به نام خدای شنهای طبس
گریه کردن باعث از بین رفتن غم ها شده و با هر اشک
کوله باری از مشکلات به فراموشی سپرده میشود ، اگر این اشک برای مقدس ترین وقایع بشری ریخته شود ، اثربخش ترین حالت را در انسان به وجود می آورد.
به نام خدای شنهای طبس
گریه کردن باعث از بین رفتن غم ها شده و با هر اشک
کوله باری از مشکلات به فراموشی سپرده میشود ، اگر این اشک برای مقدس ترین وقایع بشری ریخته شود ، اثربخش ترین حالت را در انسان به وجود می آورد.
به نام خدای شنهای طبس
مقدمه
امام حسین علیه السلام روز 8 ذی حجه سال 60 از مکه خارج شد و روز 2 محرم سال 61؛ یعنی حدود 24 روز، مسافت بین مکه تا کربلا را طی کرد. به بعضی از روزها که در تارخ ثبت شده است، اشاره میشود:
از 8 تا 15 ذیحجه
سه شنبه 8 ذی حجه: خروج از مکه.
امام روز شنبه 12 ذیحجه به وادی عقیق رسید و در آن جا عون و محمد، فرزندان جعفر طیار، به او ملحق شدند.
یکشنبه 13 ذی حجه به وادی صفرا وارد شد و در آن جا دو تن از یارانش به نام مجمّع و عبّاد به او پیوستند.
دوشنبه 14 ذی حجه وارد ذات عرق شد و در آن جا با بشر بن غالب ملاقات کرد.
از 15 تا 21 ذیحجه
سه شنبه 15 ذی حجه به حاجر بطن ارمه رسید و قیس مسهر صیداوی را به سوی اهل کوفه فرستاد.
چهارشنبه 16 ذی حجه به فَید رسید.
پنجشنبه 17 ذی حجه به احفُر رسید و در آن جا عبدالله بن مطیع عدوی را ملاقات کرد.
جمعه 18 ذی حجه به خزیمیه رسید و یک شبانه روز در آن جا توقف کرد.
یکشنبه 20 ذی حجه به شقوق وارد شد و در آن جا از مردی درباره کوفه سئوال کرد.
از 21 تا 25 ذیحجه
دوشنبه 21 ذی حجه قافله امام حسین علیه السلام به وَرود رسید و در آن جا بود که زهیر بن قین به امام پیوست.
سه شنبه 22 ذی حجه به ثعلبیه وارد شد و شب را در آن جا ماند. خبر شهادت مسلم را در آن جا شنید و مردی نصرانی با مادرش مسلمان شد و همراه او رهسپار کربلا شدند.
چهارشنبه 23 ذی حجه به زباله رسید و شهادت مسلم و هانی را به اصحابش خبر داد و عدهای از اطرافش پراکنده شدند.
پنجشنبه 24 ذی حجه وارد قاع شد.
از 25 تا دوم محرم
جمعه 25 ذی حجه به عقبه البطن رسید.
شنبه 26 ذی حجه وارد شَراف شد.
یکشنبه 27 ذی حجه به ذوحَسم رسید و با لشگریان حرّ روبرو شد.
روز دو شنبه 28 ذی حجه وارد عذیب الهجانات شد و چند نفر از کوفه به او
پیوستند. خبر شهادت قیس بن مسهر صیداوی در همین جا به امام علیه السلام
رسید.
روز سه شنبه 29 ذی حجه به قَطقَطانیه رسید.
روز چهارشنبه اول محرم سال 61 هجری به قصر بنی مقاتل وارد شد و اصحابش آخر شب مقداری آب برداشتند و حرکت کردند.
روز پنجشنبه 2 محرم وارد زمین کربلا شد و در اینجا بود که حرّ، عبیدالله بن زیاد را از ورود امام به کربلا آگاه ساخت.
منابع:
ـ ورود سپاه «عمربن سعد» به سرزمین کربلا (61 ه . ق)
عمربن سعد در روز جمعه سوم محرم الحرام سال 61 قمری به همراه چهارهزار نیروی جنگی وارد کربلا شد و فرماندهی آنان را بر عهده گرفت. عمربن سعد به خاطر دستیابی به حکومت ری که هرگز به آن نایل نیامد، فرماندهی سپاه یزید را پذیرفت و مرتکب جنایات بزرگ غیرانسانی شد.
چهارم محرم: سخنرانی «عبیداللّه بن زیاد» علیه امام حسین علیه السلام در مسجد کوفه. (61 ه . ق)
پنجم محرم: اعزام سپاه ابن زیاد جهت ممانعت از حرکت مردم کوفه برای یاری امام حسین علیه السلام . (61 ه . ق)
ششم محرم: دعوت «حبیب بن مظاهر» از طایفه ی بنی اسد برای یاری امام حسین علیه السلام . (61 ه . ق)
هفتم محرم: ممنوعیت استفاده از نهر فرات برای کاروان امام حسین علیه السلام به دستور عمربن سعد. (61 ه . ق)
این واقعه ناجوانمردانه، سه روز پیش از شهادت امام حسین علیه السلام بود، البته حضرت ابوالفضل علیه السلام از سیاهی شب استفاده می کرد و برای خیمه ها آب می آورد. ولی از بامداد تا شامگاه روز عاشورا هیچ گونه آبی برای امام حسین علیه السلام و یارانش و کودکانش مهیا نشد.
هشتم محرم: ملاقات امام حسین علیه السلام با «عمربن سعد» در کربلا. (61 ه . ق)
امام حسین علیه السلام به هیچ وجه به وقوع نبرد و خون ریزی میان مسلمانان راضی نبود؛ به همین جهت با عمربن سعد ملاقات کرد و برای پایان بحران با وی به تفاهم رسید ولی عبیداللّه با تحریک شمربن ذی الجوشن از این کار جلوگیری کرد.
نهم محرم: تاسوعای حسینی (61 ه . ق)
جواب ردّ حضرت ابوالفضل علیه السلام به امان نامه ی شمربن ذی الجوشن (61 ه . ق) در عرص روز نهم، شهر برای سه فرزند خواهرش که حضرت ابوالفضل در شمار آنها بود امان نامه آورد، مشروط بر اینکه از یاری حسین علیه السلام دست بردارند و سپاهش را ترک گویند. حضرت عباس فرمود: بریده باد دست تو و لعنت باد بر امانی که برای ما آورده ای.
دهم عاشورا: عاشورای حسینی (61 ه . ق)
ـ شهادت امام حسین علیه السلام به همراه یارانش در صحرای کربلا توسط سپاه یزید. (61 ه . ق)
یازدهم محرم: آغاز حرکت اسرا و اهل بیت «امام حسین علیه السلام » به شام. (61 ه . ق)
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5764/6127/65121/
تاریخ | رخداد |
---|---|
۱۵ رجب | مرگ معاویه بن ابوسفیان[۱] |
۲۷ رجب ۶۰ق (شب شنبه) | حضور امام حسین(ع) در مجلسی که ولید حاکم مدینه برای اطلاع دادن مرگ معاویه و بیعت گرفتن برای یزید از امام حسین(ع)، مهیا کرده بود. |
۲۸ رجب ۶۰ق (شب یکشنبه) | خروج امام از مدینه.[۲] |
۳ شعبان (شب جمعه) | ورود امام به مکه.[۳] |
۱۰ رمضان | رسیدن نخستین نامههای کوفیان توسط عبدالله بن مِسْمَع همدانی و عبدالله بن وال به امام.[۴] |
۱۲ رمضان | رسیدن ۱۵۰ نامه از کوفیان به امام توسط قیس بن مُسْهِر صَیداوی، عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی و عُمارَة بن عبدالله سَلُولی.[۵] |
۱۴ رمضان | وصول نامه سران و مردم کوفه به امام توسط هانی بن هانی سَبیعی و سعید بن عبدالله حنفی.[۶] |
۱۵ رمضان | خروج مسلم بن عقیل از مکه به سوی کوفه برای انجام مأموریت.[۷] |
۵ شوال | ورود مسلم بن عقیل به کوفه.[۸] |
۱۱ ذیالقعده | ارسال نامه مسلم بن عقیل به امام حسین(ع) مبنی بر بیعت بسیاری از شیعیان کوفه و دعوت از ایشان برای آمدن به کوفه |
۸ ذیحجه (سه شنبه) | خروج امام از مکه.[۹] |
۸ ذیحجه | قیام مسلم بن عقیل در کوفه.[۱۰] |
۹ ذیحجه | شهادت حضرت مسلم.[۱۱] |
تاریخ | رخداد |
---|---|
۲ محرم | ورود امام به کربلا.[۱۲] |
۳ محرم | ورود عمر سعد به کربلا با سپاه چهار هزار نفری.[۱۳] |
۶ محرم | یاری خواستن حبیب بن مظاهر از قبیله بنی اسد برای یاری امام و ناکامی او در این مأموریت.[۱۴] |
۷ محرم | بستن آب بر روی امام حسین(ع) و یارانش.[۱۵] |
۹ محرم | تاسوعا و ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا.[۱۶] |
۹ محرم | اعلام جنگ لشکر عمر سعد به امام و مهلت خواستن حضرت از عمر سعد.[۱۷] |
۱۰ محرم | واقعه عاشورا و شهادت امام ، اهل بیت(علیهم السلام) و یارانش. |
۱۱ محرم | حرکت اسرا به سوی کوفه.[۱۸] |
۱۱ محرم | دفن شهدا توسط بنی اسد (از اهل غاضریه).[۱۹] تعداد کمی نیز روز دوازدهم را زمان دفن شهدا نقل کردهاند.[۲۰] |
۱۲ محرم | ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه[۲۱][۲۲] |
۱۹ محرم | حرکت کاروان اسیران از کوفه به شام[۲۳] |
۱ صفر | روز ورود اهل بیت و سر مطهّر امام به شام.[۲۴][۲۵] |
۲۰ صفر | اربعین حسینی و ورود اهل بیت به کربلا. (بنابر برخی اقوال)[۲۶] |
۲۰ صفر | بازگشت اهل بیت از شام به مدینه (بنابر برخی اقوال)[۲۷] |
https://fa.wikishia.net/view/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1_%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
وقتی نامه به خط مقدم میآمد، ثابت و ثاقب غیبشان میزد! یکی از رزمندگان متوجه شد وقتی همه گرم نامه خواندن هستند دوقولوها در کنج سنگر، گریه میکنند. آنها بیسرپرست بودند و هر بار
دلشان میشکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست گریه میکردند. بعدها هر دوبه شهادت رسیدند.
به نام خدای شنهای طبس
حسن روحانی با رییس و گروه پزشکی ، درمانی بیمارستان امام خمینی (ره) بصورت ویدئو کنفرانس گفتگو کرد.
https://www.mashreghnews.ir/photo/1052050
به نام خدای شنهای طبس
https://www.isna.ir/news/97100803996
یه نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
ماهاتما گاندی (رهبر بزرگ هندوستان)
من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندهام و توجّه کافی به صفحات کربلا کردهام. بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از امام حسین پیروی کند.
امام حسین(ع) در نگاه سیاستمداران و نویسندگان بزرگ خارجی
https://www.yjc.ir/fa/news/5367281
https://www.yjc.ir/fa/news/4159721
پیروزی هندوستان در راه امام حسین(ع) است
به نام خدای شنهای طبس
چارلز دیکنز(نویسنده معروف انگلیسى)
برجستهترین
رماننویس عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیدهٔ جیمز
جویس - نویسندهٔ بزرگ معاصر- از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیر گذارترین
نویسنده در زبان انگلیسی بودهاست.
وی در پاسخ به کسانی که قیام امام حسین علیه السلام را مادی میپندارند اینگونه پاسخ میدهد: اگر منظور امام حسین(ع)، جنگ در راه خواستههاى دنیایى بود، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکارى خویش را انجام داد
https://www.yjc.ir/fa/news/5367281
به نام خدای شنهای طبس
به نام خدای شنهای طبس
مرحوم سید محسن امین در کتاب گرانسنگ اعیان الشیعه از هشتاد و چند شهر و
دیار نام میبرد که این عده (سیصد و سیزده تن) از آن شهرها بر میخیزند.
بدینسان یاران حضرت از شهرها وملیتها و کشورهای مختلف هستند
از جمله آن ها قم، کوفه، طالقان، گرگان، طبرستان، طرابلس، بیروت، دمشق،
ری(تهران)، فلسطین، قزوین، شیراز، دیلمان، بصره، اهواز و کرمان است.
اینها همدیگر را نمیشناسند و بدون این که با هم وعده ای گذاشته
باشند، در موعد مقرر جمع میشوند «یجتمعون مِن أقاصی الأرض علی غیر میعاد
لا یعرف بعضُهم بعضاً».(1)
برخی در مورد کشور وشهر های یارارن امام زمان را این گونه نوشتهاند:
24 نفر از طالقان، 18 نفر از قم، 14 نفر از کوفه، 12 نفر از هرات، 12 نفر از مرو، 3 نفر از سجستان،
3 نفر از رقه، (نزدیک مرز سوریه و ترکیه)، 12 نفر از جرجان، 9 نفر از
بیروت، 8 نفر از مدائن، 8 نفر از نیشابور، 3 نفر از بصره، 3 نفر از خابور
(نزدیک مرز عراق و سوریه در استان حسکه و دیرزور)، 7 نفر از ری (تهران) 7
نفر از طبرستان (مازندران )، 6 نفر از یمن، 5 نفر از طوس (مشهد)، 3 نفر از
دمشق، 2 نفر از مدینه منوره، 5 نفر از تفلیس، 4 نفر از همدان، 4 نفر از
دیلم، 4 نفر از زنجان، 4 نفر از فسطاط (در کشور عراق )، 2 نفر از سبزوار و
بقیه از سایر شهرها و مناطق خواهند بود.
اصبغ بن نباته ـ از یاران حضرت امیر (ع) ـ می گوید:
«امیرالمومنین علی (ع) ضمن ایراد خطبه ای، به ذکر مهدی و یاران او
پرداخت؛ ابوخالد حلبی عرض کرد: یا امیرالمومنین! مهدی را برای ما توصیف کن!
حضرت علی (ع) فرمود: آگاه باشید! او شبیه ترین مردم ـ از نظر صورت و سیرت ـ
به رسول خدا (ص) می باشد
بعد فرمود: آیا می خواهید شما را بر یاران او و تعدادشان آگاه کنم؟ عرض کردم: بله یا امیرالمومنین؛حضرت فرمود:
از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: اولین آنها از بصره و آخرین آنها از یمامه است.
و علی (ع) شروع کرد به شمردن یاران مهدی و فرمود:
از بصره دو نفر؛ از اصفهان چهار نفر؛از قم ده نفر؛ از زوراء (تهران
-بغداد) ده نفر؛ از اهواز، آمل، دامغان، ساوه، بروجرد،مراغه، خوی، کازرون،
اردبیل و ابهر هر کدام یک نفر؛ از سلماس و همدان و شیراز و واسط آبادان و
حلب، هر کدام سه نفر و ... » (الملاحم و الفتن، ص 145 - 150)
مولاعلی(ع) فرمود: آگاه باشید! مهدی شبیه ترین مردم از نظر صورت و سیرت به رسول خدا (ص) است
بعد فرمود: آیا می خواهید شما را بر یاران او و تعدادشان آگاه کنم؟ اولین آنها از بصره و آخرین آنها از یمامه است. از بصره دو نفر؛ از اصفهان چهار نفر؛از قم ده نفر؛ از زوراء (تهران
-بغداد) ده نفر؛ از اهواز، آمل، دامغان، ساوه، بروجرد،مراغه، خوی، کازرون،
اردبیل و ابهر هر کدام یک نفر؛ از سلماس و همدان و شیراز و واسط آبادان و
حلب، هر کدام سه نفر و ... او را یاری خواهد کرد (الملاحم و الفتن، ص 145 - 150)