشست. و البته نشستن در داخل سلول، برای افرادی جز زندانیان، ممنوع است. او با لحنی توأم با احترام و ادب(!) سخنانش را با احوالپرسی شروع کرد: آقا سید! حالتان چطور است؟! امیدوارم از زندان بدتان نیاید! و ادامه داد: من میخواهم به حضرتعالی نصیحتی بکنم، و آن اینکه هر اطلاعاتی را که در اختیار دارید، ارائه بفرمایید و به همه ی پرسشها پاسخ صریح بدهید؛ وگرنه خدای ناکرده، خدای ناکرده، با شما کاری میکنند که شایسته ی جایگاه و شخصیت حضرتعالی نیست! کسی که همین دیروز مرا مورد بدترین شکنجه های بدنی و روانی قرار داده بود، با چنین لحن وقیحانه ای با من سخن میگفت! از حرفهایش خنده ام گرفت و پاسخی به او ندادم ... و او رفت.


منبع کتاب: خون دلی که لعل شد ص 214



https://www.eitaa.com/Hoseinmehrali/2035

پس از انقلاب از ساختمان کمیته مرکزی مشهد بازدید کردیم. گفتند طبقه آخر مخصوص زندانیان خطرناک است. اسامی آنها را ذکر کردند و من بیشترشان را می شناختم. در گوشه ی اتاق مردی را مشغول نماز دیدم. او را شناختم؛ «بابایی» بود. تا مرا دید مبهوت و دستپاچه شد و شروع کرد به التماس کردن و خوردن قسمهای شدید! به او گفتم: به یاد داری با من در زندان چگونه رفتار میکردی؟ یادت هست که در اتاق شکنجه محاسن من را میگرفتی و مرا به زمین می انداختی، بعد با کشیدن محاسنم مرا بلند میکردی و کلماتی زننده به من میگفتی و مرا به زمین میکوبیدی؟ در این حال همراهان من از خشم برافروختند و اگر من آنها را آرام نکرده بودم، میخواستند کار او را بسازند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۳ ، ۰۱:۴۳
مهرداد بچه مثبت

به نام دذای شنهای طبس






رهبر معظم انقلاب:

انبیاء کارشان مسئله‌گوئی فقط نبود. اگر انبیاء فقط به این اکتفا میکردند که حلال و حرامی را برای مردم بیان کنند، این که مشکلی وجود نداشت؛ کسی با اینها در نمیافتاد. کار علماء کار انبیاء است. «انّ العلماء ورثة الأنبیاء». فقط مسئله این نیست که ما حکم شریعت و مسئله‌ی دینی را برای مردم بیان کنیم. علماء دین در اسلام، پیشروان اصلاح و ترقی و پیشرفت ملتند.
 اینکه در خطبه‌ی نهج البلاغه هست که: «و ما اخذ اللَّه علی العلماء ان لا یقارّوا علی کظّة ظالم و لا سغب مظلوم»؛ (۱) یعنی عالم دین در مقابل ظلم، بیعدالتی، تجاوز انسانها به یکدیگر نمیتواند ساکت و بی‌طرف بماند. بی‌طرفی در اینجا معنا ندارد. این مسئولیت بر عهده‌ی عالمان دین گذاشته شده است.

بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان‌

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=6772


اگر انبیاء فقط به این اکتفا میکردند که حلال و حرامی را برای مردم بیان کنند، این که مشکلی وجود نداشت؛ کسی با اینها در نمیافتاد. کار علماء کار انبیاء است. علماء دین در اسلام، پیشروان اصلاح و ترقی و پیشرفت ملتند. یعنی عالم دین در مقابل ظلم، بیعدالتی، تجاوز انسانها به یکدیگر نباید ساکت و بی‌طرف بماند. بی‌طرفی در اینجا معنا ندارد.

کار انبیا فقط گفتن حلال و حرام نبوده


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۳ ، ۰۱:۲۷
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس




دعا به درگاه خداوند:

بنده خیلی هم امیدوار هستم بخصوص به دل پاک و صاف جوانها، و عناصر مؤمن و متّقی و پرهیزگار که اینها واقعاً میتوانند با دعای خودشان بلاهای بزرگ را دفع کنند.


اصول بهداشتی:

درخواست این است که از توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مجموعه‌های مسئول تخطّی نکنند؛ در مورد پیشگیری، در مورد تمیز نگه داشتن دست و صورت و محیط زندگی و آلوده‌ نکردن اینها و جلوگیری از آلوده‌ شدن اینها، دستورهایی که مجموعه‌ی متخصّص و کارشناس میدهند، اینها را باید عمل کرد. یقیناً هر چیزی که کمک کند به سلامت جامعه و عدم شیوع این بیماری، یک حسنه است؛ در نقطه‌ی مقابل هر چیزی که کمک کند به شیوع این بیماری، یک سیّئه است. خدای متعال ما را موظّف کرده که نسبت به سلامت خودمان و سلامت دیگران، سلامت مردم، احساس مسئولیّت کنیم؛ بنابراین توصیه‌ِی اّول این است که ما کاملاً رعایت مقرّراتی را که مسئولین برای ما مشخّص میکنند، برای خودمان فریضه بدانیم و لازم بدانیم و عمل کنیم.


چه خواهد شد:

مسئله یک مسئله‌ی گذرا است، یک چیز فوق‌العاده نیست؛ از این حوادث در کشور پیش می‌آید. البتّه من نمیخواهم مسئله را خیلی کوچک بگیرم امّا خیلی هم بزرگش نکنیم مسئله را. یک قضیّه‌ای است پیش آمده، یک مدّتی است -مدّتی که ان‌شاءالله خیلی طولانی نخواهد بود- این برای کشور وجود خواهد داشت، بعد هم رخت برمیبندد و میرود. تجربیّاتی که ما در این زمینه به دست می‌آوریم و فعّالیتی که مردم میکنند، دستگاه‌ها میکنند و در واقع یک رزمایش عمومی در این زمینه انجام میگیرد.




http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45076


بنده خیلی امیدوارم به دل پاک جوانها، و عناصر مؤمن و پرهیزگار ، اینها واقعاً میتوانند با دعای خودشان بلاهای بزرگ را از کشور دفع کنند.



درخواست این است که از توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مجموعه‌های مسئول تخطّی نکنند؛ در مورد پیشگیری، در مورد تمیز نگه داشتن دست و صورت و محیط زندگی و آلوده‌ نکردن اینها و جلوگیری از آلوده‌ شدن اینها، دستورهایی که مجموعه‌ی متخصّص و کارشناس میدهند، اینها را باید عمل کرد. یقیناً هر چیزی که کمک کند به سلامت جامعه و عدم شیوع این بیماری، یک حسنه است؛ در نقطه‌ی مقابل هر چیزی که کمک کند به شیوع این بیماری، یک سیّئه است. خدای متعال ما را موظّف کرده که نسبت به سلامت خودمان و سلامت دیگران، سلامت مردم، احساس مسئولیّت کنیم؛ بنابراین توصیه‌ِی اّول این است که ما کاملاً رعایت مقرّراتی را که مسئولین برای ما مشخّص میکنند، برای خودمان فریضه بدانیم و لازم بدانیم و عمل کنیم.

باید رعایت مقرّراتی که مسئولین برای ما مشخّص میکنند، فریضه بدانیم و عمل کنیم. خدای متعال ما را موظّف کرده به حفظ سلامت خود و دیگران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۸ ، ۰۰:۱۴
مهرداد بچه مثبت
به نام خدای شنهای طبس




بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان:

کانون خانواده، جایی است که عواطف و احساسات باید در آن‌جا رشد و بالندگی پیدا کند؛ بچه‌ها محبت و نوازش ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خامتری نسبت به زن است و در میدان خاصی، شکننده‌تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است - حتّی نه نوازش مادر - باید نوازش ببیند. برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را میکند که مادر برای یک بچه‌ی کوچک آن کار را میکند؛ و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند. اگر این احساسات و این عواطفِ محتاج وجود یک محور اصلی در خانه - که آن، خانم و کدبانوی خانه است - نباشد، خانواده یک شکل بدون معنا خواهد بود.

 شما کار هم دارید، بیرون هم هستید، جراحیتان را هم میکنید، مریضتان را هم میبینید، فلان کار علمی را هم میکنید، فلان طرح را هم مینویسید، فلان درس را هم در دانشگاه میدهید - همه‌ی اینها به جای خود محفوظ - اما بایستی سهم «خانه» را هم در نظر داشته باشید. البته سهم خانه، مثل همه‌ی چیزهای دیگر، میتواند کمیتش فدای کیفیتش بشود؛ یعنی از کمیت کاستن. حضور بیست‌وچهارساعته‌ی زن در خانه، یک معنا دارد؛ ولی وقتی از آن بیست‌وچهار ساعت کم کردید، اما کیفیتش را بالا بردید، آن وقت یک معنای دیگری خواهد داشت. اگر دیدید آن کارتان به این قضیه ضربه میزند، باید برایش فکری بکنید. این، مهم و اساسی است؛ مگر در موارد اضطراری. در همه‌ی چیزها ضرورتی وجود دارد که خارج از حد قاعده است. من قاعده را دارم میگویم؛ به استثناها کاری ندارم.

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2536

کانون خانواده، جایی است که عواطف و احساسات باید در آن‌جا رشد کند؛ بچه‌ها محبت و نوازش ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خامتری نسبت به زن است و در میدان خاصی، شکننده‌تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است. برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را میکند که مادر برای یک بچه‌ی کوچک آن کار را میکند؛ و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند. این احساسات و این عواطفِ محتاج وجود یک محور اصلی در خانه که آن، خانم و کدبانوی خانه است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۸ ، ۰۱:۱۹
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای شنهای طبس









محل سخنرانی مقام معظم رهبری در روز ترور ایشان در 6 تیر 1360

به محض اینکه صدای انفجار را شنیدم در مسجد را بستم و به بسیجی‌های آنجا گفتم اجازه خروج را به هیچ کس ندهند. به سمت شبستان مسجد رفتم آقا در بغل آقای حاجی باشی بود. بچه‌ها داشتند راه را باز می‌کردند و بیرون می‌آمدند. آقا بیهوش بود و خونریزی شدیدی داشت. آقای جباری راننده ماشین بلیزر بود. من کنارش بودم. آقا هم همراه آقای حیات‌کماران صندلی عقب بود. اولین جا به درمانگاهی در دو راهی قپان رفتیم. در مسیر به مرکز با بی‌سیم اعلام کردیم که این اتفاق افتاده است. در درمانگاه دکتر گفت نمی‌توانیم برای ایشان کاری کنیم سریع ایشان را به بیمارستان ببرید. یک پرستار خانم با یک کپسول اکسیژن همراه ما شد.

فیلم/ چگونگی ترور رهبر انقلاب به روایت محافظ ایشان

دکتر گفت: " آقا" تمام کرده است!

20 دقیقه طول کشید تا به بیمارستان بهارلو(حوالی میدان راه‌آهن، خیابان انبارنفت) رسیدیم. با آسانسور به طبقه چهارم که اتاق عمل در آنجا بود رفتیم. دکتر بیمارستان بهارلو آمد و نبض آقا را گرفت و گفت ایشان تمام کرده است.

تسنیم: به همین راحتی؟!

بله چون فشار آقا به 2 رسیده بود. در همین حین دکتر ولایتی، دکتر منافی وزیر بهداشت وقت و دکتر زرگر رسیدند و فورا گفتند اتاق عمل را آماده کنید. نزدیک به دو ساعت در اتاق عمل بودند. جمعیت خیلی زیادی هم جلوی بیمارستان جمع شده بودند و می‌خواستند به آقا خون بدهند از جمله پدر من.

انتقال آقا به بیمارستان قلب با دو هلی‌کوپتر!

پس از آن به من گفتند ایشان را به بیمارستان شهید رجایی ببریم. با مسئولان بالاتر هماهنگی‌ها انجام شد و قرار شد که برای این انتقال هلی‌کوپتر آماده شود اما به دلیل ازدیاد جمعیت نمی‌توانستیم آقا را سوار هلی‌کوپتر کنیم برای همین یکی از بچه‌ها را روی برانکارد خواباندیم و به هلی‌کوپتر منتقل کردیم هلیکوپتر از زمین برخواست و جمعیت متفرق شد! پس از آن هلی‌کوپتر دوم آمد. آقای حاجی‌باشی و دکترها و حضرت آقا را در هلی‌کوپتر گذاشتیم و با دو نفر از بچه‌ها با آمبولانس به بیمارستان شهید رجایی رفتیم. آنقدر سرعت ما زیاد بود که زودتر از هلی‌کوپتر به بیمارستان رسیدیم. در آنجا هم پزشکان 4 ساعت در اتاق عمل بودند. بر اثر جراحات وارده اعصاب دست راست آقا قطع شده بود.


https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/04/17/1448257


عامل ترور رهبر انقلاب در سال ۱۳۶۰ چه کسی بود؟

http://habibebnmazaher.ghasam.ir/fa/news-details/43179


بین جمعیت، ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط و موهای فر و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر که آن روزها کلیشه‌ی چهره‌ و تیپ خیلی از جوان‌ها بود. خودش را رساند به تریبون. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دکمه‌ی Play. شاسی تق تق صدا کرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار، اما او رفت.

یک دقیقه نگذشت که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا همین‌طور که صحبت می‌کردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم کنید.» بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه‌ی جوامع بشری، نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بکند، نه ممکن بود در میدان‌های... انفجار!

آقا که هنگام سخنرانی رو به جمعیت و پشت به قبله بودند، با یک چرخش 45 درجه‌ای به طرف چپ جایگاه افتادند. اولین محافظ خودش را بالایسر آقا رساند. مسجد کوچک بود و همان یک محافظ، به تنهایی تلاش کرد که آقا را بیاورد بیرون.


همه چیز درباره روز ترور رهبر انقلاب:
https://www.yjc.ir/fa/news/5238327

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۷ ، ۰۱:۲۹
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج






کتاب «فرنگیس» شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال 1341 است. در سال 1359 پس از حمله عراق محل تولد فرنگیس، مردم به دره‌های اطراف فرار می‌کنند. فرنگیس که در آن زمان 18 سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز می‌گردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته می‌شوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد.


مهناز فتاحی نویسنده رمان «فرنگیس» در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس پیرامون دیدار شب گذشته خود در جمع شاعران با رهبر انقلاب گفت: شب گذشته فرصتی فراهم شد تا در کنار شاعران به دیدار رهبر انقلاب رفته و افطار را مهمان ایشان باشیم.

وی در ادامه با بیان اینکه پس از اتمام نماز خدمت رهبر انقلاب رسیدم و رمان «فرنگیس» را خدمت معظم له تقدیم کردم، اضافه کرد: رهبر انقلاب در مواجهه با این کتاب به سرعت فرمودند: این همان بانویی است که تندیس‌شان در شهر نصب شده است؟ که من توضیح دادم: بله.

فتاحی بیان کرد: رهبر انقلاب فرمودند: شما ایشان(فرنگیس حیدرپور) را می‌شناسید؟ که خدمت ایشان عرض کردم اول نمیشناختم اما پس از فرمایشات شما و هنگامی که قصد تالیف کتاب را کردم سه سال با ایشان بودم و آشنا شدم.

این نویسنده با بیان اینکه رهبر انقلاب رمان فرنگیس را ندیده بودند و تازه آن را تورق کردند گفت: اما با مطرح شدن نام فرنگیس به سرعت به برخی موارد اشاره فرمودند.


به گزارش فارس کتاب «فرنگیس» خاطرات فرنگیس حیدرپور از مقاومت‌اش در مقابل حمله دشمن در دوران دفاع مقدس که به قلم مهناز فتاحی به نگارش در آمد و توسط انتشارت سوره مهر عرضه شده است.


خاطرات فرنگیس به دست رهبر انقلاب رسید/ آقا فرمودند «فرنگیس حیدرپور» را می‌شناسید؟
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950401000072


روایت دختری که در جنگ با تبر سرباز عراقی را کشت/ من، فرنگیس 18 سال داشتم
http://www.entekhab.ir/fa/news/367207



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۷ ، ۰۱:۱۸
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج







بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته‌ی حوزوی و دانشگاهی
کرامت زن، عزّت زن، ظرافت زن، نه فقط ظرافت جسمی بلکه ظرافت ساختمان فکری و عصبی و ظرافت کارکردی که باید بکند. این رشته‌های بشدّت رقیق و نازک اعصاب کودک را فقط سرْانگشت ظریف و لطیف مادر است که میتواند از هم جدا کند که عقده به‌وجود نیاید، گره به‌وجود نیاید؛ هیچ کس دیگر نمیتواند، یعنی هیچ انسان دیگری که از جنس زن نباشد نمیتواند؛ این کار، کار زنانه است. یعنی برخی از کارکردها بقدری همراه با ظرافت است که انسان استعجاب میکند از قدرت الهی که چطور این توانایی بالا را همراه با ظرافت به زنان عنایت کرده. من همیشه به دوستان و خویشاوندان و زنان میگویم، میگویم برخلاف آنچه که معروف است، در بین این دو جنس، آن جنس قویتر زن است. زنها قویتر از مردهایند. زنها میتوانند با تدبیر و با ظرافت، مرد را در دست خودشان بچرخانند؛ انسان، هم در تجربه این را مشاهده میکند، هم با قیاسهای فکری و عقلی این را میتواند اثبات بکند. این واقعیّتی است.
منبع:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22536

#مادر #سرانگشت #تربیت #فرزند #پدر #تنبیه #برخورد #واکنش #کودک #نوزاد #گریه #سرانگشت #عقده #گره #اعصاب #ظریف #ظرافت #بانوان #رهبر #انقلاب #بیانات #عکس #نوشته #روز_مادر #زن
#مادر_چراغ_خونست
#همسر_چراغ_خونست
#خواهر_چراغ_خونست
#دختر_چراغ_خونست

http://www.afsaran.ir/link/1353590
http://mehrdadz.blog.ir/post/848
http://wisgoon.com/pin/18621316/
http://sangariha.com/view/post:6908958
https://hammihan.com/post/14385015


این رشته‌ بشدّت  نازک اعصاب کودک را فقط سرانگشت ظریف و لطیف مادر است که میتواند از هم جدا کند که عقده به‌وجود نیاید، هیچ انسان دیگری که از جنس زن نباشد نمیتواند؛انسان تعجب میکند از قدرت الهی که چطور این توانایی بالا را همراه با ظرافت به زنان عنایت کرده




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۵۱
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)







شجاعت و فراست امام خامنه ای در سال 68 در سفر به چین (برخی ها یاد بگیرن)

آیت‌الله خامنه‌ای درسال 68 قبل از فوت امام (ره) به عنوان رئیس‌جمهور به چین سفر کردند.در فرودگاه پکن، اعلام شد که رهبر چین به دلیل بیماری،
با رئیس‌جمهور ایران و هیأت همراه دیدار نمیکند. پس از این موضوع آیه‌الله خامنه‌ای دیدار با مقامات دیگر چینی را لغو کردند تا به صورت غیر‌مستقیم
این پیغام را به چینی‌ها بدهند که سطح نمایندگان ملت ایران کمتر از رهبر چین نیست.این مسئله باعث شد نخست‌وزیر چین شخصا برای عذرخواهی
به حضور آیه‌الله خامنه‌ای برسد و همچنین رهبر چین به صورت جداگانه و دو برابر زمان تعیین شده پذیرای رئیس‌جمهور ایران و هیأت همراه آن باشد.
منبع:
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/324265
http://www.seratnews.ir/fa/news/171749

#رهبر_معظم #امام #سید_علی #خامنه_ای #رهبر_چین #واکنش #نخست_وزیر #واکنش #عذرخواهی
#امام_سید_علی_خامنه_ای #شجاعت #قاطعیت #حضور
#سفر_به_چین #عکس_تصاویر #شجاعت_رهبر #اقتدار_رهبر #هوش_رهبر


بازنشر:
http://www.afsaran.ir/Link/1194509
http://mehrdadz.blog.ir/post/354
http://www.afsaran.ir/Link/1036633
http://mehrdadz.blogfa.com/post/532
http://hadinet.ir/view/post:8192637
http://www.afsaran.ir/link/633325
http://sangariha.com/view/post:6426594
http://akstube.com/image/show/238174




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۳۴
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی عج


افسران - فیلم: مستند کامل حضور رهبر انقلاب در منزل «شهید روبرت لازار»


منبع:
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=31754

دانلود با کیفیت های مختف

حجم 546 مگابایت:
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31754/13941003_6558.mp4

حجم 160 مگا بایت:
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31754/13941003_6558.flv

حجم 94 مگا بایت:
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31754/13941003_6558.mpg

حجم 33مگا بایت:
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/31754/13941003_6558.3gp


#دانلود_مستند #دیدار_رهبر_انقلاب #امام_خامنه_ای #سید_علی #شهید_عاشوری #شهید_روبرت_لازار
#مسیحی #شهید_مسیحی #مادر_شهید #کیفیت #مختلف #دانلود #مستند #منزل_شهید #دفاع_مقدس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۴ ، ۰۲:۳۵
مهرداد بچه مثبت

به نام خدای مهدی (عج)





ماجرای دیدار نماینده گورباچوف با امام خمینی و دیدار پوتین با امام خامنه ای

پیام امام خمینی به نماینده گورباچوف رهبر کشور شوروی قبل فروپاشی
« جناب آقای گورباچف باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن‌بست کشیده و یا خواهند کشید.
http://khabarkeshon.ir/content/5133

توصیه رهبر انقلاب به پوتین رئیس جمهور روسیه
رهبر انقلاب تأکید کردند: آمریکایی‌ها و دنباله‌های آنها در مسئله‌ی سوریه درصددند اهداف تحقق‌نیافته‌ی خود از راه نظامی را در عرصه‌ی سیاسی و پای میز مذاکره محقق کنند که باید با هوشمندی و از موضع فعال، جلوی این کار را گرفت
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=31470

#دیدار #ولایت_فقیه #مسئولین #پوتین_رئیس_جمهور_عراق
#گورباچوف #شوروی #نصیحت #توصیه #درس_عبرت #انقلاب_اسلامی #سیاست


http://www.afsaran.ir/link/1146138
http://hadinet.ir/view/post:8323391
http://mehrdadz.blog.ir/post/254
http://www.cloob.com/u/bachemosbatm/122011150








۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۴ ، ۰۰:۵۲
مهرداد بچه مثبت